خانه » همه » مذهبی » تولید علم ۳

تولید علم ۳


در شماره اول این

مقاله به رابطه کلاس درس و تولید علم پرداختیم. در شماره دوم هم 4 مورد از

راهکارهای بهره گیری بهتر از کلاس درس پرداخته شد در این شماره که آخرین شماره از

این مقاله است به ادامه راهکارهای بهره گیری بهتر از کلاس درس پرداخته شده است.

نظرات دوستان رو خواستاریم.


 


ذهن انسان بگونه‌ای

است که همواره، در تکاپو و حرکت است. و بر اساس تداعی معانی افکار انسان بر

شاخه‌های مختلف نشست و برخاست دارد. اگر به مطالب بلند مشغولش نکنیم، به اموری بی

ارزش و بی فایده خواهد پرداخت. که نتیجه‌ای جز اتلاف عمر ندارد. ما در هیچ موضوعی

نمی‌توانیم مقاله نوشته یا حرفی بگوییم؛ مگر اینکه در اطراف آن موضوع تمرکز کرده و

غور کنیم. و غواص افکار خود را بدنبال غرر از نوع اندیشه‌ای بفرستیم فخررازی است

می‌گوید: «علم را وقف هیچ کسی نکرده‌اند».


باید بدانیم که ذهن

نیز یکی از اعضای (جوانح) انسان است. و ما همچنانکه از اعضای بدنی و خارجی خود

انتظار داریم که کار بکنند، و درست کار بکنند. باید ذهن را نیز وادار کنیم که اولا

کار بکند. ثانیا درست کار بکند. و خود را دست نخورده تحویل خاک ندهیم. چرا که

انسانیت انسان، به همین تعقل و تفکر است. لذا برخی از کسانی که در خلاقیت کتاب

نوشته‌اند می‌گویند قبل از تفکر در حول موضوعی باید ذهن را نرمش داد. درست مانند

ورزشکاری که قصد دارد از اعضای بدن خود، در فعالیت فیزیکی استفاده کند.


از



نظر

دین نیز ما، موظف به بکار گیری عقل هستیم. بدین معنی که اگر ما برای امتحان آفریده

شده
ایم

و یکی از قوای ما فکر ما است. اگر ما شرایط کاملا یکسانی نسبت به یکدیگر داشتیم،

می‌توانستیم براحتی از افراد موفق و از اندیشمندان دیگر تقلید کنیم. و ضرورتی برای

نشان دادن قدرت فکری خود نبود. ولی تفاوت شرایط انسانها این مشکل را حل کرده که هر

کس، راه خود را بپیماید و از قدرت اداره خود در این دنیا (یعنی فکر) ‌بهره جوید.

خلاصه اینکه هر کس باید به شیوه فکری خود اعلام موجودیت کند.


 




5- ایجاد سوال:


پرسشها، افکار ما

را شکل می‌دهند. و افکار موفق، سوالات بهتری مطرح می‌کنند. و در نتیجه به پاسخهای

بهتری نیز دست می‌یابند. و حتی می‌توان گفت کیفیت زندگی ما، با کیفیت سؤالهایی که

مطرح می‌کنیم در ارتباط است. و این سؤالات هستند که ما را راهنمایی کرده، به ما جهت

می‌دهند. لازم نیست در تولید علم، فقط دنبال ساختن معلومات جدید و کشف یافت نشده
ها

باشیم. ارائه جواب برای مجهولات ملاک نیست. بلکه طرح مسئله خوب و ایجاد سوال خوب و

خوب مطرح کردن سؤال، خود جزء‌تولید علم است. چنانکه برخی از مقالات، فقط برای اینکه

سؤال خوبی را به احسن وجه بیان می‌کنند، مطرح می‌شوند. و حتی بنظر می‌رسد، برگزاری

کلاسهایی برای روش تفکر (که ممکن است در ضمن کلاسهای منطق یا روش تحقیق بیان شود)

خالی از ضرورت نباشد. و بعد از ارائه اصول تفکر، موضوعاتی نیز برای برداشت خود

آموزندگان ارائه شده و نتیجه مورد بررسی قرار گیرد. زیرا زمانی تولید علم، به تولید

انبوه می‌رسد که روش تفکر (بجای خود محصول) به طلاب علم ارائه شود. سؤال خوب

همانگونه که به دانشجو کمک می‌کند و زمینه رشد او را فراهم می‌کند باعث رشد استاد

نیز هست. هر چه سطح شاگردان و سؤالات پایین باشد، سطح کلاس و استاد نیز رشد چندانی

نخواهد داشت.


 




6- پیش مطالعه:


اگر انسان خالی

الذهن در کلاس درس حاضر شود، ذهن او بصورت انفعالی فقط سعی در فهمیدن اصل موضوع

دارد. و نهایت این است که آن درس را خوب بفهمد. و آنچه را که استاد ارائه می‌دهد،

دقیقا درک کند. ولی از لوازم و مقارنات و تعاملات آن با مطالب دیگر، چیزی عاید او

نمی‌شود. ولی


حقیقت این است که

کسانی در تحصیل موفق هستند، که بیش از آنچه که استاد می‌گوید، در کلاس می‌فهمند.

زیرا مطلبی که از زبان استاد خارج می‌شود، در ذهن آنها می‌جوشد و در برخورد آنها

لوازم کلام استاد و احیانا ناهماهنگی‌ها با اندوخته‌های پیشین و یا تأییداتی از

آنها، ذهن را بارور می‌کند. و لذا است که مستشکلین در کلاس درسهای علما معمولا به

درجات علمی می‌رسند. و سطح کلاس درس را نیز این جوشش فکری مشخص می‌کند
.

هر چه شاگردان یک کلاس درس، جوشش و خلاقیت بیشتری داشته باشند، استاد نیز جلوتر از

آنها بیشتر به خود زحمت داده و اولاً مطالب عمیقری بیان می‌کند. و ثانیاً آمادگی

برخورد با افکار تیز را پیدا می‌کند. خلاصه هر چه سطح شاگردان درس بالاتر باشد، سطح

درس نیز بالا است. لذا درباره صاحب المیزان می‌گویند ایشان تفسیر المیزان را در

تبریز به دو جلد ختم کرده بود. وقتی به قم آمدند و برخورد آراء صورت گرفت. به بیست

جلد منتهی شد
.

و


حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «
صواب

الرای فی اجاله الافکار
»





(غرر الحکم دیل ماده ر‌أی حدیث 22) برخورد آراء و تلاق
ی

آنها نظر درست را به بار می‌آورد.


انسان متفکر آشنا

را عجیب، و عجیب را آشنا م
ی‌کند.

و دیگران را مقهور سخن خویش می‌دارد
.

فرد خلاق آموخته
هایش

را روی هم انباشته نمی‌کند. بلکه از آنها بنا می‌سازد. بنایی که هم خود به آن پناه

گیرد. هم دیگران از آن بهره می‌برند. فرد خلاق باورهای زیادی را به یدک نمی کشد. که

باور ترمز خلاقیت و تفکر است.


فرد خلاق زنده است.

زنده یعنی بی ثبات یعنی متحرک. برای خلاق شدن، بیشتر از آنکه به اطلاعات زیادی نیاز

باشد، به مراقبت بیشتری نیاز است. خلاقیت مساوی شهرت نیست. بلکه خلاق واقعی اهمیتی

به شهرت نمی‌دهد. و خرسند است که نه در اعتبار بلکه در واقع برفراز است. باید دست و

دست آویزهای متعددی به ذهن داد. تا چیزهای مختلفی را بگیرند. انسان خالی الذهن

مقهور و منفعل از کلمات استاد است و قدرت تحلیل و بازشناسی اندیشه را ندارد.


 




7- پس مطالعه:


مطالعه پس از کلاس

درس، موجب تثبیت مطالب کلاس و بررسی آنها است. که ذهن در فراغت کامل زمینه را برای

ایجاد سؤال و تشکیک در مسئله فراهم می کند. چرا که هنوز ذهن مطلب را به درستی در

آغوش نگرفته و احتمال گریز هست. ولی مطالعهٴ پس از درس موجب فهم بهتر و ماندگاری

مطالب ارائه شده در کلاس است. مطالعه بعد از کلاس موجب زنده ماندن موضوع در ذهن

است.


 




8- گفتگوی علمی


یکی از خصوصیتهای

خوب روش تحصیل در حوزه‌های علمیه، مباحثه علمی است. طلاب بعد از تعلّم نزد استاد

درس را برای یکدیگر بیان کرده و در این میان سؤالها و اشکالات یکدیگر را پاسخ داده.

و یا اگر اشکالی در کلام استاد یا مطلب باشد روشن شده و به دنبال حل آن خواهند بود.

گفته می‌شود در برخی از دانشگاهها نیز، دانشجویان از این روش بهره می‌برند. مباحثه

علمی دانش طلب را به فضای علمی برده، ذهن را به تکاپو می‌کشد. علاوه بر اینکه شخص

قدرت بیان و چگونگی ارائه را فرا می‌گیرد. مسئله را لمس کرده و با آن می‌جوشد. و

سعی می‌کند درک صحیحی از مطلب داشته باشد علاوه بر این در حوزه‌های علمیه هر کس

استعداد داشته باشد، می‌تواند کتب خوانده را تدریس کند. و این به رشد علمی شخص کمک

شایانی می‌کند. چه خوب است در همه مجامع علمی، این گفتگو جا افتد. و نتایج آن را

همه دانشجویان درک کنند.


 


پایان

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد