خانه » همه » مذهبی » حدیث «الحسود لایسود» چیست؟ آیا این ترجمه‌ها صحیح است: حسود از حسادتش سود و بهره‌ای نبرد و یا آن‌که حسود هرگز نیاسود؟!

حدیث «الحسود لایسود» چیست؟ آیا این ترجمه‌ها صحیح است: حسود از حسادتش سود و بهره‌ای نبرد و یا آن‌که حسود هرگز نیاسود؟!

حدیث «الْحَسُودُ لَا یَسُودُ»،[1] از امام علی(ع) است. این جمله(الْحَسُودُ لَا یَسُودُ)، در ضمن حدیثی از رسول خدا (ص) نیز نقل شده است. آن‌جا که پیامبر اسلام(ص) مردم را از سه صفت ناپسند برحذر می‌دارد. آن حضرت می‌فرماید: «از سه خصلت بپرهیزید؛ زیرا که این سه صفت سرآمد تمام گناهان است. زنهار از تکبر و سرکشى؛ زیرا که تکبر شیطان را وادار کرد که بر آدم سجده نکند، پس خدا او را راند و نفرین کرد. از حرص و آز بپرهیزید؛ چرا که حرص و آز سبب شد که آدم از آن درخت بخورد و از بهشت بیرون شود. از حسد دوری کنید که حسد قابیل را وادار بر کشتن برادرش هابیل نمود. و شخص حسود منکر است و خشمگین به قضاى خداوند. بدان که حسود بزرگى و سیادت نمی‌کند.[2]

به هر حال، معنای درست و صحیح این سخن(الْحَسُودُ لَا یَسُودُ)، چنین است: حسود بزرگى و برترى نمى‏یابد؛ یعنی انسان حسود از طریق حسادت ورزیدن نسبت به دیگران، به بزرگی، آقایی، مقام عالی و بلند مرتبگی دست نمی‌یابد؛ زیرا که «لا یسود» از ریشه «س، و، د» چنان‌که ارباب لغت می‌گویند به معنای بزرگی، آقایی، مقام عالی و بلند مرتبگی است.[3] نه به معنای سود و بهره و یا آسودگی و آرامش، چنان‌که عده‌ای آن‌را این‌گونه معنا کرده‌اند و در عرف نیز این معنا رواج پیدا کرده است.

گفتنی است که فلسفه دست نیافتن شخص حسود به بزرگى و برترى، یا از این رو است که این حسادت به طور طبیعی این اثر را دارد، یا این‌که چون خدای متعال می‌داند که اگر حسود به مقامی برسد سعى و تلاش می‌کند تا نعمت‌هاى زیردستان خود را از بین ببرد؛ به این سبب خداوند نمی‌گذارد که او بزرگ و صاحب مقام شود، و یا به اعتبار این است که او از راه حرصى که در از بین بردن نعمت مردم دارد، گاهى کارهایى می‌کند که در نظر آنان تحقیر می‌شود و از بزرگى و مهترى می‌افتد.[4]

 


[1]. تمیمی آمدی، عبد الواحد، غرر الحکم و درر الکلم، ص 299، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1366ش.

[2]. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص)‏ إِیَّاکُمْ وَ ثَلَاثَ خِصَالٍ فَإِنَّهُنَّ رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَةٍ إِیَّاکُمْ وَ الْکِبْرَ فَإِنَّ إِبْلِیسَ حَمَلَهُ الْکِبْرُ عَلَى تَرْکِ السُّجُودِ لِآدَمَ فَلَعَنَهُ اللَّهُ وَ أَبْعَدَهُ وَ إِیَّاکُمْ وَ الْحِرْصَ فَإِنَّ آدَمَ حَمَلَهُ الْحِرْصُ عَلَى أَنْ أَکَلَ مِنَ الشَّجَرَةِ وَ إِیَّاکُمْ وَ الْحَسَدَ فَإِنَّ قَابِیلَ حَمَلَهُ الْحَسَدُ عَلَى قَتْلِ أَخِیهِ هَابِیلَ وَ الْحَاسِدُ جَاحِدٌ لِأَنَّهُ لَمْ یَرْضَ بِقَضَاءِ اللَّهِ وَ اعْلَمْ أَنَّ الْحَسُودَ لَا یَسُود»، دیلمی، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی)، ج ‏1، ص 129، الشریف الرضی، قم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.

[3]. واسطی زبیدی، محب الدین، تاج العروس، ج ۵، ص ۳۲، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق؛ مهیار، رضا، فرهنگ أبجدی عربی-فارسی، ص 50، واژه «سود».

[4]. خوانسارى، جمال الدین محمد، شرح غرر الحکم و درر الکلم، ج ‏1، ص 255، دانشگاه تهران، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۶ش.

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد