مفهوم جن:
كلمهي «جن» در اصل به معني چيزي است كه از حسّ انسان پوشيده باشد. به عنوان مثال گفته مي شود: «جنه الليل» يا «فلما جنّ عليه الليل» يعني هنگامي كه پردهي سياهي شب، او را پوشاند. به همين جهت «مجنون» به كسي كه عقلش پوشيده و «جنين» به طفلي كه در رحم مادر پوشانده شده و «جنّت» به باغي كه زمينش را درختان پوشاندهاند، و «جنان» به قلب كه در درون سينه پوشانده شده و «جنه» به معني سپر كه انسان را از ضربات دشمن ميپوشاند آمده است.[1]از آيات قرآن استفاده ميشود، «جن» يك نوع موجود عاقلي است كه از حس انسان پوشيده شده، و آفرينش آن در اصل از آتش يا شعلههاي صاف آتش است، و ابليس نيز از همين گروه است. در اين بخش به اوصاف جن از نظر قرآن پرداخته مي شود:
ويژگيهاي جن از ديدگاه قرآن:
1 ـ جن موجودي است كه از شعلههاي آتش آفريده شده، برخلاف انسان كه از خاك آفريده شده است.[2]2 ـ داراي عقل، علم، درك و تشخيص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال است.[3]3 ـ داراي تكليف و مسئوليت است.[4]4 ـ طايفهي جن نيز مرد و زن دارند.[5]5 ـ گروهي از آنها مؤمن صالح و گروهي كافرند.[6]6 ـ داراي حشر و نشر و معادند.[7]7 ـ آنها در آسمانها بوده و خبرگيري و استراق سمع داشتند و بعداً ممنوع شدند.[8]8 ـ در ميان آنها افرادي يافت ميشوند كه از قدرت زيادي برخوردارند، همانگونه كه در ميان انسانها نيز چنين است:
مثلاً يكي از آنها به سليمان گفت: «من تخت ملكه سبا را پيش از آنكه از جاي برخيزي از سرزمين او به اينجا مي آورم»![9]9 ـ آنها قدرت بر انجام بعضي كارهاي مورد نياز انسان دارند: «گروهي از جن پيش روي سليمان به اذن پروردگار كار ميكردند، و براي او معبدها، تمثالها و ظروف بزرگِ غذا تهيه ميكردند.»[10]10 ـ خلقت آنها در روي زمين قبل از خلقت انسانها بوده است.[11]از يك سو قرآن شريف، خبر از وجود جن داده است، و از سوي ديگر هيچ دليل عقلي بر نفي آن وجود ندارد. پس بايد آن را پذيرفت .
اين نكته نيز قابل توجه است كه گاهي جن بر يك مفهوم وسيعتر اطلاق ميشود كه انواع موجودات ناپيدا را شامل ميگردد، اعم از آنهايي كه داراي عقل و درك باشند يا آن هايي که داراي عقل و درك، حتي گروهي از حيواناتي كه با چشم ديده ميشوند ولي در لانهها پنهانند، تحت اين معنا وسيع قرار مي گيرند.
شاهد اين سخن روايتي است كه از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نقل شده است كه فرمود: «خداوند جن را پنج صنف آفريده است: صنفي مانند باد در هوا (ناپيدا هستند) و صنفي به صورت مارها، و صنفي به صورت عقربها، و صنفي حشرات زمينند و صنفي از آنها مانند انسانند كه بر آنها حساب و عقاب است.[12]»
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ شهيد دستغيب، بهشت جاويدان، (شيراز: كانون تربيت شيراز، 1365، ش)، ص 122، 119.
2ـ علاّمه طباطبايي، شرح معظلات قرآني در الميزان (تهران: نور فاطمه (س)، 1362 ش)، ص 213، 209.
3ـ بهاء الدين خرمشاهي، قرآن پژوهي، هفتاد بحث و تحقيق قرآني، (تهران: مركز نشر فرهنگي شرق، 1372، ش)، ص 601،590.
پي نوشت ها:
[1]. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، بيتا، ج 11، ص 79.
[2]. الرحمن/ 15.
[3]. آيات مختلف سورهي جن.
[4]. آيات سورهي جن و الرحمن.
[5]. جن/ 6.
[6]. جن/ 11.
[7]. جن/ 15.
[8]. جن/ 9.
[9]. نمل/ 39.
[10]. سبا/ 12 ـ 13.
[11]. حجر/ 27.
[12]. سفينه البحار، ج1، ص 186، (ماده جن)؛ و مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، قم، دارالكتب الاسلاميه، چاپ نهم، 1370، ج 25، ص 154 ـ 157.