خدا مي رساند
از ويژگي هاي روحاني مردمي شهر يزد، مرحوم سيد علي محمد وزيري، کمک کردن به پسران و دختراني بود که در آستانه ي تشکيل زندگي بودند. دکتر قريشي از يک مرد خير نقل مي کند: روزي مرحوم محمد هاشم را ديدم که به بازار مي رفت. از او پرسيدم: کجا مي روي؟ گفت که حجه الاسلام وزيري براي هزينه ي زندگي، نياز به فروش قالي پيدا کرده، لذا مي روم به فلان قالي فروش بگويم که بيايد اين قالي را بخرد.
خدا مي رساند
از ويژگي هاي روحاني مردمي شهر يزد، مرحوم سيد علي محمد وزيري، کمک کردن به پسران و دختراني بود که در آستانه ي تشکيل زندگي بودند. دکتر قريشي از يک مرد خير نقل مي کند: روزي مرحوم محمد هاشم را ديدم که به بازار مي رفت. از او پرسيدم: کجا مي روي؟ گفت که حجه الاسلام وزيري براي هزينه ي زندگي، نياز به فروش قالي پيدا کرده، لذا مي روم به فلان قالي فروش بگويم که بيايد اين قالي را بخرد.
من با خود فکر کردم قبل از اين که ايشان اين قالي را بفروشد، من مبلغي با خود مي برم و به ايشان مي دهم تا کار ايشان راه بيفتد و [اين معامله صورت نگيرد. قبل از غروب بود که وارد مسجد شدم. ديدم حاج آقا وزيري در مسجد، قدم مي زنند و دو زن هم در مسجد نشسته اند. سلام کردم و گفتم: وجهي آورده ام که از وجوه شرعيه نيست و مخصوص خود جناب عالي است. براي پذيرفتن آن، هيچ گونه احتياطي نکنيد. ا يشان گرفتند و پرسيدند: «چه قدر است ؟» گفتم: فلان مبلغ. فورا يکي از آن دو زن را صدا زدند و گفتند: « اين مبلغ را بگير. خدا رسانيد. بقيه هم ان شاء الله درست مي شود» و به من گفتند: «اين زن محترم است و مي خواهد دخترش را عروس کند؛ ولي توان مالي ندارد. کمک خواسته بود و خدا تو را براي اين امر فرستاده است».
منبع:
سيماي فضيلت، دکتر سيد ضياء قريشي، مرکز يزدشناسي، 1374 ، ص 28 .
برگرفته از: مجله ي حديث زندگي، شماره ي33 .
/خ
من با خود فکر کردم قبل از اين که ايشان اين قالي را بفروشد، من مبلغي با خود مي برم و به ايشان مي دهم تا کار ايشان راه بيفتد و [اين معامله صورت نگيرد. قبل از غروب بود که وارد مسجد شدم. ديدم حاج آقا وزيري در مسجد، قدم مي زنند و دو زن هم در مسجد نشسته اند. سلام کردم و گفتم: وجهي آورده ام که از وجوه شرعيه نيست و مخصوص خود جناب عالي است. براي پذيرفتن آن، هيچ گونه احتياطي نکنيد. ا يشان گرفتند و پرسيدند: «چه قدر است ؟» گفتم: فلان مبلغ. فورا يکي از آن دو زن را صدا زدند و گفتند: « اين مبلغ را بگير. خدا رسانيد. بقيه هم ان شاء الله درست مي شود» و به من گفتند: «اين زن محترم است و مي خواهد دخترش را عروس کند؛ ولي توان مالي ندارد. کمک خواسته بود و خدا تو را براي اين امر فرستاده است».
منبع:
سيماي فضيلت، دکتر سيد ضياء قريشي، مرکز يزدشناسي، 1374 ، ص 28 .
برگرفته از: مجله ي حديث زندگي، شماره ي33 .
/خ