خانه » همه » مذهبی » جايگاه وفاي به عهدو پيمان

جايگاه وفاي به عهدو پيمان

جايگاه وفاي به عهدو پيمان

ـ آن كس كه به پيمان خود وفادار نيست. دين ندارد.(1)
ـ‌ هر كس كه به خدا و روز جز ايمان دارد، هر گاه وعده اي دهد بايد به آن وفا كند.(2)
ـ نزديك ترين شما به من در روز قيامت، راستگوترين شما و ادا كننده امانت و وفادارترين شما به پيمان و خوش اخلاق ترين شما است.(3)

33ef1f3c cc3d 4df2 8e1e c401d478eea7 - جايگاه وفاي به عهدو پيمان

19472 - جايگاه وفاي به عهدو پيمان
جايگاه وفاي به عهدو پيمان

 

 

پيامبر اكرم (ص) مي فرمايند:
ـ آن كس كه به پيمان خود وفادار نيست. دين ندارد.(1)
ـ‌ هر كس كه به خدا و روز جز ايمان دارد، هر گاه وعده اي دهد بايد به آن وفا كند.(2)
ـ نزديك ترين شما به من در روز قيامت، راستگوترين شما و ادا كننده امانت و وفادارترين شما به پيمان و خوش اخلاق ترين شما است.(3)
امام علي (ع) مي فرمايند:
از ميان واجبات الهي، هيچ موضوعي همانند وفاي به عهد‌، مورد انفاق نيست.(4)
اگر كسي حتي با اشاره چيزي را به عهده بگيرد، بايد به آن وفا كند.(5)
امام سجاد (ع)مي فرمايند:
تمام شرايع و دستورهاي ديني در سه چيز است: گفتار حق، حكم به عدالت، وفاي به عهد.(6)
امام صادق (ع) مي فرمايند:
وعده مؤمن به برادر ديني اش، نذري است كه كفاره اي براي آن نيست ‍[يعني اگر از آن نذر تخلف كند، با هيچ كفاره اي نمي توان جبرانش كرد] و در واقع خلف با خداوند به حساب مي آيد و اينجاست كه قرآن كريم مي فرمايد: «اي گروه مؤمنان! چرا به آنچه مي گوييد عمل نمي كنيد؟بترسيد از اين عمل، كه سخت دچار غضب الهي خواهيد شد»(7)
در [سرپيچي از] سه چيز، احدي را در دنيا و آخرت عذر نيست: اداي امانت به نيكوكار و بد كار، وفاي به عهد [ در برابر] مؤمن و فاجر، نيکي به پدر و مادر؛ چه نيكوكار باشند و چه بد كار.(8)
 

پرهيز از پيمان شكنان

 

پير پيمانه كش من كه روانش خوش باد
گفت پرهيز كن از صحبت پيمان شكنان
(حافظ)

اهميت وفاي به عهد

وفا و عهد نكو باشد ار بياموزي
و گرنه هر كه تو بيني ستمگري داند
(حافظ)

آيين و قول

گر ز آيين خويش برگردي
به كه از قول خويش برگردي
جامع التمثيل

وفاي به عهد

يا مكن وعده چون نخواهي كرد
يا وفا كن به هر چه مي گويي
قره العين

 

در عهد و وفا كوش
 

ـ از جور و وفا بگذرد و در عهد و وفا كوش.
ـ اگر رفيق شفيقي درست پيمان باش.
ـ عهد نابستن از آن به كه ببندي و نپايي.
ـ وفا كن تا صفا بيني.

پی نوشت ها :
 

1. شيخ عباس قمي، سفينه البحار، ج2، ص 294.
2. محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ج2، ص263.
3. شيخ صدوق، امالي، ص 508.
4. نهج البلاغه، نامه 53.
5. ميرزا حسين محدث نوري، مستدرك الوسائل، ج2، ص250.
6. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج72، ص92.
7.اصول كافي، ج2، ص363.
8. بحارالانوار، ج72، ص92.
 

 

منبع: گلبرگ 120

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد