حضرت علی اکبر چگونه به شهادت رسید؟
اولین مرد مبارزی که از جانب خیمههای سید و سالار شهیدان به مصاف صحرای کربلا رفت، حضرت علی اکبر (ع) بود. ایشان فرزند ارشد امام حسین (ع) بودند و در واقعه کربلا، به دست لشکریان یزید با فجیعترین حالات به شهادت رسیدند. نحوه شهادت ایشان در مصاف کربلا، روایتی بسیار شنیدنی است که در این مقاله به بسط و تعریف آن میپردازیم.
حضرت علی اکبر و واقعه کربلا
امام حسین (ع) در صحرای کربلا با لشکری که از سوی یزید بن معاویه فرستاده شده بود، مقابله کردند. لشکر یزید حدود سی هزار نفر جنگجو داشت، درحالیکه لشکر امام حسین، شامل سی و دو نفر پیادهنظام و چهل سوارکار میشد. واقعه کربلا وقتی آغاز شد که امام حسین با یاران و اهل بیت خود به صحرای کربلا رسیدند و توسط نیروهای یزید محاصره شدند. در طول این محاصره نظامی، نیروهای یزید حتی آب را از امام حسین و اهل بیت وی دریغ کردند. یاران امام حسین نیز، دانه دانه، به مبارزه تکنفری با لشکریان یزید میشتافتند، درحالیکه در میدان مبارزه نفرات زیادی آنها را محاصره میکردند و به شهادت میرساندند. اولین مبارزی که از خاندان بنیهاشم، به مصاف رفت، حضرت علی اکبر (ع) بود. حضرت علی اکبر، در دهم محرم سال ۳۶ هجریقمری، به شهادت رسیدند.
نحوه شهادت حضرت علی اکبر
در کتاب “الارشاد” از “شیخ مفید”، نحوه شهادت حضرت علی اکبر اینگونه بیان شدهاست:
و لَم یَزَل یَتَقَدَّمُ رَجُلٌ رَجُلٌ مِن أصحابِهِ فَیُقتَلُ.
یاران امام حسین علیه السلام یکى یکى پیش مىآمدند و مى جنگیدند و کُشته مىشدند
حَتّى لَم یَبقَ مَعَ الحُسَینِ علیه السلام إلّا أهلُ بَیتِهِ خاصَّةً.
تا آن که جز خانواده اش کسى با حسین علیه السلام نماند.
فَتَقَدَّمَ ابنُهُ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام ـ. و اُمُّهُ لَیلى بِنتُ أبی مُرَّةَ بنِ عُروَةَ بنِ مَسعودٍ الثَّقَفِیِّ ـ.
آن گاه پسرش على اکبر علیه السلام ـ. که مادرش لیلا، دختر ابى مُرّة بن عُروة بن مسعود ثقفى بود ـ. قدم به میدان نهاد؛
و کانَ مِن أصبَحِ النّاسِ وَجهاً، و لَهُ یَومَئِذٍ بِضعَ عَشرَةَ سَنَةً، فَشَدَّ عَلَى النّاسِ.
او از زیباروى ترینِ مردمان و آن هنگام هجده ـ. نوزده ساله بود. او به دشمن حمله بُرد
و هُوَ یَقولُ: أنَا عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ بنِ عَلِیّ نَحنُ وبَیتِ اللّه ِ. أولى بِالنَّبِیّ
و چنین خواند: من على پسر حسین بن على ام به خانه خدا سوگند که ما به پیامبر صلى الله علیه و آله نزدیک تریم.
تَاللّه ِ لا یَحکُمُ فینَا ابنُ الدَّعِیّ أضرِبُ بِالسَّیفِ اُحامی عَن أبی ضَربَ غُلامٍ هاشِمِیٍّ قُرَشِیّ
و به خدا سوگند که پسر بى نَسَب (ابن زیاد) نمىتواند بر ما حکم براند. با شمشیر مىزنم و از پدرم حمایت مى کنم؛ شمشیر زدنِ جوان هاشمىِ قُرَشى.
فَفَعَلَ ذلِکَ مِراراً و أهلُ الکوفَةِ یَتَّقونَ قَتلَهُ، فَبَصُرَ بِهِ مُرَّةُ بنُ مُنقِذٍ العَبدِیُّ.
او این کار را بارها به انجام رساند و کوفیان از کُشتن او پروا مىکردند که مُرّة بن مُنقِذ عبدى او را دید
فَقالَ: عَلَیَّ آثامُ العَرَبِ، إن مَرَّ بی یَفعَلُ مِثلَ ذلِکَ إن لَم اُثکِلهُ أباهُ.
و گفت: گناهان عرب بر دوش من باشد اگر بر من بگذرد و چنین کند و من پدرش را به عزایش ننشانم!
فَمَرَّ یَشتَدُّ عَلَى النّاسِ کَما مَرَّ فِی الأَوَّلِ، فَاعتَرَضَهُ مُرَّةُ بنُ مُنقِذٍ، فَطَعَنَهُ فَصُرِعَ، وَاحتَواهُ القَومُ فَقَطَّعوهُ بِأَسیافِهِم.
على اکبر علیه السلام مانند بار اوّل، بر دشمن حمله بُرد که مُرّة بن مُنقِذ راه را بر او گرفت و نیزه اى به او زد و بر زمینش انداخت. سپاهیان، گِردش را گرفتند و او را با شمشیرهایشان تکّه تکّه کردند.
فَجاءَ الحُسَینُ علیه السلام حَتّى وَقَفَ عَلَیهِ، فَقالَ: قَتَلَ اللّه ُ. قَوماً قَتَلوکَ یا بُنَیَّ، ما أجرَأَهُم عَلَى الرَّحمنِ وعَلَى انتِهاکِ حُرمَةِ الرَّسولِ!
امام حسین علیه السلام به بالاى سر او آمد و ایستاد و فرمود: «خداوند بکُشد کسانى را که تو را کُشتند اى پسر عزیزم! چه گستاخ بودند در برابر [ خداى]رحمان و بر هتک حرمت پیامبر!».
وَ انهَمَلَت عَیناهُ بِالدُّموعِ، ثُمَّ قالَ: عَلَى الدُّنیا بَعدَکَ العَفاءُ.
سپس اشک از چشمانش روان شد و فرمود: «دنیاى پس از تو ویران باد!».
و خَرَجَت زَینَبُ اُختُ الحُسَینِ مُسرِعَةً تُنادی: یا اُخَیّاه وَابنَ اُخَیّاه، وجاءَت حَتّى أکَبَّت عَلَیهِ.
زینب علیهاالسلام خواهر امام حسین علیه السلام به شتاب بیرون دوید و ندا داد: اى برادرم و فرزند برادرم! آن گاه آمد تا خود را بر روى [پیکر]على اکبر علیه السلام انداخت.
فَأَخَذَ الحُسَینُ علیه السلام بِرَأسِها فَرَدَّها إلَى الفُسطاطِ، وأمَرَ فِتیانَهُ فَقالَ: اِحمِلوا أخاکُم، فَحَمَلوهُ حَتّى وَضَعوهُ بَینَ یَدَیِ الفُسطاطِ الَّذی کانوا یُقاتِلونَ أمامَهُ.
امام حسین علیه السلام سر او را گرفت و [ او را بلند کرد و]به خیمه اش باز گرداند و به جوانان [ خاندان]خود فرمان داد و فرمود: «برادرتان را ببرید!». آنان او را بُردند و در خیمه اى گذاشتند که جلوى آن مى جنگیدند.
سخن آخر
حضرت علی اکبر (ع) فرزند ارشد امام حسین بودند و در واقعه کربلا به شهادت رسیدند. روایتهای بسیاری درباره سن حضرت علی اکبر وجود دارد که ایشان را حدود هجده تا بیست و پنچ سال معرفی میکند. نحوه شهادت ایشان مطابق با روایت شیخ مفید در کتاب الارشاد بیان شدهاست. مطابق با روایت این کتاب، حضرت علی اکبر در سن نوزده سالگی با نیزه یکی از جنگجویان یزید بن معاویه به شهادت رسیدند.
منبع: سایت ستاره