طلسمات

خانه » همه » مذهبی » جایگاه حقوقی زن در نهج البلاغه(3)

جایگاه حقوقی زن در نهج البلاغه(3)

جایگاه حقوقی زن در نهج البلاغه(3)

زن به عنوان ریشه «أمّ»و مربی جامعه مطرح است. بدیهی است هر گاه ریشه از استحکام و قوام برخوردار باشد درخت نیز که متقوم به ریشه است مستحکم و رشید خواهد بود و ریشه سست و سطحی اصولاً شاخ و برگی نخواهد داشت تا میل صعود

1f673f96 2f34 4e5a 84af 1d860efaa4c3 - جایگاه حقوقی زن در نهج البلاغه(3)
sa3352 - جایگاه حقوقی زن در نهج البلاغه(3)
 


 

نویسنده:دکتر زهره برقعی

 

فصل دوم
 

حقوق زن
 

زن به عنوان ریشه «أمّ»و مربی جامعه مطرح است. بدیهی است هر گاه ریشه از استحکام و قوام برخوردار باشد درخت نیز که متقوم به ریشه است مستحکم و رشید خواهد بود و ریشه سست و سطحی اصولاً شاخ و برگی نخواهد داشت تا میل صعود پیدا کند و رفعت طلبد. همانگونه که در هر باغ مصفایی بیشترین عنایت از لحاظ اب و خاک و غذای مناسبت نسبت به ریشه مبذول می گردد در جامعه نیز باید چنین باشد چرا که کمترین بی توجهی نسبت به ریشه ها باغ جامعه را می خشکاند و به نابودی دچار می کند. حال باید دید که اسلام در این زمینه چه تدابیری اندیشیده است و برای زنان به عنوان ریشه و مربی جامعه، چه حقوقی قائل شده است؟(1)
زنان در دیدگاه اسلام از کلیه حقوق انسانی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و ..به اندازه مردان بهره مند می باشند، زنان در زمان حضرت رسول صلی الله علیه و اله نیز خلافت علی علیه السلام در جامعه حضوری فعال داشتند و با توجه به اینکه چند سالی بیشتر از زمان زنده به گور کردن دختران نمی گذشت نقش تعالیم اسلام در این زمینه اعجاب انگیز است . قوانین و مقررات مربوط به پوشش زن و نحوه سلوک اودر اجتماع و نیز به رسمیت شناختن مالکیت زن در طول زندگی حتی پس از ازدواج دائم و ..همه حاکی از حقوق زن در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی می باشد.

1ـ حقوق سیاسی
 

از آنجا که نظام حاکم برهر اجتماعی همانگونه که سرپرستی مردان را برعهده دارد ولایت زنان آن جامعه را نیز متکفل است؛زنان نیز چون مردان حق دارند انتخابگر باشند و مخالفت یا موافقت خویش را با نظام حاکم ابراز دارند و هر گاه حکومت در دست افراد نادان و بی صلاحیت قرار گیرد زنان اجازه دارند تا سرحد شهادت در مقابله با نظام ستمکار ستیز کنند و از پاداش هجرت و شهادت و رنج در راه خدا بهره مند گردند.
«أنی لا أضیع عمل عامل منک من ذکر أو أنثی بعضکم من بعض فالذین هاجروا و أُخرجوا من دیارهم و أُوذوا فی سبیلی و قاتلوا و قتلوا…».(2)
از جمله آیاتی که به حقوق سیاسی زنان تصریح دارد آیه 12سوره ممتحنه درباره بیعت زنان با حضرت رسول صلی الله علیه و اله است. در روز غدیر نیز زنان با امام علی علیه السلام بیعت کردند.
حضرت علی علیه السلام به نقش زنان در مسائل سیاسی توجه خاص مبذول داشته اند و از اینرو در زمان ایشان دخالت زنان در مسائل سیاسی بسیار مشهود است . حضور زهرا علیها السلام در مسجد و ایراد آن خطبه آتشین در حضور متولیان حکومت و محکوم کردن آنها نمونه بارز آن است. حضرت زینب و أم کلثوم علیها السلام نیز که پرورش یافته چنین بینشی هستند در کربلا آن حماسه ها را می آفرینند و با خطبه های غرّاء خود در کوفه و شام همه را به تحسین و دشمن را به زانو در می آورند.
از همسر و دختران حضرت که بگذریم حضور زنان در صفین که حضور در صحنه شهادت است و سخنان ایشان که بر رشد سیاسی و کلامی و شناخت از مسائل حکومت و جرأت بر سلطان جور و وفای به آرمان های امام دلالت می کند؛ همه گواه بر مطلبند زیرا کسی اجازه نداشت در جنگ بدون اذن امام علیه السلام سخنرانی کند.
آیت الله جوادی آملی در این زمینه می نویسد:
«اولاً این بانو-أم الخیر بانویی که از کوفه برخاست و فقط علی بن ابی طالب علیه السلام را درک نموده -اضافه براینکه کار نظامی داشت، کار تبلیغی نیز داشت. ثانیاً سخنان او برگرفته از قرآن و سنت معصومین و عترت طاهرین علیها السلام بود. ثالثاً برای رهبری و امامش تا مرز شهادت هم حاضر شد. رابعاً شعارش در حد عقل و وحی بود نه در حد عاطفه و احساس. خامساً این سخنرانی مهیجش با حضور ولی معصوم بود چون بدون اذن علی بن ابی طالب کسی اجازه نداشت در جنگ سخنرانی کند…».(3)
در جریان سوده همدانی دربارگاه معاویه او در ضمن سخنان خود اظهار می کند من به عنوان نماینده قوم خود حرکت کردم و رفتم که شکایت به محکمه امیرالمؤمنین ببرم و از این استفاده می شود، حضور زن در مسائل سیاسی و اجتماعی مانند مرد است و او نه تنها می تواند برای استحقاق حقوق پایمال شده خود به حاکمان وقت مراجعه کند بلکه می تواند حامی حقوق دیگران نیز باشد و شاید بتوان استفاده کرد موظف است از حقوق دیگران نیز حمایت کند. او بعد از بیان حالت رئوفانه و عطوفانه امام نسبت به خود گریه حضرت در مقام ظلم ادامه می دهد حضرت نامه عزل آن حاکم جور را به من داد.
نقش حضرت علی علیه السلام در تربیت و رشد چنین زنانی آنقدر روشن است که حتی معاویه وقتی در مقابل شجاعت و دلاوری و منطق استوار این زن قرار می گیرد چاره ای جز تسلیم ندارد و بر سبیل اعجاب اقرار می کند.
«هیهات لمظکم علی بن ابی طالب الجرأة علی السلطان فبطیء ما تفطمون».(4)
«علی بن ابی طالب جرأت برسلطان را به شما چشانده است پس زبان در کام فرو نخواهید بست.»
و در ملاقات با زرقاء بنت عدی همدانی تربیت شده دیگر مکتب علوی به عمق و نفوذ این تریبت اقرار می کند.
«و الله لوفاءکم بعد موته [علی]أعجب الی من حبکم له فی حیاته ».(5)
«سوگند به خدا وفای شما به او-یعنی علی علیه السلام -پس از سوگش برای من شگفت آورتر است از دوست داشتنتان در حیات او.»
آری، کسانی که در مکتب علی علیه السلام تربیت یافته اند چنان ایمان در قلب آنها نفوذ کرده که مرگ و زندگی رهبرشان تأثیری در شیوه رفتار و سلوک آنها نخواهد داشت.

2ـ حقوق فرهنگی
 

رشد علمی و روحانی زن به عنوان اولین و مؤثرترین مسؤول تعلیم و تربیت بشری در کمال جامعه تأثیر شگرفی خواهد داشت؛ از این رو جامعه موظف است تا همه گونه امکانات آموزشی در دسترس بانوان قرار دهد تا علوم مناسب با کرامت این مربیان انسانیت به آنان تعلیم گردد و همزمان در تهذیب و وارستگی روح لطیف و حساس این قشر عنایت کافی مبذول گردد و در تقویت عواطف پاک آنان اهتمام لازم به عمل آید.
اسلام با ملی کردن دین و دانش، برای همیشه، فرهنگ بشری را وامدار خویش ساخته است. در روزگار باستان، آگاهی و شناخت در چهارچوب طبقه ای خاص و به گونه ای موروثی چهره از توده مردم برتافته بود. اگر کسی چیزی در یافته بود یا برای خود نگاه می داشت و یا تنها برای جانشینان خویش می گذاشت. دانش پژوهی و دانش گستری برای توده مردم خواب و خیالی بیش نبود. اسلام برای پیکار با چنین حال و هوایی خفقان آلود، روزنه ای تازه و پهناور به سوی افقهای بیکران دانایی و آگاهی گشود. دانستن برای همگان نه تنها آزاد شد بلکه یک تکلیف و فریضه گردید. به برکت دین فراخوان همگانی و دستور پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله بود که زنان همدوش مردان به دانش آموزی روآوردند. این کار با نگاه به شرایط دشوار و ناسازگار و دژمنشانه آن روزگار، یک انقلاب بزرگ بود.(6)
آموزش یکسان و یکسوی زنان با مردان از سوی حضرت علی علیه السلام ادامه یافت و بهترین نمونه آن حضرت زینب علیها السلام می باشد که در خانه حضرت علی علیه السلام تعلیم یافت و خود، معلم و هدایتگر زنان دیگر شد، و به عقیله بنی هاشم شهرت یافت. هنگامی که امیرالمؤمنین علیه السلام در کوفه سکنی گزیدند زنهای محترم کوفه از امیرالمؤمنین اجازه خواستند تا حضور زینب علیها السلام شرفیاب شده و از علم او بهره گیرند . علی علیه السلام نیز اذن فرمودند، بانوان مشتاق نزد عقیله بنی هاشم جمع می شدند و تفسیر قرآن فرا می گرفتند.(7)
او در فصاحت و بلاغت و شجاعت ادبی بی نظیر بود. هنگامی که سخن می گفت گویی از زبان پدر ایراد سخن می کرد.شاهد سخنوری او همان سخنرانی است که در مجلس یزید ایراد که در حدّ اعلای فصاحت و اوج شیوایی و رسایی قرار دارد. در زمان ایراد خطبه فدک با اینکه بیش از چهار سال نداشت در کنار مادر حضور داشت و از روایت کنندگان این خطبه به صورتی رسا بود.
در تفکر اسلامی زن می تواند از چنان رشد علمی و فرهنگی برخوردار شود که امام معصوم کاتب علوم او گردد. چنانچه در توضیح مصحف فاطمه علیها اسلام روایتی از امام صادق علیه السلام وارد شده که مصحف فاطمه علیها السلام مجموعه اخبار و معارفی است که جبرئیل در اختیار حضرت زهرا علیها السلام قرار می داده و حضرت علی علیه السلام آن را می نوشتند.(8)
حضرت علی علیه السلام به رشد علمی و فرهنگی بانوان اهتمام فراوان داشت. تأثیر نقش امیرالمؤمنین علیه السلام در تربیت چنین بانوانی آنقدر روشن است که معاویه وقتی در برابر استدلال و سخنان عالمانه بنت أطش، می بیند چاره ای جز تسلیم ندارد اظهار می دارد.
«هیهات…قد فقهکم علی بن أبی طالب فلن تطاقوا».(9)
«علی بن ابی طالب چنان شما را در این برآگاهی و فقاهت استوار کرده است که دیگر تحمل شنیدن خلاف آن را ندارید.»

3ـ حقوق اقتصادی
 

دین اسلام با تشریع احکام خاصی چون مهریه و نفقه بانوان را از جهت مادی تأمین نموده و آنان را از نگرانی معاش رهانده است تا وظیفه خطیر انسان سازی را با آسودگی خیال به عهده گیرند. حضرت علی علیه السلام برای تعیین مهریه همه دارای یخویش را در اختیار پیامبر صلی الله علیه و اله قرار می دهد و بعد از انتخاب زره -تقریباً یک سوم کل دارایی حضرت -تمام جهیزیه از پول حاصل از فروش زره تهیه می گردد.(10)و در مسأله نفقه با اینکه حضرت زهرا علیها السلام ابا دارند که از علی علیه السلام درخواستی داشته باشند اما حضرت مرتب از نیازهای منزل سؤال نموده و ما یحتاج زندگی را تهیه می نمایند.(11)
مطابق مقررات و احکام اسلامی حتی در صورتی که زنی از نعمت سایه پدر برسر فرزندان خویش محروم بود، نظام حاکم بر جامعه اسلامی عهده دار مخارج وی و فرزندانش خواهد بود تا مشکلات اقتصادی او را مشغول نساخته و از پرورش فرزندان باز ندارد. از این رو حضرت علی علیه السلام شبها کیسه های نان و خرما را بردوش گذاشته و به منزل یتیمان رسیدگی می کرد و آن هنگام که مشاهده می کند زنی مشک آب بر دوش گذاشته، مشک را از او گرفته و تا منزل می برند و بعد از آگاهی از وضعیت اقتصادی او به تهیه غذا و طعام اکتفا نکرده بلکه در نگهداری فرزندان و پختن نان نیز به او کمک می کند. نه تنها اسائه ادب و اهانتهای زن را تحمل کرده و به آن توجه نمی کنند بلکه جهت کوتاهی در رسیدگی به وضع یتیمان مرتب از آنان حلالیت و صورت خود را به شعله های آتش تنور نزدیک برده و می فرماید:
«ذق یا علی، هذا جزاء من ضیّع الا رامل و الیتامی».(12)
«علی آتش را بچش که این سزای کسی است که حق یتیمان و بیوه زنان را ضایع نماید.»
لازم به ذکر است اینکه زنان متکفل امر معاش نمی باشند و نفقه آنان به عهده پدر، همسر، فرزند و یا حکومت است به آن معنی نیست که آنان در جامعه اسلامی اجازه فعالیت اقتصادی ندارند بلکه زنان چون مردان می توانند فعالیت اقتصادی داشته و هیچ مانعی در این راه وجود ندارد. با وجودی که یکی از مهمترین وظایف زن حضور فعال وی به عنوان مدیر داخلی خانواده، در خانه می باشد لکن در صورت تمایل خود و اقتضاء وضعیت خانوادگی و شرایط جامعه می تواند در صحنه اقتصاد نیز حاضر و فعال باشد همانگونه که خدیجه کبری علیها السلام از ستونهای اقتصادی جامعه آن روز به شمار می آمد.
دفاعیات حضرت زهرا علیها السلام در جریان فدک دلالت بر جواز حضور زن نزد حاکم برای مطالبه حقوق اقتصادی خویش می نماید. نمونه های متعددی از مراجعات زنان به حضرت علی علیه السلام در امور اقتصادی ذکر شده است که در تمام آنها حضرت مالکیت زنان را محترم شمرده است.
پذیرش حق مالکیت زنان و استقلال او در تصرف در اموال خویش لازمه آزادی در فعالیتهای اقتصادی است. منع قصابی که در معامله با زنی ضعیف ستم می نمود نشانگر ممضی بودن معاملات زنان و وجوب رعایت انصاف و عدالت در معامله با آنان است. در روایت دیگری از عمار می خوانیم که وقتی مرد و زنی بر شتری نزاع می کردند، حضرت علی علیه السلام بعد از توصیه شان به مرد مبتنی برادای حق زن و اهانت آن مرد به حضرت، از شتر می خواهد تا شهادت دهد که مالک او کیست؟ و با شهادت شتر آن را به زن برمی گردانند.(13)نکته قابل توجه در این روایت آن است که با اینکه حضرت کمتر از معجزه و راههای غیر معمول استفاده می کردند . اما برای گرفتن حق یک زن معجزه می نمایند شتر را به تکلّم وا می دارند.
در پایان متذکر می شویم یکی از شیوه های تربیتی حضرت علی علیه السلام در اصلاح زنان فاسد تأمین اقتصادی آنان است. روایتی در بحار آمده است که در زمان حضرت رسول صلی الله علیه و اله، امام صد دینار به زن فاسدی صدقه دادند و همین سبب توبه و اصلاح او شد.(14)

پی نوشت ها :
 

1ـ دکتر ثریا مکنون، مریم صانعی پور/بررسی تاریخ منزلت زن از دیدگاه اسلام و ../سازمان تبلیغات اسلامی ح چاپ اول/بهار 1374/ص164/157.
2ـ آل عمران/195.
3ـ جوادی آملی /همان/ص315.
4ـ دکتر صادق آئینه وند/مقاله زنان مجاهد و مجتهد در عصر امام علی علیه السلام /مجموعه مقالات و سخنرانی های اولین کنگره بزرگداشت بانوی مجتهده سیده نصرت امین علیها السلام /ص87.
5ـ همان.
6ـ محمد حسنی ساکت /در سراپرده مستوران/مجموعه مقالات و سخنرانیهای اولین کنگره بزرگداشت بانوی مجتهده سیده نصرت امین/ص240-239.
7ـ ثریا مکنون/همان/ص100/به نقل از بانوی کربلا/دکتر بنت الشاطی/ص58.
8ـ بحار الانوار/چاپ بیروت/ج43/ص79.
9ـ مجموعه مقالات/ص86.
10ـ بحار الانوار/چجاپ بیروت/ج43/ص94.
11ـ وسائل الشیعة/ج6/ص323.
12ـ بحار الانوار/چاپ بیروت/ج43/ص52
13ـ بحار الانوار/چاپ بیروت /ج41/ص204-522.
14ـ همان/ج41/ص236وج40/ص268-267.
 

منبع: سالنامه النهج شماره 10 – 9

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد