خواصّ تکوینی و تشریعی آیات
بی شک آفرینش همه پدیده های هستی ( مانند حروف و کلمات ) هدف مند است و هر یک آثاری دارند که بسا در دیگری نباشد. آیات قرآن حکیم نیز از این قانون فراگیر جدا نیستند. برای به دست آوردن این حقایق، باید در پیشگاه رسول اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) و جانشینان او زانوی ادب زد که تنها راه انحصاری برای این گونه روشن گری همین است، چنان که امام صادق (علیه السّلام) به ابن سنان فرمود: سَلُونا نُعلمکم و نُوقفکم علی قَوارعِ القرآنِ لکلِّ داءٍ. (1)
پس اگر در روایتی، به ویژه سند درست، از این دست خواصّ را دیدیم، نباید مانند برخی معاصران به بهانه ناهم آهنگی با محتوای آیه، رویکرد انکارآمیز داشته باشیم. (2)
مقصود از خواصّ مادّی آیات، همان ویژگی های سخنان وحیانی در حوزه امور تکوینی ( هست ها و نیست ها، بودها و نبودها ) و پدیدارسازی برکات مادّی برای انسان است؛ مانند اثربخشی در بهبودی بیماری ها یا دفع شرّ دشمنان یا سهولت و سرعت در پرداخت بدهی یا… .
روشن سازی این مهم، سببِ رویکرد بیشتر به انس با کتاب خدا و برقراری پیوند افزون تر با آن می گردد، هر چند برای رسیدن به نیازمندی ها و سودمندی های دنیایی باشد؛ لیکن باید بدانیم که برخی دوستان ناآگاه یا دشمنان آگاه، در این زمینه تولیدات حدیثی داشته اند تا مردم را به خواندن قرآن یا همراه داشتن آن تشویق کنند. (3)
یادسپاری مهم
در کشف این خواصّ باید به روایت ( ترجیحاً سند درست ) بسنده کرد و دربسته و سربسته آن را پذیرفت، چون عقل را برای تجزیه و تحلیل آن هیچ راهی نیست؛ برای نمونه، شفابخشی واژگان سوره حمد یا ایمن ساز بودن آیة الکرسی یا روزی فزونی سوره واقعه یا… با رهیافت های عقلانی فهمیدنی نیست.
روشن ساختن خواصّ تشریعی آیات و سور
« بایستگی همزیستی با قرآن » راهبرد و آرمانی است آسمانی. یکی از راهکارهای تشویق مردم بدین مهم، گزارش فضیلت ها و منزلت ها و ارجمندی های معنایی آیات، نیز بیان پاداش هایی است که خدای منّان در دنیا و آخرت برای قرآن خوانان راستین قرار داده و آن ها را از زبان نمایندگانش به گوش مردم رسانده است، از این رو آشنایی با جوایز و عطایای ذات اقدس ربوبی برای برقرار کنندگان پیوند نیکو با این کتاب، انگیزش خیزش را افزایش می بخشد.
یادسپاری مهم
انس با قرآن کریم و زندگی با آن چهار مرحله دارد:
أ. تلاوت و قرائت زبانی آیات آن؛
ب. تدبّر و تعقّل در مفاهیم و مقاصد آن؛
ج. تفهّم و دریافت حقایق و مقاصد آن؛
د. تحقق و پیوستگی عینی و اتحاد وجودی با ارمغان های وحیانی آن.
پس بدیهی است که گام نخست، پایه دیگر رویکردهاست و بیان عطیّه های خدای مهربان، می تواند مردم را به برقراری رابطه با قرآن علاقه مند سازد.
از سوی دیگر، پاداش های پیش گفته فقط برای خواندن و راندن واژگان آن بر زبان نیست؛ بلکه قاری باید به مراحل پسین نیز گام بگذارد تا از آن همه عنایت ربّانی بهره مند گردد.
به سخن گویاتر، میان جوایز و محتوای آیات پیوندی تنگاتنگ است یا بهتر بگویم که راه رسیدن به پاداش ها از تأمل در آیه و سوره می گذرد و با ژرفنگری و تیزبینی روشن می شود که بدون پیمایش سه مرحله دیگر، دست یابی کامل به آن ها شدنی نیست؛ هر چند ثوابی برای خواندن دریافت می کند.
برای نمونه چند مورد را اشاره وار برمی رسیم:
امام سجاد (علیه السّلام) فرمود: اگر کسی چهار آیه آغازین سوره بقره و آیة الکرسی با دو آیه پسین و سه آیه پایانی بقره را بخواند، هیچ گونه ناخوشایند جانی و مالی برای او رخ نمی دهد و شیطان نزدیکش نمی شود و قرآن را فراموش نمی کند. (4)
در روایات فراوانی از عامّه و خاصّه آمده است که سوره بقره و آل عمران دو نورافشان درخشنده و در روز رستاخیز، دو سایه بان برای دانایان به آن دو هستند؛ تلاوت سوره بقره بازدارنده بزرگی از نفوذ شیطان به دل و خانه خواننده است یا ثواب قرائت آن با پاداش یکسال رزمندگی در راه خدا برابر است یا… . (5)
از بررسی و درستی سند که بگذریم ( شاید کسی به مبنای تسامح در ادله مستحبّات یا به درستی و مفاد « اخبار من بلغ » معتقد باشد ). مطالعه محتوای آیات یاد شده ضمانتی است برای ثواب گفته شده، چون آیة الکرسی که سیّد آیات سوره هم هست، شناسنامه ای دقیق برای خدای بی همتا و نمودار هویّت مطلق و صفات ذات اوست و دو آیه بعدش بیانگر دو گروه مردم است: دسته ای حق شناس و صلاح کردارند و در پرتو نور ولایت الهی به سر می برند، همانان که در آیات آغازین و پایانی سوره، خود پاسداران وخدانگران و راه یافتگان و هدف رسیدگان و مؤمنان راستین نامیده شده اند؛ طایفه دیگر کفر پیشگان اند که دست در دست شیطان نهاده و در پوشش ولایت او درآمده اند و فرجامشان آتش سوزان دوزخ است.
راستی اگر کسی افکار و اخلاق و رفتارش را بر پایه آیات پیش گفته سامان بخشد و پیوسته راه استوار و صراط مستقیم را بپیماید و هماره در سایه امن ولای خدایی بیارمد و همیشه بینش و گرایش و منش او بر مدار صدق و حق باشد، در دژ ایمن خدای توانا درنمی آید و از آفات و عاهات مصون و محفوظ نمی ماند؟
آیا برقراری پیوند عینی با پیام ها و پندهای این سوره سراسر نور که روشن گری های فراوانی در شناسایی مبدأ و راه و راهنما و مقصد و مقصود، نیز شناخت جهان و گونه های انسان در برابر وحی، هم چنین آگاهی از بایدها و نبایدهای فردی و جمعی در عرصه فقه و حقوق و اخلاق دارد، امنیت از راهزنی شیطان لعین را در دنیا و لذت بردن از سایه بان مهر رحمانی را در آخرت، به ارمغان نمی آورد؟
آیا آشنایی با بایسته ای جهاد در راه خدا و آماده سازی افراد و امکانات برای آزمون بزرگ و بلند آوازه کردن کلمة الله و به زیرکشاندن پرچم کفر و شرک و آزاد ساختن سرزمین های اشغال شده ( داستان طالوت ) بستر شایسته ای برای مجاهدپروری نیست؟ آیا نبیّ مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) با تشویق به خواندنِ همراه با تدبّر سوره بقره، زمینه های بهسازی عقیدتی و ایمانی، گرایشی و کنشی مسلمانان را فراهم نساخته است؟
گواه گویای مدّعای ما متن برخی اخبار است که برای نمونه سه روایت را می آوریم:
عن رسولِ الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یُؤتَی القیامة بالقرآن و أهلِه الّذینَ کانوا یعملونَ به فی الدّنیا، تُقدّمُهم سورةُ البقرة و آل عمران. (6)
عن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): تعلّموا القرآنَ و اقرأوه، فإنَّ مثلَ القرآن لِمَن تعلّمه فقرأه و قامَ به، کَمثل جِرابٍ محشوًّ مُسکاً یَفوحُ ریحُه فی کلِّ مکانٍ و مثلُ من تعلّمه فَیَرقُدُ و هو فی جوفه کمثل جرابٍ أُوکئَ علی مسک. (7)
عن علیّ (علیه السّلام): أینَ أنتم مِن آیةِ الکرسی؛ سمعتُ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول: یا علیّ! آدم سیّد البشر، و أنا سیّد العرب و لا فخر، و سلمان سیّد فارس، و صُهَیب سیّد الروم و بلال سیّد الحبشة، و طورُ سَیناءَ سیّدالجبال، و السدرة سیّدة الأشجار، و الأشهرُ الحُرم سادةُ الشهور، و الجمعة سیّدة الأیّام، و القرآن سیّد الکلام، و سورة البقرة سیّدة القرآن، و آیة الکرسی سیّدة سورة البقرة، فیها خمسون کلمة، فی کلّ کلمة برکة. (8)
در این روایات به جمله های زیر دقت کنید: « و أهله الّذین کانوا یعلمونَ به فی الدّنیا » و « فقرأه و قام به » و « فی کلّ کلمة برکة ». آیا عنایت به حکیم بودن گوینده و مفاد دیگر آیاتِ بیانگر پاداش های الهی و جمع میان اخبار، ما را به مدّعای پیش گفته نمی رساند؟ آیا این ها شواهدی برای هدف مند بودن تشویقات یاد شده نیست تا با گام گذاردن در عرصه تلاوت و ارتباط زبانی، زمینه دیگر پیوندهای علمی و عینی نیز پدید آید؟
پینوشتها:
1- طبّ الأئمة، ص 48؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج92، ص 4.
2- ر.ک: محمدهادی معرفت، التفسیر الأثری، ج1، ص 169-171.
3- برای آگاهی افزون تر ر.ک: معرفت، التفسیر الأثری، ج1، ص 157-176. ایشان از چهار کتاب به نام خواصّ القرآن نام می برد.
4- ر.ک: تفسیر عیّاشی، ج1، ص 43؛ شیخ صدوق، ثواب الأعمال، ص 104؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج89، ص 265؛ نیز مانند آن در سنن دارمی، ج2، ص 448؛ عبدالرحمن سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ج2، ص 409.
5- ر.ک: معرفت، التفسیر الأثری، ج2، ص 16-34.
6- احمدبن حنبل، المسند، ج4، ص 183؛ بخاری، الجامع الصحیح، ج2، ص 197؛ ترمذی، السنن، ج4، ص 235؛ عبدالرحمن سیوطی، الدّر المنثور، ج1، ص 47؛ معرفت، التفسیر الأثری، ج1، ص18، ح15.
7- ترمذی، السنن، ج4، ص 233، ح3041؛ النسائی، السنن، ج5، ص 227، ح 8749؛ ابن ماجه، السنن، ج1، ص 78، ح217؛ ابن حبّان، السنن، ج5، ص 499، ح126؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصّحیحین، ج1، ص 443؛ عبدالرحمن سیوطی، الدرّ المنثور، ج1، ص 52؛ معرفت، التفسیر الأثری، ج1، ص 29، ح73.
8- طبرسی، مجمع البیان، ج1-2، ص 626؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ج2، ص 229؛ متقی هندی، کنزالعمّال، ج2، ص 302، ح 4060.
منبع مقاله :
حیدری فر، مجید؛ (1392)، مهندسی فهم و تفسیر قرآن، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ دوم