حماسه در سايه
حماسه در سايه
جنگ نرم پازلي بزرگ است که از ريزتصويرهاي متعددي تشکيل مي شود و در حوزه فرهنگي – که يکي از نامحسوس ترين مباني جنگ نرم به شمار مي آيد هدف اصلي دشمن، دورکردن و فاصله گرفتن تدريجي انسان از دين و اصالت خود است. بنابراين براي شکست دشمني که تا دندان مسلح بوده و از هر طريقي وارد مي شود، بايد ابعاد گسترده اين جنگ را شناسايي و براي جوانان تبيين کرد. در جنگ نوين، يکي از ابزارهاي مهم دشمن، ترويج فرقه هاي انحرافي مختلف است در اين مقاله قصد بر آن است که عقايد و افکار گروه ضاله شيطان پرستي را بررسي نماييم.
شيطان، دشمن سرسخت بشريت است که از خلقت حضرت آدم (ع) تا به امروز، در پي مخالفت با حضرت حق، فطرت پاک انسان ها را متوجه ناشايست ها، ناپاکي ها و نفسانيات کرده است. شيطان که مفهوم و نماد وسوسه انسان است، در برابر قوانين الهي ايستادگي کرده و بشر را به سوي افول فرا خوانده و جامعه را نيز سرشار از نفرت، پوچي، خشم و ناامني نموده است.
شيطان پرستي به معني پرستش شيطان به عنوان قدرتي فوق العاده قوي و بسيار مؤثرتر از نيروهاي خوب دنيوي همچون خداست. در شيطان پرستي، شيطان تحت عنوان قدرت برتر و نماد حاکميت برتر زمين پرستش مي شود. البته شيطان پرست ها علاوه برشيطان – به عنوان قدرت تاريکي و قدرت مطلق – از نيروها، اجنه ها و روح هاي پليد و شيطاني نيز براي رسيدن به اهداف خود استفاده مي کنند و در واقع معني حقيقي شيطان پرستي، پرستش قدرت پليدي است.
اين آيين آنگونه که به نظر مي رسد نوپا نمي باشد. براساس شواهد موجود، تاريخچه شيطان پرستي به دوران اوليه پيدايش بشر معطوف مي شود. مدارکي در دست است که در نواحي آمريکاي لاتين، آمريکاي جنوبي و آفريقاي مرکزي، قرن ها قبل از ميلاد مسيح (ع) قرباني هايي را به شيطان هديه مي کردند و او را به عنوان خداي خشم و نفرت پرستش مي نمودند.
اين آيين درگذر زمان تحت تأثير موارد مختلفي همچون؛ پيشرفت بشر، پيشرفت علم، تأثيرهاي سياسي، باورهاي ديني، مذهبي و حتي خرافات، دستخوش تغييراتي شده و اکنون به عنوان شيطان پرستي مدرن يا نو قابل بررسي است.
شيطان پرستي جديد که شباهت هاي بسياري با اومانيسم دارد در کشور انگلستان به وجود آمد. و در دو دسته ي شيطان پرستي فلسفي و ديني طرفداراني از سراسر جهان پيدا کرد.
در شيطان پرستي فلسفي، شيطان به عنوان نيروي تاريک طبيعت، طبيعت شهواني و مرگ، بهترين نشانه قدرت است. و مبادي زندگي وحداني و عدالت الهي در کائنات زير سوال مي رود. و سعي مي کند که حضور قدرت خداوند در زندگي انسان را کم رنگ نمايد. اما در شيطان پرستي ديني که به مراتب خطرناک تراست، خداوند به محاق رفته و شيطان در جايگاه خداوند مي نشيند.
کليساي شيطان در سال 1966 در شيکاگو توسط “آنتوان لوي” بنيان گذاشته شد، وي خود را اسقف اعظم کليساي شيطان ناميد و لقب پاپ سياه را براي خود برگزيد. در اين کليسا اعمال غير متعارفي همچون استفاده و نوشيدن خون، غسل تعميد با خون، استفاده از اجساد مردار حيوانات، زناي با محارم، تجاوز و سوءاستفاده جنسي در انظار عمومي، عريان شدن در ميان جمع همراه با رقص آتش، موسيقي دهشتناک، استفاده از مواد مخدر، مشروبات الکلي و خيلي از ناپاکي هاي ديگر پايه گذاري شد که امروزه نيز به عنوان جذابيت هاي اين مذهب مورد توجه مخاطبين فراواني قرار گرفته است.
شيطان پرستي يکي از انحرافاتي است که غرب براي تهديد روحيه معنوي انسان به آن دامن مي زند. در دهه هاي اخير با پررنگ تر شدن بازگشت موعود و نجات دهنده بشر، شيطان پرستي به عنوان عقيده اي براي جايگزيني با اعتقاد به موعد توسط غرب مطرح مي شود.
صهيونيسم يهودي با صرف مبالغ هنگفت و با خدمت گرفتن هنرپيشگان، خوانندگان، نوازندگان، انتشار سي دي هاي آموزشي، مجلات، روزنامه ها و غيره در صدد پرکردن خلع روحي و معنوي جوانان برآمده است و متاسفانه بسيارند شيطان پرستاني که خودشان نيز از عقايد و اهداف آنها با خبر نيستند.
اين گروه مخوف با انتشار سي دي، کاست و نوار خوانندگان متاليکا، گسترش سايت ها وبلاگ هاي مربوطه، تبليغ در تالارهاي گفتگوي مجازي، اطلاع رساني از طريق پارتي هاي شبانه، نفوذ به دانشگاه ها و ايجاد شبکه هاي ماهواره اي، تلاش مي کنند تا به تهي سازي فرهنگي و مذهبي جوانان ما بپردازند. در همين راستا جالب است بدانيد که طبق گزارش برخي از رسانه هاي مستقل، همه ساله از سوي دولت آمريکا دهها ميليون دلار به فعاليت هاي تبليغاتي گروههاي شيطان پرستي اختصاص مي يابد.
بايد گفت که شيطان پرست ها با همکاري هاي جاسوسي، جرايم باندي، ايجاد روابط سازماني و ارتباطات خارجي، سرقت، تجاوز جنسي- که از ارزشها و شرايط ورود و استمرار حضور در گروه به حساب مي آيد.- قتل – که عمل شيطاني بزرگ است- تبليغات فراوان اينترنتي، ترويج متاليکا و پارتي هاي شبانه، پوشش هاي غير متعارف وترويج نمادهايشان، به عنوان تهديدي بزرگ براي جامعه انسان به شمار مي آيند.
اين فرقه در قالب فعاليتهاي برنامه ريزي شده و هدفمند در حال جذب نيرو است. به همين دليل به پوشش و نمادهاي رايج آنها مي پردازيم. چرا که خيلي از جوانان بدون داشتن کمترين اطلاعاتي، از اين پوشش و علايم استفاده مي کنند. البته بيان اين مطالب ضمن اينکه مي تواند براي آنها روشنگر باشد نبايد باعث سوءظن به جوانان شود.
پوشش
کوتاه ترين موهاي سر به شکل هاي عجيب و به نحوي خاص، استفاده از شلوارهاي گشاد، لباسهاي رنگي جلف، انگشترهاي خاص تيغ دار، دستبندهاي عجيب، گردنبندهاي اسکلتي با موهاي بلند يا سر طاس، نشانه هاي ويژه گروههاي شيطان پرستي يا همسو با آنها است.
از ديگر نشانه هاي اين افراد مدل موهاي عجيب و غريب شان است اکثرا ابروهايشان را مي تراشند يا به سمت بالا طراحي مي کنند، رنگ آرايششان اغلب مشکي، بنفش و قرمز تند است، پوست بدنشان را با اشکالي مانند جمجمه، صورتک هاي شيطاني و سمبل ها خالکوبي مي کنند، لباس هايشان از جنس جير و چرم و اکثرا به رنگ مشکي و قرمز مي باشد، و چکمه هاي چرمي ساق بلند که اغلب با فلز تزئين شده است مي پوشند.
نمادها
همانطور که گفته شد ترويج ناخواسته و بدون اطلاع نمادهاي شيطانپرستي در قالب لوازام تزييني و آرمهاي مستعمل لباسها بسيار نگران کننده است. و در اکثر موارد ديده شده است که جوانان بدون داشتن کمترين آگاهي و شناخت، صرفا تحت عنوان مدگرايي با استفاده از اين نمادها، به يک تربيون تبليغاتي شيطان پرستي تبديل شده اند. اين امر ما را بر آن داشت که به معرفي اين نمادها بپردازيم.
پنج ضلعي وارونه: نشانه ستاره صبح؛ نامي که به شيطان تعلق دارد. اين علامت در مراسم مخفيانه کابالا و جادوگري براي احضار ارواح شيطاني استفاده مي شود. اين علامت را شيطان پرستان با دو ضلع در بالا و ملحدان با يک ضلغ در بالا استفاده مي کنند. در هر حال اين علامت نشانه شيطان است و مهم نيست که يک نوک ضلع آن بالا باشد يا هردوي آنها، دور آن دايره اي کشيده شده باشد يا خير يا روي آن کلمه Satanism نوشته شده باشد يانه، در هر حال اين علامت، علامت شيطان است.
عدد 666: از ديگر نمادهاي شيطان پرستان است. 666: يک سمبل با “عنوان شماره تلفن شيطان”توسط گروه هاي هوي متال وارد ايران اسلامي شده اما در حقيقت علامت انسان و نشانه جانور در ميان شيطان پرستان تلقي مي شود.
صليب وارونه (Upside down Cross) : اين نماد وحکايت از ” وراونه شدن مسيحيت دارد.” و عمدتا استهزا و سخره گرفتن اين دين است. صليب وارونه درگردن بندهاي بسياري مشاهد شده و خواننده هاي راک انواع مختلف آن را به همراه دارند.
صليب شکسته يا چرخ خورشيد: چرخ خورشيد يک نماد باستاني است در برخي فرهنگ هاي ديني همچون کتبيه هاي بر جاي مانده از بودايي ها و مقبره هاي سلتي ويوناني ديده شده است. به نظر مي رسد اين علامت در آيين پرستش خورشيد، نشانه مسير حرکت خورشيد در آسمان باشد.
لازم به توضيح است که اين علامت سال ها بعد توسط هيتلر به کار رفت، لکن برخي با هدف به سخره گرفتن مسيحيت اين سمبل را وارد شيطان پرستي کردند.
چشمي در حال نگاه به همه جا: آنها معتقدند که اين چشم لوسيفر (شيطان) است و کسي که قدرت کنترل آن را دارد بر تمام دارايي ها حکومت مي کند. اين علامت در پيشگويي ها به کار مي رود. جادوها، نفرين ها، کنترل هاي روحي و تمامي انحرافات تحت اين علامت کار مي کنند. اين علامت روشنفکران است. به پول رايج ايالات متحده نگاهي بينداريد. اين علامت اساس نظم نوين جهاني است.
آدجت: چشم شيطان اين نماد نيز به معناي چشم “شيطان و نظارت و اقتدار” است و کمتر شناخته شده است.
اين دو نماد نيز به عنوان سمبل هايي در نزد شيطان پرستان مورد استفاده در زيور آلات و …. قرار مي گيرد. اين هم علامت لوسيفر (پادشاه جهنم)، اشک زير چشم هم نماد محيط محزون و افسرده ي اطرافش است.
شهوت: اين علامت سمبل شهوت راني و باروري است. اين نمادها به معناي روح شهوت زنان نيز تعبير مي شود. امروزه نماد” فمنيسم” در واقع يک نماد برداشت شده دقيقا از سمبل هاي شيطاني است.
ضد عدالت: با توجه به اينکه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار مي آمده است. شيطان پرستان تبر رو به پايين را با عنوان نماد ضد عدالت يا شورش و طغيان در راه پيمودن مسير تاريک انتخاب کرده اند. همچنين گفتني است که فمنيست ها از دو تبر رو به بالا به معني مادرسالاري باستاني استفاده مي نمودند.
سر بز: بز شاخدار، بزمندس Mendes (همان بعل خداي باروي مصر باستان)، بافومت، خداي جادو، (بزطليعه يا قرباني) اين يکي از راه هاي شيطان پرستان براي مسخره کردن مسيح است زيرا گفته مي شود که مسيح مانند بره اي براي گناهان بشر کشته شد.
هرج و مرج: اين نماد به معناي از بين بردن تمام قوانين است و دلالت بر اين امر دارد که”هرچه تخريب کننده است تو انجام بده اين نماد عمدتا مورد استفاده گروه هاي هوي متال است. اين همان قانون شيطان پرستي است.
منبع:نشريه يارا-1389
/ج