در سؤال شما به دو نکته اشاره شده که این دو نکته باید از هم تفکیک شود و سپس بحث کنیم که حیطه اختیار زن ها در مورد همسر آینده شان چگونه است و آن دو نکته: یکی مسأله انتخاب است و دوم مسأله خواستگاری.در حوزه انتخاب بدون هیچ شک و تردید زن ها یا دختران حق انتخاب دارند و معمولا در بیشتر موارد وقتی کسی به خواستگاری آنها می آید می توانند در مورد آن فرد تحقیق دقیق انجام دهند و سپس بعد از تحقیقات لازم انتخاب کنند یعنی جواب آری یا نه بگویند و انتخاب شرعا و قانونا حق طبیعی زنان در مورد همسر آینده شان می باشد و از لحاظ عرفی نیز در حال حاضر در بیشتر مناطق کشور ما تقریبا همین طور عمل می شود مگر در موارد بسیار نادری که ممکن است خانواده از روی تعصبات، فردی را به دختر تحمیل کند. اما مسأله خواستگاری گرچه مقدمه یک انتخاب است ولی بیشتر شبیه به پیشنهاد است یعنی آنچه در فرآیند خواستگاری رخ می دهد این است که از طرف خانواده پسر یا از طرف خود پسر به خواستگاری دختر می روند یعنی در واقع پیشنهاد ازدواج با دختر را مطرح می کنند و دختر حق دارد انتخاب کند و جواب مثبت دهد و همچنین حق دارد رد کند و جواب منفی بدهد.
اما این که آیا دختران نیز می توانند از همسر مورد علاقه خود خواستگاری کند این یک مسأله فرهنگی است نه یک مسأله شرعی و قانونی و حقوقی.
از این رو در بعضی از کشورها مانند هندوستان در بعضی از مناطق آن مرسوم است که خانواده دختر به خانواده پسر پیشنهاد ازدواج می کند یعنی خواستگاری بیشتر از ناحیه خانواده دختر انجام می گیرد یا حداقل از طرف خانواده دختر پیشنهاد می شود که ما آمادگی داریم که دخترمان را به ازدواج پسر شما درآوریم در چنین فرهنگ هایی خواستگاری زن از مرد از قدر و منزلت زن نمی کاهد و او را در چشم مرد کوچک نمی کند و حتی اگر جواب از طرف خانواده مرد منفی باشد موجب سرشکستگی خانواده دختر نمی شود و همچنین از نظر روانی برای دختر شکننده نیست اما در کشورهایی که چنین فرهنگی وجود ندارد بلکه فرهنگ خواستگاری دقیقا برعکس می باشد مانند کشور ما خواستگاری مستقیم زن از مرد مورد علاقه مطلوب نیست و عوارضی دارد که در نهایت از نظر روانی و شخصیتی و حیثیت اجتماعی و خانوادگی به ضرر زن تمام می شود به ویژه اگر زن در این رابطه پاسخ منفی دریافت کند زیرا زنان از نظر عاطفی و هیجانی در عین حال که در سطح بالاتری از جنس مخالف هستند اما شکنندگی آنها نیز به همین میزان از نظر عاطفی بیشتر از مردهاست بنابراین در این گونه مسائل که هم احتمال دریافت پاسخ منفی و هم پاسخ مثبت وجود دارد با یک درایت خاصی باید عمل شود و در صورت لزوم اولا با افراد کارشناس و مجرب مشورت شود ثانیا بعد از مشورت از واسطه استفاده شود آن هم واسطه ای که از نظر تعهد، دلسوزی و رازداری مورد اعتماد باشد تا به صورت کاملا محرمانه کار را پیگیری کند و با مهارت و کیاست خاصی، فرد مورد نظر را تشویق و ترغیب به ازدواج کند و بعد از این که آمادگی ازدواج در او ایجاد شد به او جهت دهی کند و هدایت کند او را به سمتی که از این دختر خانم خواستگاری نماید با این شیوه هم دختر از حق انتخاب خود به خوبی استفاده نموده است و هم با واسطه و به صورت غیر مستقیم از فرد مورد نظر خواستگاری کرده و هم از آسیب های خواستگاری مستقیم در امان مانده است.
اگر شما به نحوه ازدواج پیامبر خدا(ص) و حضرت خدیجه(س) نگاه کنید می بینید حضرت خدیجه(س) زمینه ساز این ازدواج بود، در حالی که ایشان در بین زنان قریش شخصیتی بی نظیر داشت و از بین پادشاهان خواستگارانی فراوان. او با حضرت ابوطالب طوری برخورد کرد که ایشان متوجه شد تمایل به ازدواج با پیامبر خدا(ص) را دارد. البته همان طور که متذکر شدیم فرهنگ امروز جامعه ما مانند زمان صدر اسلام نیست ولی با این حال خدیجه(س) غیر مستقیم این کار را کرد. پس اصل این کار اشکالی ندارد. بحث در نحوه انجام آن است ما فکر می کنیم تنها راه طبیعی همان است که گفتیم، یعنی واسطه ای امین از طرف شما او را تشویق به این کار کند. این واسطه می تواند اعضای دفتر نهاد یا روحانی اعزامی در ایام تبلیغی و یا شخصی از فامیل های دور شما باشد. علاوه بر این از اسباب معنوی چون دعا و توسل و نذر نیز غافل نباشید.
