خانه » همه » مذهبی » جشن های آدم کش!

جشن های آدم کش!

نقدی بر یک رفتار انحرافی

جشن های آدم کش!

رفتارهای تند، غیر منطقی و بی‌ادبانه‌ در این روزهای ربیع‌الاول باعث می‌شود شیعه فقط به عنوان گروهی دشنام‌دهنده و بی‌اخلاق در جهان مطرح شود و سایر ابعاد بی‌نظیر حقیقت تشیع مانند معارف بلند توحیدی، حِکَمی و عرفانی مغفول و پوشیده باقی بماند.

v compressed - جشن های آدم کش!

این روزها مشهور به ایام کشته شدن خلیفه دوم است؛ شهرتی که البته معلوم نیست از نظر تاریخی هم اعتبار داشته باشد.(1) افراد قابل توجهی از شیعیان متاسفانه در این ایام، به کاری می‌پردازند که نام عید الزهرا یا فرحة الزهرا را بر آن گذاشته‌اند اما به راستی چون خنجری است که بر قلب امیرمومنان یعنی فاطمه زهرا (س) وارد می‌کنند. به نام تشیع، پیروی از اهل بیت و دوستی با علی بن ابی‌طالب (ع) شنیع‌ترین گفتار و زشت‌ترین رفتارها را در این مجالس کذایی مرتکب می‌شوند و در مواجهه با نصیحت و خیرخواهی منتقدان، از زننده‌ترین تعابیر استفاده می‌کنند و گاه برای خرافات‌هایشان، مبانی فکری هم تدارک می‌بینند و می‌گویند «رُفِعَ القَلم»(2) همین است دیگر!

شوربختانه این شیعیان پرشور و البته بیگانه با شعور دینی به نتایج کارهایشان کوچک‌ترین توجهی نمی‌کنند. آنان غافل‌اند از این که فیلم این کارهایشان در مناطقی که شیعه در اقلیت است منتشر می‌شود و رنج و دردهای فراوان و طاقت‌فرسایی بر دیگر پیروان اهل بیت که ساکنان دیار غربت‌اند وارد می‌کند. شماری از گروهک‌های تروریستی فعال در ایران که در همین سال‌های اخیر به جنایت و کشتار و سفاکی‌ می‌پرداختند کارهای خود را واکنشی غیورانه به توهین شیعیان به صحابه می‌دانستند و حتی از فیلم این توهین‌ها برای انگیزه‌بخشی به نیروهای تحت فرمان خود استفاده می‌کردند.(3) حال پرسش اینجاست: شیعیانی که به این کارها می‌پردازند آیا نمی‌دانند شریک خون‌های ریخته و جان‌های گرفته ‌شده‌اند؟ مگر نه این است که امام باقر (ع) فرمود: روز قیامت به دست کسی کاسه‌ای پر از خون می‌دهند و می‌گویند: «این سهم تو از خون فلانی است.» شخص با تعجب به خداوند می‌گوید: «خدایا تو می‌دانی که من در طول عمرم هیچ کسی را نکشته‌ام.» پاسخ می‌آید: «چرا! سخنی را از کسی شنیدی و نقل کردی. نقلت دهان به دهان چرخید تا به دست فلان ظالم رسید و او هم جان آن شخص را گرفت. بنابراین در این قتل به اندازه خودت سهیمی!»(4)

آیت الله بهجت هم در این زمینه جمله مشابهی دارد که لرزه بر تن انسان باوجدان می‌اندازد! ایشان می‌فرماید: «چه بسا … این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند، گردد. در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.»(5)

اما افزون بر خون‌ریزی و جنایت‌گستری، این مراسم‌های مذهبی‌نما دردسرهای دیگری هم دارد که می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1. در اختلاف بین دو گروه که یکی اقلیت مطلق و دیگری اکثریت مطلق است هیچ‌گاه اقلیت نباید بنزین بر آتش اختلاف بریزد که در نهایت دود این آتش به چشم خودش خواهد رفت. البته که مراد نویسنده از بنزین نریختن بر آتش اختلاف، چشم بستن بر حقیقت و دفاع نکردن از خود نیست که صد البته این وظیفه ذاتی عالمان و متکلمان شیعی است. اما فاصله‌ای فراوان است میان دفاع عالمانه از کیان مذهب و ضربه جاهلانه به اساس مکتب!

2. رفتارهای تند، غیر منطقی و بی‌ادبانه‌ در این روزهای ربیع‌الاول باعث می‌شود شیعه فقط به عنوان گروهی دشنام‌دهنده و بی‌اخلاق در جهان مطرح شود و سایر ابعاد بی‌نظیر حقیقت تشیع مانند معارف بلند توحیدی، حِکَمی و عرفانی مغفول و پوشیده باقی بماند. روشن است که این رفتارهای غیر اخلاقی، تنها دوری مردم جهان از حقایق راستین این مذهب را باعث خواهد شد و اندک شعله‌ احتمال حقانیت شیعه را در دل‌های طالبان حق، خاموش خواهد کرد.

3. ما با بسیاری از برادران اهل سنت در کشورهای گوناگون اسلامی عقاید، منافع و اهداف مشترک داریم که می‌توانیم بر اساس آن، همکاری‌های جدی با یکدیگر داشته باشیم. اما این رفتارها باعث دور شدن آنان از ما و نزدیک شدنشان به فرقه‌های خشن تکفیری می‌شود. به بیان روشن‌تر، تلاش برای سنی ماندن برادران و خواهران سنی و نرفتن آنان به سوی وهابیت کوردل، از جمله مهم‌ترین کارهایی است که بر دوش ماست و باید مراقب باشیم که جشن‌های خرافی نهم ربیع، این کوشش مهم را ناکام نگذارد؛ البته اگر برادران تندمزاج‌مان بگذارند!
 
پی‌نوشت‌ها:
(1) برخی تاریخ‌پژوهان بر این مساله نقدهایی جدی وارد ساخته‌اند. از جمله نگاه کنید به مقاله «نهم ربیع الاول» از سایت ویکی‌شیعه.
(2) بعضی شیعیان تندرو معتقدند در ایام نهم ربیع، قلم محاسبه از شیعیان برداشته شده است و آنان می‌توانند هر کاری را بدون ترس از مواخذه انجام دهند! نگاه کنید به مقاله «حدیث رفع القلم» از سایت ویکی‌پرسش.
 (3) نگارنده در جلسه‌ای از یکی از اساتید به نام کشور در حوزه سلفی‌پژوهی و وهابیت‌شناسی این مطلب را شنید و البته خود آن استاد بزرگوار مستقیما از بازجوی عبدالمالک ریگی، تروریست معدوم، نقل می‌کرد!
 (4) بحار الانوار، ج104، ص383 و 384
 (5) کتاب «در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت» نوشته محمدحسین رخشاد، ص 138. به نقل از پایگاه خبری جوان‌آنلاین

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد