افرادى که این شبهه را براى اثبات «جدایى دین از سیاست» القا مى کنند، از چند نکته ى کلیدى و مهم، غفلت وزیده اند؛ زیرا این چنین نیست که دروغ گویى و نیرنگ، جزء جدایى ناپذیر سیاست باشد. به دلیل این که سیاست منحصر در یک قسم نیست. خواجه نصرالدین طوسى در این زمینه مى نویسد: «اما اقسام سیاست، اول سیاست «فاضله» باشد که آن را امامت خوانند، و غرض از آن «تکمیل خلق» بود و لازمه اش نیل [به] سعادت. دوم سیاست «ناقصه» بود که آن را تغلّب خوانند، و غرض آن «استعباد خلق» بود و لازمه اش نیل [به] شقاوت و مذمّت». و در جاى دیگر از ارسطاطایس ـ حکیم یونان باستان ـ نقل مى کند: «سیاست چهار نوع است: سیاست ملک، سیاست غلبه، سیاست کرامت و سیاست جماعت».
بنابراین در یک تقسیم کلى و اساسى، «سیاست» بر دو قسم است: سیاست خوب و ارزشمند، و سیاست ناپسند و ضد ارزشى مبتنى بر زور، غلبه، نیرنگ و خدعه. بنابراین اول باید مشخص کرد که کدام قسم از سیاست، مورد نظر گوینده است و از چه منظر و دیدگاهى به تعریف «سیاست» مى پردازد. این که در سیاست هاى رایج دنیا، نیرنگ و دروغ وجود دارد؛ به معناى آن نیست که «سیاست» لزوما همین است و باید با اینها آمیخته باشد؛ بلکه این نوعى از سیاست (سیاست تزویر) است که هم در هدف و هم در روش، با «سیاست اسلامى» مغایرت دارد. امام خمینى(ره) پس از آزادى از زندان ـ ضمن بیان خاطره اى از دوران اسارت ـ فرمود: «آمد یک نفر… گفت: آقا سیاست عبارت است از دروغ گفتن، خدعه، فریب، نیرنگ و خلاصه پدر سوختگى است و آن را شما براى ما بگذارید… گفتم: از اول ما وارد این سیاست که شما مى گویید، نبوده ایم». اما آیا نمى توان نوع دیگرى از «سیاست» داشت که در پى اهداف بلند الهى و سعادت و کمال بشرى است؛ همان طور که پیامبر(ص)، امام على(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و امام راحل(ره) عمل کرده اند.
بر این اساس هر چند دین از «سیاست شیطانى» و ماکیاولى ـ که آمیخته با تزویر و نیرنگ است ـ به دور است؛ اما با سیاست فاضله و اخلاقى ـ که منطبق با تعالیم و آموزه هاى دین اسلام و عملکرد پیشوایان دین است ـ کاملاً هماهنگى و انطباق دارد. و در حقیقت اجرای بسیاری از آموزه های الهی در ابعاد مختلف اجتماعی و سیاسی که در قرآن و سایر منابع اسلامی وجود دارد نیازمند تشکیل حکومت اسلامی و حاکمانی صالح و مشارکت مردم است . بنابر این سیاست الهی جزئی از دین و لازمه تحقق ابعاد مختلف آن می باشد .
البته دین در مقابل سیاست هاى شیطانى نیز، تدابیر هوشمندانه اى در اداره ى جامعه و مخصوصا در برخورد با دشمنان اعمال مى کند. براى مطالعه بیشتر ر.ک: 1. اندیشه هاى فقهى ـ سیاسى امام خمینى(ره)، کاظم قاضى زاده، مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهورى، چاپ اول 1377، ص 95 ـ 54. 2. حاکمیت دینى، نبى الله ابراهیم زاده آملى، اداره ى آموزشهاى عقیدتى ـ سیاسى نمایندگى ولى فقیه در سپاه. 3. دانشنامه ى امام على(ع)، ج 6، سیاست (مقاله ى هدف و وسیله)، احمد مبلغى، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى، چاپ اول 1380، صص 412 ـ 353. 4 . اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) ، یحیی فوزی نشر معارف . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 5/100116033)
بنابراین در یک تقسیم کلى و اساسى، «سیاست» بر دو قسم است: سیاست خوب و ارزشمند، و سیاست ناپسند و ضد ارزشى مبتنى بر زور، غلبه، نیرنگ و خدعه. بنابراین اول باید مشخص کرد که کدام قسم از سیاست، مورد نظر گوینده است و از چه منظر و دیدگاهى به تعریف «سیاست» مى پردازد. این که در سیاست هاى رایج دنیا، نیرنگ و دروغ وجود دارد؛ به معناى آن نیست که «سیاست» لزوما همین است و باید با اینها آمیخته باشد؛ بلکه این نوعى از سیاست (سیاست تزویر) است که هم در هدف و هم در روش، با «سیاست اسلامى» مغایرت دارد. امام خمینى(ره) پس از آزادى از زندان ـ ضمن بیان خاطره اى از دوران اسارت ـ فرمود: «آمد یک نفر… گفت: آقا سیاست عبارت است از دروغ گفتن، خدعه، فریب، نیرنگ و خلاصه پدر سوختگى است و آن را شما براى ما بگذارید… گفتم: از اول ما وارد این سیاست که شما مى گویید، نبوده ایم». اما آیا نمى توان نوع دیگرى از «سیاست» داشت که در پى اهداف بلند الهى و سعادت و کمال بشرى است؛ همان طور که پیامبر(ص)، امام على(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و امام راحل(ره) عمل کرده اند.
بر این اساس هر چند دین از «سیاست شیطانى» و ماکیاولى ـ که آمیخته با تزویر و نیرنگ است ـ به دور است؛ اما با سیاست فاضله و اخلاقى ـ که منطبق با تعالیم و آموزه هاى دین اسلام و عملکرد پیشوایان دین است ـ کاملاً هماهنگى و انطباق دارد. و در حقیقت اجرای بسیاری از آموزه های الهی در ابعاد مختلف اجتماعی و سیاسی که در قرآن و سایر منابع اسلامی وجود دارد نیازمند تشکیل حکومت اسلامی و حاکمانی صالح و مشارکت مردم است . بنابر این سیاست الهی جزئی از دین و لازمه تحقق ابعاد مختلف آن می باشد .
البته دین در مقابل سیاست هاى شیطانى نیز، تدابیر هوشمندانه اى در اداره ى جامعه و مخصوصا در برخورد با دشمنان اعمال مى کند. براى مطالعه بیشتر ر.ک: 1. اندیشه هاى فقهى ـ سیاسى امام خمینى(ره)، کاظم قاضى زاده، مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهورى، چاپ اول 1377، ص 95 ـ 54. 2. حاکمیت دینى، نبى الله ابراهیم زاده آملى، اداره ى آموزشهاى عقیدتى ـ سیاسى نمایندگى ولى فقیه در سپاه. 3. دانشنامه ى امام على(ع)، ج 6، سیاست (مقاله ى هدف و وسیله)، احمد مبلغى، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى، چاپ اول 1380، صص 412 ـ 353. 4 . اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) ، یحیی فوزی نشر معارف . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 5/100116033)