الفاظ كه براي بيان مشخصات زندگي محدود وضع شده نميتواند به درستي بيانگر امور معنوي و عظمت خداوند باشد، به همين دليل قرآن كريم با استفاده از معاني برخي الفاظ، عظمت خداوندي را ترسيم ميكند.
از جمله الفاظي كه مورد بحث قرار گرفته، كلمة عرش است كه در لغت به چيزي كه سر آن پوشيده است يا «تخت پاية بلند» اطلاق ميشود[1] در مقابل كرسي كه به معناي تخت پايه كوتاه است، سپس اين كلمه در مورد قدرت خداوند به كار رفته است.
مفسران و محدثان دربارة اين كه منظور از عرش خدا چيست و اين كلمه كنايه از چه معنايي ميباشد؟ سخن بسيار گفتهاند. از جمله:
گاهي «عرش» به معناي، علم بيپايان پروردگار، «مالكيت و حاكميت خدا هر يك از صفات كماليه و جلالية او تفسير شده است چون هر يك از اين اوصاف بيانگر عظمت مقام او ميباشد، همان گونه كه تخت سلاطين نشانة عظمت آنها است. پس خداوند داراي عرش علم و قدرت و رحمانيت و رحيميّت است. طبق اين تفسير سهگانه، مفهوم «عرش» بازگشت به صفات ذات پاك پروردگار ميكند، نه يك وجود خارجي ديگر.[2]برخي روايات اسلامي از اهل بيت ـ عليهم السلام ـ نيز همين معنا را تأييد ميكند. از جمله از امام صادق- عليه السلام- دربارة تفسير «وسع كرسيه السموات و الارض» سؤال كردند فرمود: «منظور علم او است»[3] در حديثي ديگر از همان امام-عليه السلام- نقل شده كه «عرش» را به معناي علمي كه انبيا را بر آن آگاه كرده و «كرسي» را به معناي علمي كه هيچ كس را از آن آگاه نكرده است، تفسير فرموده است.[4]برخي ديگر، «عرش» را به «مجموعة عالم هستي» تفسير كردهاند. و از معاني ديگر عرش «عالم ماوراء طبيعت» است و «كرسي» به معناي مجموع عالم مادّه ـ اعم از زمين و آسمان ـ استعمال شده است و از آن جا كه مخلوقات و معلومات خداوند از ذات پاك او جدا نيستند، گاهي «عرش» بر «علم خدا» اطلاق ميشود. و اگر به قلب پاك بندگان با ايمان «عرش الرحمان» گفته شده به خاطر اين است كه جايگاه معرفت ذات پاك او و نشانهاي از نشانههاي عظمت و قدرت اوست.
نتيجهگيري: بنابراين، در هر مورد بايد از قراين فهميد كه منظور از «عرش» كدام يك از معاني آن است، ولي در عين حال، همگي در اين امر مشتركند كه عرش بيانگر بزرگي و عظمت خداوند متعال است. در آية مذكور (سورة مؤمن، آية 7) كه از حاملان عرش الهي سخن ميگويد، ممكن است منظور از عرش، همان حكومت خداوند و تدبير او در عالم هستي باشد و حاملان عرش، اجراكنندگان حاكميت و تدبير او هستند. و نيز ممكن است به معناي مجموعة عالم هستي و يا عالم ماوراء طبيعت باشد و حاملان آن فرشتگاني هستند كه پايههاي تدبير اين جهان به فرمان خدا بر دوش آنها است. پس منظور از «الذين» فرشتگاني هستند كه حاملان عرش الهي هستند.[5]در برخي روايات اسلامي از جمله روايتي از امام باقر- عليه السلام- آمده كه حاملان عرش الهي، (و كساني كه پاية عرش الهي به خاطر آنان پايدار است) حضرت محمد-صلي الله عليه و سلم- علي، حسن، حسين ـ عليهم السلام ـ نوح، ابراهيم، موسي، و عيسي ـ عليهم السلام ـ هستند.[6]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. علامه سيد محمد حسين طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، (بيروت، مؤسسة اعلمي)، ج 2، ص 336 ـ 340، ج 8، ص 148 ـ 171.
2. علامه سيد محمد حسين طباطبايي، رسائل توحيدي، (تهران، انتشارات الزهرا)، ص 106 ـ174.
3. سيد محمد حسيني بهشتي، خدا از ديدگاه قرآن (تهران، انتشارات بعثت)، ص 215 ـ 216.
4. ناصرمكارم شيرازي و ديگران، تفسير نمونه (تهران، دارالكتب الاسلاميه)، ج 2، ص 200 ـ 202، ج 6، ص 204، ج 20، ص 35.
پي نوشت ها:
[1] . ر.ك: راغب اصفهاني، مفردات الفاظ القرآن الكريم، بيروت، دارالكاتب العربي، ص 341.
[2] . ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر و ديگران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج 20، ص 29 ـ 38.
[3] . ر.ك: مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، دار احياء التراث العربي، ج 58، ص 28، حديث 46.
[4] . ر.ك: همان، حديث 47.
[5] . ر. ك: تفسير نمونه، همان.
[6] . ر. ك: استرآبادي، سيد شرف الدين، الآيات الظاهرة، مؤسسه نشر اسلامي، ص 691.