البته حساسیت شما در این که دوست دارید همسرتان فردی مؤمن و اخلاقی باشد بسیار خوب و عالیست ولی مواظب باشید دست به اشتباه نزنید و اگر از راه های پیشنهادی بالا به هدف نرسیدید بر خدا توکل کنیدو از خدا بخواهید آنچه به صلاح شماست برایتان مقدر فرماید. خداوند به طور یقین خواسته بنده اش را بی پاسخ نمی گذارد، خصوصا اگر در آن خواسته، اخلاص وجود داشته باشد. اگر شما سرنوشت خود را به خدا بسپارید، خدا شما را وانمی گذارد هر چند خواسته ای که در ذهن شماست را اجابت نکند، زیرا چه بسا بهتر از آن را برای شما مقدر کند.
اما این که آیا دختران نیز می توانند از همسر مورد علاقه خود خواستگاری کند این یک مسأله فرهنگی است نه یک مسأله شرعی و قانونی و حقوقی.
از این رو در بعضی از کشورها مانند هندوستان در بعضی از مناطق آن مرسوم است که خانواده دختر به خانواده پسر پیشنهاد ازدواج می کند یعنی خواستگاری بیشتر از ناحیه خانواده دختر انجام می گیرد یا حداقل از طرف خانواده دختر پیشنهاد می شود که ما آمادگی داریم که دخترمان را به ازدواج پسر شما درآوریم در چنین فرهنگ هایی خواستگاری زن از مرد از قدر و منزلت زن نمی کاهد و او را در چشم مرد کوچک نمی کند و حتی اگر جواب از طرف خانواده مرد منفی باشد موجب سرشکستگی خانواده دختر نمی شود و همچنین از نظر روانی برای دختر شکننده نیست اما در کشورهایی که چنین فرهنگی وجود ندارد بلکه فرهنگ خواستگاری دقیقا برعکس می باشد مانند کشور ما خواستگاری مستقیم زن از مرد مورد علاقه مطلوب نیست و عوارضی دارد که در نهایت از نظر روانی و شخصیتی و حیثیت اجتماعی و خانوادگی به ضرر زن تمام می شود به ویژه اگر زن در این رابطه پاسخ منفی دریافت کند زیرا زنان از نظر عاطفی و هیجانی در عین حال که در سطح بالاتری از جنس مخالف هستند اما شکنندگی آنها نیز به همین میزان از نظر عاطفی بیشتر از مردهاست بنابراین در این گونه مسائل که هم احتمال دریافت پاسخ منفی و هم پاسخ مثبت وجود دارد با یک درایت خاصی باید عمل شود و در صورت لزوم اولا با افراد کارشناس و مجرب مشورت شود ثانیا بعد از مشورت از واسطه استفاده شود آن هم واسطه ای که از نظر تعهد، دلسوزی و رازداری مورد اعتماد باشد تا به صورت کاملا محرمانه کار را پیگیری کند و با مهارت و کیاست خاصی، فرد مورد نظر را تشویق و ترغیب به ازدواج کند و بعد از این که آمادگی ازدواج در او ایجاد شد به او جهت دهی کند و هدایت کند او را به سمتی که از این دختر خانم خواستگاری نماید با این شیوه هم دختر از حق انتخاب خود به خوبی استفاده نموده است و هم با واسطه و به صورت غیر مستقیم از فرد مورد نظر خواستگاری کرده و هم از آسیب های خواستگاری مستقیم در امان مانده است.
اگر شما به نحوه ازدواج پیامبر خدا(ص) و حضرت خدیجه(س) نگاه کنید می بینید حضرت خدیجه(س) زمینه ساز این ازدواج بود، در حالی که ایشان در بین زنان قریش شخصیتی بی نظیر داشت و از بین پادشاهان خواستگارانی فراوان. او با حضرت ابوطالب طوری برخورد کرد که ایشان متوجه شد تمایل به ازدواج با پیامبر خدا(ص) را دارد. البته همان طور که متذکر شدیم فرهنگ امروز جامعه ما مانند زمان صدر اسلام نیست ولی با این حال خدیجه(س) غیر مستقیم این کار را کرد. پس اصل این کار اشکالی ندارد. بحث در نحوه انجام آن است ما فکر می کنیم تنها راه طبیعی همان است که گفتیم، یعنی واسطه ای امین از طرف شما او را تشویق به این کار کند. این واسطه می تواند اعضای دفتر نهاد یا روحانی اعزامی در ایام تبلیغی و یا شخصی از فامیل های دور شما باشد. علاوه بر این از اسباب معنوی چون دعا و توسل و نذر نیز غافل نباشید.
البته حساسیت شما در این که دوست دارید همسرتان فردی مؤمن و اخلاقی باشد بسیار خوب و عالیست ولی مواظب باشید دست به اشتباه نزنید و اگر از راه های پیشنهادی بالا به هدف نرسیدید بر خدا توکل کنیدو از خدا بخواهید آنچه به صلاح شماست برایتان مقدر فرماید. خداوند به طور یقین خواسته بنده اش را بی پاسخ نمی گذارد، خصوصا اگر در آن خواسته، اخلاص وجود داشته باشد. اگر شما سرنوشت خود را به خدا بسپارید، خدا شما را وانمی گذارد هر چند خواسته ای که در ذهن شماست را اجابت نکند، زیرا چه بسا بهتر از آن را برای شما مقدر کند.