طلسمات

خانه » همه » مذهبی » جمال انسان در آفرینش

جمال انسان در آفرینش

جمال انسان در آفرینش

تفاوت انسان با دیگر موجودات هستی در این است که وقتی خداوند انسان را آفرید، پس از این آفرینش او به خود گفت که «مبارک باد خدایی که زیباترین آفریشنگر است» و به همین لحاظ انسان از مرتبه دیگری از زیبایی و جمال

0031576 - جمال انسان در آفرینش
0031576 - جمال انسان در آفرینش
نویسنده: آیت الله عبدالله جوادی آملی

 

تفاوت انسان با دیگر موجودات هستی در این است که وقتی خداوند انسان را آفرید، پس از این آفرینش او به خود گفت که «مبارک باد خدایی که زیباترین آفریشنگر است» و به همین لحاظ انسان از مرتبه دیگری از زیبایی و جمال برخوردا است که هیچ موجودی همپای او نیست و خداوند خود را پس از آفرینش او ستوده است.
گر چه همه موجودات امکانی مخلوقِ خداوندند: (قُلِ اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیءٍ)(1)، و گر چه خدا هر چیز را با زیباترین وجه آفرید: (الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیءٍ خَلَقَهُ)(2)؛ لیکن خداوند هیچ موجودی را به زیبایی انسان کامل نیافرید: (لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ) (3)، و درباره آفرینش هیچ موجودی، خود را به عنوان (احسن الخالقین) (4) نستود، و اگر انسان کامل احسن المخلوقین نمی بود، آفریدگار وی (احسن الخالقین) نمی شد.
به تعبیر رساتر، اگر خداوند با اسم ممتاز احسن الخالقین تجلّی نمی کرد، انسان کامل پدید نمی آمد، زیرا مخلوق، آیت و مظهر خالق است، و خالق با هر اسم یا وصفی ظهور کند، مخلوق نشانه همان اسم و مظهر همان وصف خواهد شد.
گر چه در نظام هماهنگ طبیعت، پرندگان زیبایی چونان طاووس به سر می برند؛ لیکن هیچ یک جامه اَحسن بودن در برنکرده اند و تاج کرامت بر سر ننهاده اند، و گرچه در نظام ملکوتِ عالَم، فرشتگان معصوم، تسبیح گویان خدا و تقدیس کنان کوی حق اند؛ ولی هیچ یک به دریافت کسوت اَحسن مفتخر نشدند، بلکه در پیشگاه انسان کامل که اَحسن المخلوقین است، ساجد و خاضع اند.

تحلیل قرآنی زیبایی انسان

لازم است تحلیل صحیح قرآنی در زمینه ارزیابی نظام احسن انسانی به عمل آید، تا ارج و حرمت انسان روشن شود، و راه طی و نیل آن مقام منیع معلوم گردد که هیچ معیاری برای تبیین این اصل، همتای قرآن کریم نخواهد بود. از این رو از این منبع زلال و لایزال و همتایان آن یعنی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) استمداد جسته و از پیام های آن استنباط می شود:
یکم. قرآن کریم آن چه از حوزه روح آدمی خارج است، مایه زیبایی انسان نمی داند، بلکه اگر آن چیز، در زمین قرار دارد، آن را زیور زمین محسوب می کند، و راز تزیین زمین را به آن زینت ها آزمون جامعه بشری برمی شمرد: (وَزَینَّا السَّمَاءَ الدُّنْیا بِمَصَابِیحَ) (5)؛ ولی اگر کمالی در جان انسان واقع شود، آن را زیور روح ملکوتی بشر می داند: (حَبَّبَ إِلَیکُمُ الْإِیمَانَ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِکُمْ) (6).
بر این اساس در فرهنگ قرآن کریم، تنها ایمانِ به خدا، وحی، نبوت، معاد و سایر دستورهای دینی، پایه زیور و مایه زینت و در نتیجه سبب کرامت انسان خواهد بود.
دوم. اگر زیور هر چیزی موجب کمال اوست، انسانیت انسانِ واصل موجب تحقق هر گونه کمال است، زیرا در طلیعه راه، وصف، مایه تکامل موصوف است؛ لیکن در نتیجه راه، ذات انسان متعالی موجب ظهور هر گونه کمال مطلوب خواهد شد.
سوم. گاهی زیور کاذب، به جای زینت صادق اشتباه می شود، چنان که صبح کاذب و صادق، تشنگی صادق و کاذب، و سرانجام تمدّن صادق و کاذب مشتبه می گردد.
در این حال، بهترین ترازویِ عدل، و مُتقن ترین داورِ صدق، همانا قرآن کریم است که هنگام تیرگی ها و تاریکی ها، تنها فروغ رهایی بخش از تهاجم تمدّن کاذب و شبیخون دروغین است. قرآن کریم که خدای سبحان آن را نور معرفی کرده است.

جهان نفسی و زیبایی نسبی

آفرینش از نظر قرآن کریم، هم با جمال نفسی و هم با زیبایی نسبی آمیخته است؛ خواه در قلمرو موجودهای مادی یا در منطقه موجودهای مجرّد و معنوی. استنباط جمالِ نفسی هر موجود در حدّ ذات خویش، ماده یا مجرد، از انضمام این دو آیه به دست می آید: ( اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیءٍ) (7) که هر چیزی غیر خدا را، خواه مجرد یا مادی و خواه از ذوات یا اوصاف، مخلوق خدا می داند و آیه (الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیءٍ خَلَقَهُ) (8) نشان می دهد، آنچه خدا آفرید، جمیل و زیبا خلق کرد و هیچ گونه نقص و عیب نفسی در متن هستی یافت نمی شود؛ چه در نشئه مادّه و چه در منطقه مجرد؛ هم در قلمرو ذوات اشیا و هم در نشئه اوصاف آن ها.
جمال نسبی موجودان نسبت به یک دیگر نیز از بررسی این آیات به دست می آید: (إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِینَةً لَهَا) (9)؛ یعنی آنچه روی زمین است، زینت زمین قرار دادیم و کره ارض را بدان آراستیم و آیه (إِنَّا زَینَّا السَّمَاءَ الدُّنْیا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ) (10)؛ یعنی ما فضای بالا را با ستاره های روشن زینت دادیم. از این آیات، زینت و جمال نسبی موجودات مادی نسبت به یک دیگر معلوم می شود.
نیز آیه (وَ لَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیکُمُ الْإِیمَانَ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ) (11)؛ یعنی خدا ایمان را محبوب دل ها قرار داده و آن را زیور جان آدمیان ساخته است و چون روح انسانی مجرد است و نه مادی و ایمان نیز امری معنوی است و نه مادی، ایمان مایه جمال و زیبایی جان انسانی شده است. تمایز زیبایی تکوینی از اعتباری و امتیاز جمال رحمانی از زینت شیطانی، در قرآن کریم به صورت مبسوط بیان شده است.
تقسیم قرآنی جمال به مادی و معنوی، در سخنان ولایت و مفسرات اصیل آن نیز هست. امیر مؤمنان (ع) فرمود: «حسن الصوره الجمال الظاهر» (12)، نیکویی صورت زیبایی ظاهر است و «حسن النیه جمل السرائر» (13)، نیت نیکو زیبایی درون است.
امام علی (ع) در جایی دیگر فرمود: مردان با تقوا در عبادت خاشع و در عین فاقه و حاجت متجمّل اند (14). ایشان به کمیل سفارش فرمود: «معرفه العلم دین یدان به؛ به یکسب الإنسان الطاعه فی حیاته و جمیل الأحدوثه بعد وفاته» (15).
نیز فرمود: «التجمل من إخلاق المؤمنین» (16). این تجمل که از اوصاف مؤمنان است، هر دو قسم جمال را در بردارد؛ گر چه بر زیبایی معنوی، شمول بیشتری دارد؛ از این رو امام علی (ع) به فرزندش امام حسن (ع) چنین می فرماید: «… فلتکن مسألتک فیما یبقی لک جماله و ینفی عنک و باله: فالمال لا یبقی لک و لا تبقی له» (17)؛ یعنی خواست تو در کوشش ها و نیایش ها، چیزی باشد که جمال آن بی وبال برای تو بماند، زیرا مال برای تو نمی ماند و تو نیز برای او نمی مانی، پس جمال انسان در همان معارف و فضایل است.

پی نوشت ها :

1- سوره رعد، آیه 16.
2- سوره سجده، آیه 7.
3- سوره تین، آیه 4.
4- سوره مؤمنون، آیه 14.
5- سوره فصلت، آیه 12.
6- سوره حجرات، آیه 7.
7- سوره زمر، آیه 62؛ خداوند آفریننده هر چیز است.
8- سوره سجده، آیه 7؛ (پروردگار تو) همان کسی است که هر چیزی را آفریده، نیکو ساخته است.
9 سوره کهف، آیه 7.
10- سوره صافّات، آیه 6.
11- سوره حجرات، آیه 7؛ خدا ایمان را برای شما دوست داشتنی گردانید و آن را در دل های شما زینت داد و کفر و فسق و معصیت را در نظرتان ناخوشایند ساخت.
12- غرر الحکم و درر الکلم، ج1، ص 313؛ نیکویی صورت، زیبایی ظاهر است.
13- همان، ج3، ص 382؛ نیت نیکو زیبایی درون هاست.
14- نهج البلاغه، خطبه 193.
15- همان، حکمت 147؛ دانش اندوزی، تنها آیینی است که باید به آن پای بند بود؛ انسان با آن در حیات خود طاعت و برای پس از مرگش ذکر خیری به دست می آورد.
16- غرر الحکم و درر الکلم، ج1، ص 307؛ آرایش از اخلاق مؤمنان است.
17- نهج البلاغه، نامه 30.

منبع: جوادی آملی، عبدالله، (1389)، انسان از آغاز تا انجام، قم، نشر اسراء، چاپ دوم.

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد