کمتر مسئلهای در اسلام از نظر وضوح و روشنی به پایهی مسئلهی خاتمیت میرسد. اینکه رسول اکرم، صلیالله علیه و آله، آخرین پیامبر الهی است و کتاب و شریعت او خاتم کتابها و شرایع آسمانی میباشد. از این جهت همهی مسلمانان میدانند که یکی از القاب پیامبرگرامی اسلام، صلیالله علیه و آله، خاتم پیامبران است و قرآن مجید بهعنوان سندی موثق و جهانی، پیامبر اسلام را در آیهی40 سورهی احزاب، خاتمالنبیین خواندهاست. همهی مسلمانان به اتفاق کلمه میگویند: دین اسلام، دین ابدی و قرآن مجید، کتاب جاویدان الهی است و خدای متعال، اساس ترقّی و سعادت بشر را در دین و کتاب پیریزی نموده است و با فرستادن این پیام و این کتاب، شرایع و کتابهای آسمانی گذشته را تکمیل و ختم کردهاست. ادیان آسمانی و شرایع الهی در اساس و اصول با هم تفاوتی ندارند. اصول و معارفی که به نخستین پیامبر الهی، صلیالله علیه و آله، وحی شدهاست با آنچه که به آخرین آنها فرو فرستاده شدهاست در اساس و ریشه یکی است. آدم و خاتم بر یک اساس کار و یک هدف را تعقیب کردهاند. شریعت و دین آسمانی در آغاز کار، مانند هسته و دانهای بودهاست که با گذشت زمان و تکامل ملتها، عقلها و تمدنها، به صورت درختی پربار درآمده است. یکی از دلایل وحدت شرایع آسمانی، این است که هر پیامبری که میآمد، پیامبر و شریعت پیش از خود را تأیید میکرد؛ زیرا همهی پیامبران الهی به این حقیقت که آنها در مسیر هدایت الهی در طول یکدیگر قرار دارند واقف بودند. مثلاً قرآن مجید دربارهی حضرت عیسی، علیهالسلام، میگوید: «به دنبال پیامبران، عیسی، پسر مریم را فرستادیم، در حالیکه تورات موسی را تصدیق میکرد». دربارهی پیامبراکرم، صلیالله علیه و آله، میفرماید: «ما این کتاب را به حق، به تو نازل کردهایم در حالیکه تصدیق کنندهی کتابهای آسمانی پیش از خود میباشد». بنابراین رسالت همهی پیامبران الهی توجه دادن انسانها به مبدأ و معاد و رساندن آنها به مدارج کمال بودهاست که این رسالت از زمان حضرت آدم، علیهالسلام، آغاز شدهاست و تا زمان پیامبر گرامی اسلام، صلیالله علیه و آله، به سیر تکاملی خود ادامه دادهاست و با آمدن قرآن مجید، به آخرین مرحلهی تکامل خود رسیدهاست. درست است که در برنامههای پیامبران، به موازات گذشت زمان و تکامل جامعهی بشری تغییراتی رخ دادهاست، اما معنی تغییرات این نیست که ادیان آسمانی با هم تفاوت اساسی داشتهاند، بلکه با بودن قدر مشترک وسیعی میان تمام ادیان، یک رشته برنامهها و احکام عملی به تناسب مردم هر زمان، ابلاغ و تشریع شده است. دین یهود، مسیح و سایر ادیان پیشین به این دلیل نیازمند دین کاملتری بودند که مطابق با درک و فهم مردم همان زمان بودند و جامع و کامل نبودند؛ مثلاً در دورهای که بشر، دوران نخستین زندگی خود را میپیمود، نه حکومتی داشت و نه ارتباطی میان آنان برقرار بود؛ در چنین دورانی تعالیم و برنامههای آسمانی هم بسیار ساده و کوتاه بود. هر چه بشر ترقی کرد، برنامهها گستردهتر شد تا نوبت به شریعت اسلام رسید و دین اسلام کامل شد و سرانجام، پیروان این آیین و کتاب، از آمدن پیامبر و کتاب و شریعت دیگر بینیاز شدند. شریعت خاتمالنبیین مکمل همهی ادیان گذشته است و دعوت الهی به اطاعت از شریعت اسلام، دعوتی است که به همهی انسانیت گسترش یافته است و به فرهنگی خاص اختصاص ندارد. اگر بر حسب اقتضای زمان و محیط، تفاوتهایی میان دین یهود و مسیحیت و اسلام مشاهده میگردد، در اصول آنان که خداشناسی، پیروی از حق، عدل و احسان، ایمان و تقوا است نیست؛ بلکه در فروع و خصوصیات و جزئیات و شاید در پارهای از اصول است که متأثر از اختلاف زمان و مکان و مقتضیات عصر و محیطاند و نه در اصول و مبادی عامه که در همهی ادیان الهی همواره ثابت بوده است. همهی ادیان سرچشمهای یگانه دارند و تنها اختلاف ادیان به دلیل محدودیت زمانی پارهای از احکام شریعت و پایان یافتن دورهی اجرای آن است، -این الغای احکام را که به فرمان خداوند است، نسخ مینامند- و چنین است که همهی ادیان به سبب دین کاملی چون اسلام منسوخ شدهاند و دین اسلام خاتم ادیان و پیامبر اسلام، صلیالله علیه و آله، خاتمالنبیین است.
منابع:
1. قرآنکریم.
2. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی.
3. ختم نبوت، مرتضی مطهری.
4. اسلام، آیین برگزیده، نگاهی اسلامی به دینشناسی تطبیقی، علیرضا مسجدجامعی.
5. خاتمیت از دیدگاه عقل و قرآن، جعفر سبحانی و رضا استادی.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی
منابع:
1. قرآنکریم.
2. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی.
3. ختم نبوت، مرتضی مطهری.
4. اسلام، آیین برگزیده، نگاهی اسلامی به دینشناسی تطبیقی، علیرضا مسجدجامعی.
5. خاتمیت از دیدگاه عقل و قرآن، جعفر سبحانی و رضا استادی.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی