خانه » همه » مذهبی » خدا و اولیا-وضوی مستحبی-اعمال مستحبی-لطف خدا

خدا و اولیا-وضوی مستحبی-اعمال مستحبی-لطف خدا

نخست باید دانست برای کسانی که علاوه بر انجام واجبات، با عمل به مستحبات ارتباط نزدیک خود را با خدا برقرار می کنند. خداوند هم نسبت به اینان لطف ویژه روا می دارد و به عنوان رفیق اعلی حتی این بنده و خدا گفت و گوی قلبی با هم خواهند داشت و قلب این چنین بندگان پر از محبت و یاد خدا خواهد بود «قلب المؤمن عرش الرحمن».اما ادامه چنین حالتی نیاز به ظرفیت دارد و در برداشتن این گوهر گرانبها نیاز به مراقبت دایم دارد که دایم با وضو بودن، بیداری در نیمه شب از کارهای ساده و رایج اولیای خدا به شمار می آید و برای چنین کسانی که خداوند لطف و محبت ویژه ای نسبت به آنان دارد. انتظار بیش از افراد عادی را نیز از آنان دارد لذا اگر کم بیاورند خداوند هم لطف خودش را برمی گرداند در عشق های مجازی چنین رفت و برگشت ها و ناز و عشوه ها بسیار محسوس و قابل تصور است.
در محبت به خدا نیز این چنین است. چنان که یکی از اولیای خدا در نیمه شب با سختی ظرف آب را از چشمه پر کرد و در اتاق آورد. همین قدر که آماده شد وضو بگیرد. گربه ظرف آب را ریخت، ایشان به فکر رفت و فهمید شب گذشته با چند نفر از دوستان درباره کسی صحبت می کردند که سزاوار نبود و خدا الان او را مجازات کرد. در هر صورت برای رسیدن به شیرینی وصال خارها باید از بیابان کند که عاشقی رسم رندان بلاکش است. اما جهت زندگی به طور عادی و برای توضیح بیشتر توجه شما را به مطالب زیر جلب می کنیم.
احکام الهی همگی در راستای رسیدن به قرب الهی و کمال مطلوب است و هیچ عملی از اعمال عبادی و شرعی از این قاعده کلی مستثنا نمی باشد. ولی برخی احکام که واجبات و محرمات باشند به گونه ای است که سعادت واقعی انسان و تکامل و عروج روحی او تنها با التزام به آنها و رعایت آنها انجام می پذیرد و بدون آن رسیدن به سعادت و قرب حق امکان ناپذیر است ولی برخی احکام الهی مثل مستحبات و مکروهات در واقع مکمل و تمام کننده واجبات و محرمات می باشند ولی این چنین نیست که عدم رعایت آنها و پای بند نبودن به آنها، انسان را از رسیدن به قله سعادت و کمال حقیقی باز دارد. همانند بیماری که خوردن برخی داروها برای او الزامی و واجب است و بدون خوردن آنها رسیدن به بهبودی و سلامتی ناممکن است ولی برخی داروها جنبه تقویت و نیروبخشی دارند و در واقع مکمل داروهای اول می باشند یعنی خوردن آنها موجب می شود که تأثیر داروهای ضروری اول، سریع تر و عمیق تر باشد. در برخی روایات نمازهای مستحبی و نوافل را جبران کننده نقصان و کمبودهای نمازهای فریضه و واجب دانسته اند. نکته مهم این است که ائمه معصومین(ع) که تأکید فراوانی بر انجام مستحبات دارند و در احادیث مختلفی با ذکر آثار و ثواب های فراوان بر انجام مستحبات مردم را به انجام اعمال مستحبی و نوافل تشویق و ترغیب کرده اند، در موارد متعددی تأکید دارند که اگر انجام نوافل موجب ضرر به انجام فرائض و واجبات می شود، آن را ترک کنید چون در این صورت این نوافل موجب قرب به پروردگار نمی گردد. امیر مؤمنان در کلمه قصار 39 از نهج البلاغه می فرماید: «لاقربأ بالنوافل اذا اضرت بالفرائض؛ اگر انجام نوافل موجب ضرر به فرائض و واجبات گردد موجب تقرب به خداوند نمی باشد» و در کلمه قصار 271 می فرماید: «اذا اضرت النوافل بالفرائض فارفضوها؛ اگر انجام نوافل به حال فرائض زیانبار باشد، آن را رها کنید. باید توجه داشت که از منظر روایات اسلامی انسان باید وقتی در صدد انجام نوافل و مستحبات باشد که آمادگی روحی و قلبی داشته باشد و آن را با میل و شوق انجام دهد نه این که نوافل و مستحبات را به خود تحمیل کند.
امیر مؤمنان(ع) در کلمه قصار 312 می فرماید: «ان للقلوب اقبالا و ادبارا فاذا اقبلت فاحملوها علی النوافل و اذا أدبرت فاقتصروا بها علی الفرائض؛ قلب ها گاهی مشتاق و راغب و گاهی بی میل و بی رغبت هستند. وقتی شوق و رغبت دارند آنها را به انجام نوافل وادارید و وقتی بی رغبت هستند به انجام واجبات اکتفا کنید و نوافل را بر آنها تحمیل ننمایید».
حالاتی که شما به آنها اشاره کردید و آن را نوعی تنبیه به شمار آورده اید همان طوری که خودتان احتمال داده اید بیشتر نوعی تلقین و وسواس است و خداوندی که انجام مستحبات را از بندگانش نخواسته و تنها این راه را به آنها نشان داده و در عین حال اجازه ترک آن را داده، ممکن نیست بنده اش را به خاطر ترک آن تنبیه سازد. البته در مورد برخی از بزرگان و اهل کمال و مردان حق چنین مطلبی بوده است که آنها حتی به خاطر ترک یک نماز شب مورد مجازات و کیفر قرار می گرفته اند ولی این مطلب مخصوص آنها و متناسب با میزان معرفت و کمال آنها است و ربطی به عموم مردم ندارد. البته باید توجه داشت که یکی از دام های شیطان این است که به بهانه مستحب بودن عملی، بنده را از انجام آن و بهره مند شدن از نور و برکت و آثار معنوی آن به این بهانه که واجب نیست و از تو نخواسته اند باز می دارد، باید به این حیله و مکر شیطان توجه داشت و تفاوت میان بی میلی اتفاقی و طبیعی را با بی رغبتی حاصل از وسوسه شیطان را به خوبی درک کرد.
فراموش نکنیم که فرد مؤمنی که مستحبات را انجام می دهد و در عین حال می داند که الزامی در انجام آنها در کار نیست و تنها برای قرب به پروردگار و جلب خشنودی حق اقدام به خواندن نوافل و عمل به مستحبات می کند، انسانی است که شیرینی عبادت و بندگی را درک کرده و راه سعادت و کمال را طی می کند.
در حدیثی قدسی آثار شگفت انگیز و عمیقی برای انسان که بر نوافل مواظبت دارد و آنها را انجام می دهد ذکر شده است: «و انه لیتقرب الی بالنافله حتی أحبه فاذا احببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به و یده الذی یبطش به… ؛ بنده من با نافله و کارهای مستحبی قرب مرا می جوید تا این که او را دوست بدارم و هنگامی که او را دوست داشتم، گوش او می شوم که با آن می شنود و چشم او می شوم که با آن می بیند و زبان او می گردم که با آن سخن می گوید و دست او می شوم که با آن می گیرد…» (اصول کافی، ج 23، ص 352 ، ح 7).

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد