بعضى بر این باورند که بین فراوانى ظلم و ستم با ظهور امام زمان ( ع ) ، رابطهاى تمام وجود دارد ، به نحوى که ظهور ، زمانى است که ظلم و ستم فراگیر شده باشد . پس هر چه ظلم بیشتر شود ، ظهور نزدیکتر مىگردد و لذا حق طلبى و اصلاح ، امرى بر خلاف ظهور ، و جریانى مخالف انتظار فرج امام زمان ( ع ) است ، در حالى که فراوانى ظلم و ستم ، نه یکى از علایم ظهور است ( با توجه به روایات علایم ظهور ) و نه یکى از شرایط آن ( با توجه به بحث شرایط ظهور ) . نهایت حرفى که مىتوان زد ، این است که ظهور امام زمان ( ع ) با فراگیرى ظلم و ستم ، مقارن است . بنابراین ، شرط قرار دادن ظلم براى ظهور ، امر صحیحى نیست . براى درک کامل مطلب توجه به چند نکته لازم است :
. 1 این که بین سرنوشت انسانها و اعمال اختیارى آنان رابطه است ، جاى هیچ تردیدى نیست . هم آدمى وجود این رابطه را در زندگى خود مشاهده مىکند و هم در قرآن کریم بر این مطلب تاکید شده است . قرآن ، هم آیندهى هر شخص را در دست خودش مىداند « وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى » ( نجم ، 39 ) و هم سرنوشت جامعه را با خواست و عملکرد مردم پیوند زده است « إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ » ( رعد ، 11 ) یعنى تعیین سرنوشت جامعه ، به خوبى یا بدى ، در دست مردمان آن جامعه است . اسلام ، از انسان مىخواهد که درباره مسائل اجتماعى ساکت نباشد و در برابر ظلم و ستم تا برقرارى عدالت بایستد و حتى در این راه ، به پیکار و مبارزه برخیزد : « أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ * الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ . . . » ( حج ، 39 – 40 ) و کوتاهى در این زمینه را نمىپذیرد و مؤاخذه مىکند : « وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِى سَبِیلِ اللَّهِ . . . . » ( نساء ، 75 ) .
بر همین اساس ، امر به معروف و نهى از منکر ، از واجبات دین شمرده شده است و خداوند به اجرى این دو فرضهى بزرگ ، امر کرده است : « وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » ( آل عمران ، 104 ) .
. 2 به طور کلى ، هیچ گاه یک آموزه دین نمىتواند نافى و برخلاف سایر آموزههاى دین باشد و الا این ، خود ، نشانه باطل بودن آن دین است . لذا یکى از ویژگىهاى قرآن ، عدم اختلاف در آن است .
از این رو معنا ندارد که خداوند در آیات متعدد ، مردم را امر به توبه و ترک گناه بکند و در جایى دیگر براى تحقق وعدهى خدا ( ظهور حق و حجت خدا ) امر به گناه شود ! در دین که امر به توحید و یکتاپرستى شده است ، معنا ندارد که بخشى از دین ، شرک را تأیید کند و بپذیرد !
. 3 پر شدن زمین از ظلم و ستم ، هرگز به معناى آن نیست که همه افراد باید اهل ظلم و فساد باشند و همه اعمال و کردارشان بر اساس ظلم و ستم بر یکدیگر و افساد جامعه باشد . بلکه ممکن است عدهاى ظلم کنند و ظلم آنان ، نقاط فراوانى از زمین را بگیرد و در همه جا گسترده شود . آیا براى آن که یک اتاق مملو از دود سیگار شود ، باید همه افراد داخل اتاق سیگار بکشند ؟ در زمان حاکمیت فرعون ، ظلم و بى عدالتى فراوان بود و خداوند در آیات متعدد قرآنى ، به آن اشاره دارد ، ولى در فرمایش قرآن این نیست که همه ظالم بودند ، بلکه ظلم زیاد بود . خداوند مىفرماید : « وَ إِذْ نَجَّیْناکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ . . . » ( بقره ، 49 ) علاوه بر این که فراگیرى ظلم ، امرى نسبى و کنایى است و مراد از آن ، شیوع ظلم است ، به گونهاى که جریان عدالت به چشم نمىآید . نه این که هیچ عدالتى نباشد .
. 4 در این که قیام حضرت ، بدون یار و یاور تحقق پذیر نیست ، نباید تردید کرد . آیات و روایات نیز به وجود یاوران اشاره دارد . یارى کردن ، یعنى حرکت براى اجراى برنامهها و اهداف انقلاب ، براى این منظور حامیان و یاوران مهدى ( عج ) در انقلاب انواع فداکارىها را انجام دهند و بعد از انقلاب ، از هیچ تلاشى فروگذارى نکنند . چنین افرادى وقتى مىتوانند موفق باشند که خود را همرنگ انقلاب و رهبر کرده باشند تا مردم جلوههاى انقلاب را در رفتار آنان ببینند و بپذیرند . بر همین اساس ، خداوند بر ایمان و عمل صالح تکیه دارد : « ما در زبور ، بعد از ذکر نوشتیم که زمین را بندگان صالح ارث مىبرند » ( انبیاء ، 105 ) و در جاى دیگر مىگوید : « وعده داده است خدا به کسانى از شما که ایمان آوردهاند ، و عمل صالح انجام دادهاند ، این که خلافت زمین را به آنان واگذارد . . . » ( نور ، 55 ) شرط تحقق انقلاب مهدى ( ع ) این است که ایمان و عمل صالح در پروندهى افراد باشد تا انقلاب رخ دهد .
پیامبر فرمود : « کونوا دعاه الناس بغیر بألسنتکم دعوت کننده مردم باشید به غیر زبانتان » . امام صادق ( ع ) فرمود : « زینت براى ما باشید نه مایه آبروریزى » . آیا گناه و ظلم ، دعوت به مهدى است و مایه زینت و افتخار ائمه ؟
. 1 وظیفه انسان حرکت به طرف کمال و کسب آن از طریق عبودیت و بندگى است . عبودیت و بندگى نیز جز در پرتو عمل به تکالیف الهى که وظایف فردى و اجتماعى انسان را در بر دارد ، امکان پذیر نیست . خداوند در سوره عصر مىفرماید : « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * وَ الْعَصْرِ . . . تنها کسانى که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند و هم دیگر را سفارش به حق و راستى بکنند از خسران و ضرر به دورند » . خداوند از انسان مىخواهد در گناه نماند و به سوى او رجوع کند : « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَهً نَصُوحاً اى کسانى که ایمان آوردید ! توبه کنید ، همگى ، توبهاى خالص » . ( تحریم ، 8 ) .
کوتاه سخن آن که خداوند انسان را در تعیین سرنوشت خود و جامعه ، داراى تأثیر مىداند و از او مىخواهد براى اصلاح گام بردارد و خسته نشود و در چنین نگرشى ، وعده ظهور را مطرح مىکند . بنابراین انتظار منجى ، به معناى صحیح آن ، نه سکوت و تن دادن به ظلم است و نه کمک به فراگیر شدن ظلم ، بلکه باید خواستار ظهور باشد و در این راه ، تمام تلاش خود را به کار گیرد و اگر در این مسیر ، نیاز به تشکیلات و حکومتى است که حرکت براى زمینه سازى را سامان دهد ، براى تشکیل آن اقدام کند . طبیعى است که ظالمان و مفسدان نیز بیکار نخواهند نشست و به مقابله برمىخیزند . لذا جبهه ظلم ، در نهایت درجه ظلم حرکت مىکند و جبهه حق به اوج تلاش مىرسد و در این زمان است که خداوند به مدد انسانهاى حق طلب مىآید و با ظهور مهدى عزیز ( ع ) کار ظالمان را یک سره مىکند .
به هر حال این تفکر ناشى از عدم شناخت مسئولیت انسانى و دینى و برداشت غلط از موضوع ظهور است زیرا :
هیچ یک از تکالیف شرعى مانند نماز ، روزه ، حج ، امر به معروف ، مبارزه با فساد و . . . مشروط به چنین شرطى نیست یعنى ، تکلیف نماز و یا نهى از منکر تکالیفى مطلق هستند و عمل به آنها الزامى است چه موجب تسریع در ظهور شود یا تأخیر آن .
در احادیثى که وظایف منتظران نیز مشخص شده ، همه جا سخن از تقوا ، ورع ، عفاف ، دورى از گناه و قرب به خداوند است .
چنان که امام صادق « ع » مىفرماید : « هر کس خشنود مىشود که از اصحاب قائم باشد ، پس باید منتظر باشد و به ورع و اخلاق نیکو عمل کند ، در حالى که منتظر است . اگر چنین شخصى ، پیش از ظهور بمیرد ، اجر او مانند کسى است که زمان ظهور را درک کرده است . « پس ( در جهت نیکىها ) بکوشید و منتظر باشد . ( این انتظار ) ، گوارا باد بر شما اى گروه رحمت شده » 1 .
از همه اینها گذشته ، ما باید موضع و وموقعیت خود را در زمینه قیام امام مهدى ( عج ) مشخص کنیم . بدیهى است اگر ما به گسترش فساد کمک کنیم ، از کسانى خواهیم بود که انقلاب مهدى ، براى درهم کوبیدن و حذف آنان صورت مىگیرد ! ! اگر در صدد اصلاح جامعه باشیم ، از کسانى خواهیم بود که در زمره اصحاب فداکار عضویت خواهند داشت . بنابراین به فرض این که با ساکت بودن و به نظاره نشستن و یا کمک کردن به توسعه فساد ، ظهور حضرت را پیش بیندازیم ، وضع خود را به طور قطع به خطر انداختهایم . مگر نه این است که حضرت بقیه اللَّه براى کوتاه کردن دست فاسدان و برچیدن بساط محرمات الهى و فسادگرى و اصلاح انسانها و جوامع ، قیام مىکند . پس چگونه مىتوانیم از قیام آن بزرگوار بهرهمند شویم .
گفتنى است که بیان وضعیت فساد آلود و معصیت بار جهان در آخرالزمان ، هم هشدار به جوامع انسانى است و هم علامتى خبر دهنده از نزدیکى قیام و ظهور امام زمان ( عج ) مىباشد . این هشدارها و پیشگویىها وظیفه ما را سنگین مىکند و ما را نسبت به عواقب شوم فساد و تباهى آگاه مىسازد .
محمد بن مسلم مىگوید : به امام باقر « ع » عرض کردم : اى فرزند رسول خدا ! قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد ؟ فرمود : « هنگامى که مردان خود را شبیه زنان کنند و زنان ، شبیه مردان شوند ، آن گاه مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان ! ! » 2 .
استاد مطهرى در این زمینه مىنویسد : « برداشت قشرى از مردم درباره مهدویت و قیام انقلاب مهدى موعود ( عج ) ، این است که صرفاً ماهیت انفجارى دارد فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها ، تبعیضها ، اختناقها ، حق کشىها و تباهى ناشى مىشود در حالى که آیات قرآن کریم در جهت عکس برداشت بالا است ظهور مهدى موعود ، حلقهاى از حلقات مبارزه اهل حق و باطل است که به پیروزى نهایى اهل حق منتهى مىشود . سهیم بودن یک فرد در این سعادت ، موقوف به این است که آن فرد اهل ایمان و عمل صالح باشد .
ظهور مهدى موعود تحقق بخش وعدهاى است که خداوند متعال از قدیمترین زمانها در کتابهاى آسمانى به صالحان و متقیان داده است که زمین از آن آنان است و پایان تنها به متقیان تعلق دارد » 3 .
شیخ صدوق روایتى از امام صادق « ع » نقل مىکند مبنى بر این که این امر تحقق نمىپذیرد مگر این که هر یک از شقى و سعید ، به نهایت کار خود برسد . پس سخن در این است که گروه سعدا و گروه اشقیا ، هر کدام به نهایت کار خود برسند .
در روایات اسلامى ، سخن از گروهى زبده است که به محض ظهور امام به آن حضرت ملحق مىشوند . بدیهى است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمىشوند . معلوم مىشود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد زمینههایى عالى وجود دارد که چنین گروه زبدهاى را پرورش مىدهد . این خود مىرساند نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است بلکه اگر به فرض اصل حق از نظر کمیت ، قابل توجه نباشد ، از نظر کیفیت ، ارزندهترینِ اهل ایمانند و در ردیف یاران سیدالشهداء » 4 .
آمادگى براى ظهور
یکى از وظایف و بایستههاى مهم منتظران در عصر غیبت ، کسب آمادگىهاى فکرى و فرهنگى ، آمادگىهاى اجتماعى و سیاسى و نظامى ، مهیا کردن تسلیحات مناسب هر عصر و آمادگىهاى تکنولوژیکى و ارتباطى براى یارى و نصرت امام غایب است .
امام کاظم ( ع ) مىفرماید : « هر کس اسبى را به انتظار امر ما نگاه دارد و به نسبت آن ، دشمنان ما را خشمگین سازد ، در حالى که منسوب به ما است خداوند روزىاش را فراخ گرداند و به او شرح صدر عطا کند و او را به آرزوهایش رساند و در رسیدن به خواسته هایش ، یارى کند » .
امام صادق ( ع ) نیز فرموده است : « هر یک از شما باید براى خروج حضرت قائم ( عج ) ( ( سلاحى ) ) مهیّا کند – هر چند یک تیر باشد – خداى تعالى هر گاه بداند کسى چنین نیتى دارد ، امید آن است که عمرش را طولانى کند تا آن حضرت را درک کند ( ( و از یاران و همراهانش قرار گیرد ) ) » .
ابو عبداله جعفى نقل مىکند : امام باقر ( ع ) به من فرمود : منتهاى زمان مرزدارى ( مرابطه و جهاد ) نزد شما چند روز است ؟ عرض کردم : چهل روز فرمود : ولى مرابطه ما ، مرابطهاى است که همیشه هست » .
علامه مجلسى در شرح این فرمایش مىگوید : « بر شیعیان واجب است که خود را بر اطاعت امام بر حق و انتظار فرج او ملتزم سازند و براى یارى نمودنش مهیّا باشند » .
پس براى ظهور حضرت مهدى ( ع ) و یارى آن حضرت ، باید در هر لحظهاى آماده بود و خود را مهیّا نگه داشت و این شامل آمادگى نظامى ، جسمانى و . . . مىشود اما مهمتر از همه خودسازى و آمادگى فکرى ، علمى و سیاسى در عصر غیبت است یعنى ، باید از هر لحاظ ، سطح توانایىهاى خود را بالا ببریم و شیعه لایقى براى امام خود باشیم .
( 1 ) بحارالانوار ، ج 52 ، ص . 140 ( 2 ) کمال الدین ، ج 1 ، ص . 331 ( 3 ) قیام و انقلاب مهدى موعود ، ص 56 – . 54 ( 4 ) همان ، ص 56 و . 57
. 1 این که بین سرنوشت انسانها و اعمال اختیارى آنان رابطه است ، جاى هیچ تردیدى نیست . هم آدمى وجود این رابطه را در زندگى خود مشاهده مىکند و هم در قرآن کریم بر این مطلب تاکید شده است . قرآن ، هم آیندهى هر شخص را در دست خودش مىداند « وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى » ( نجم ، 39 ) و هم سرنوشت جامعه را با خواست و عملکرد مردم پیوند زده است « إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ » ( رعد ، 11 ) یعنى تعیین سرنوشت جامعه ، به خوبى یا بدى ، در دست مردمان آن جامعه است . اسلام ، از انسان مىخواهد که درباره مسائل اجتماعى ساکت نباشد و در برابر ظلم و ستم تا برقرارى عدالت بایستد و حتى در این راه ، به پیکار و مبارزه برخیزد : « أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ * الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ . . . » ( حج ، 39 – 40 ) و کوتاهى در این زمینه را نمىپذیرد و مؤاخذه مىکند : « وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِى سَبِیلِ اللَّهِ . . . . » ( نساء ، 75 ) .
بر همین اساس ، امر به معروف و نهى از منکر ، از واجبات دین شمرده شده است و خداوند به اجرى این دو فرضهى بزرگ ، امر کرده است : « وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » ( آل عمران ، 104 ) .
. 2 به طور کلى ، هیچ گاه یک آموزه دین نمىتواند نافى و برخلاف سایر آموزههاى دین باشد و الا این ، خود ، نشانه باطل بودن آن دین است . لذا یکى از ویژگىهاى قرآن ، عدم اختلاف در آن است .
از این رو معنا ندارد که خداوند در آیات متعدد ، مردم را امر به توبه و ترک گناه بکند و در جایى دیگر براى تحقق وعدهى خدا ( ظهور حق و حجت خدا ) امر به گناه شود ! در دین که امر به توحید و یکتاپرستى شده است ، معنا ندارد که بخشى از دین ، شرک را تأیید کند و بپذیرد !
. 3 پر شدن زمین از ظلم و ستم ، هرگز به معناى آن نیست که همه افراد باید اهل ظلم و فساد باشند و همه اعمال و کردارشان بر اساس ظلم و ستم بر یکدیگر و افساد جامعه باشد . بلکه ممکن است عدهاى ظلم کنند و ظلم آنان ، نقاط فراوانى از زمین را بگیرد و در همه جا گسترده شود . آیا براى آن که یک اتاق مملو از دود سیگار شود ، باید همه افراد داخل اتاق سیگار بکشند ؟ در زمان حاکمیت فرعون ، ظلم و بى عدالتى فراوان بود و خداوند در آیات متعدد قرآنى ، به آن اشاره دارد ، ولى در فرمایش قرآن این نیست که همه ظالم بودند ، بلکه ظلم زیاد بود . خداوند مىفرماید : « وَ إِذْ نَجَّیْناکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ . . . » ( بقره ، 49 ) علاوه بر این که فراگیرى ظلم ، امرى نسبى و کنایى است و مراد از آن ، شیوع ظلم است ، به گونهاى که جریان عدالت به چشم نمىآید . نه این که هیچ عدالتى نباشد .
. 4 در این که قیام حضرت ، بدون یار و یاور تحقق پذیر نیست ، نباید تردید کرد . آیات و روایات نیز به وجود یاوران اشاره دارد . یارى کردن ، یعنى حرکت براى اجراى برنامهها و اهداف انقلاب ، براى این منظور حامیان و یاوران مهدى ( عج ) در انقلاب انواع فداکارىها را انجام دهند و بعد از انقلاب ، از هیچ تلاشى فروگذارى نکنند . چنین افرادى وقتى مىتوانند موفق باشند که خود را همرنگ انقلاب و رهبر کرده باشند تا مردم جلوههاى انقلاب را در رفتار آنان ببینند و بپذیرند . بر همین اساس ، خداوند بر ایمان و عمل صالح تکیه دارد : « ما در زبور ، بعد از ذکر نوشتیم که زمین را بندگان صالح ارث مىبرند » ( انبیاء ، 105 ) و در جاى دیگر مىگوید : « وعده داده است خدا به کسانى از شما که ایمان آوردهاند ، و عمل صالح انجام دادهاند ، این که خلافت زمین را به آنان واگذارد . . . » ( نور ، 55 ) شرط تحقق انقلاب مهدى ( ع ) این است که ایمان و عمل صالح در پروندهى افراد باشد تا انقلاب رخ دهد .
پیامبر فرمود : « کونوا دعاه الناس بغیر بألسنتکم دعوت کننده مردم باشید به غیر زبانتان » . امام صادق ( ع ) فرمود : « زینت براى ما باشید نه مایه آبروریزى » . آیا گناه و ظلم ، دعوت به مهدى است و مایه زینت و افتخار ائمه ؟
. 1 وظیفه انسان حرکت به طرف کمال و کسب آن از طریق عبودیت و بندگى است . عبودیت و بندگى نیز جز در پرتو عمل به تکالیف الهى که وظایف فردى و اجتماعى انسان را در بر دارد ، امکان پذیر نیست . خداوند در سوره عصر مىفرماید : « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * وَ الْعَصْرِ . . . تنها کسانى که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند و هم دیگر را سفارش به حق و راستى بکنند از خسران و ضرر به دورند » . خداوند از انسان مىخواهد در گناه نماند و به سوى او رجوع کند : « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَهً نَصُوحاً اى کسانى که ایمان آوردید ! توبه کنید ، همگى ، توبهاى خالص » . ( تحریم ، 8 ) .
کوتاه سخن آن که خداوند انسان را در تعیین سرنوشت خود و جامعه ، داراى تأثیر مىداند و از او مىخواهد براى اصلاح گام بردارد و خسته نشود و در چنین نگرشى ، وعده ظهور را مطرح مىکند . بنابراین انتظار منجى ، به معناى صحیح آن ، نه سکوت و تن دادن به ظلم است و نه کمک به فراگیر شدن ظلم ، بلکه باید خواستار ظهور باشد و در این راه ، تمام تلاش خود را به کار گیرد و اگر در این مسیر ، نیاز به تشکیلات و حکومتى است که حرکت براى زمینه سازى را سامان دهد ، براى تشکیل آن اقدام کند . طبیعى است که ظالمان و مفسدان نیز بیکار نخواهند نشست و به مقابله برمىخیزند . لذا جبهه ظلم ، در نهایت درجه ظلم حرکت مىکند و جبهه حق به اوج تلاش مىرسد و در این زمان است که خداوند به مدد انسانهاى حق طلب مىآید و با ظهور مهدى عزیز ( ع ) کار ظالمان را یک سره مىکند .
به هر حال این تفکر ناشى از عدم شناخت مسئولیت انسانى و دینى و برداشت غلط از موضوع ظهور است زیرا :
هیچ یک از تکالیف شرعى مانند نماز ، روزه ، حج ، امر به معروف ، مبارزه با فساد و . . . مشروط به چنین شرطى نیست یعنى ، تکلیف نماز و یا نهى از منکر تکالیفى مطلق هستند و عمل به آنها الزامى است چه موجب تسریع در ظهور شود یا تأخیر آن .
در احادیثى که وظایف منتظران نیز مشخص شده ، همه جا سخن از تقوا ، ورع ، عفاف ، دورى از گناه و قرب به خداوند است .
چنان که امام صادق « ع » مىفرماید : « هر کس خشنود مىشود که از اصحاب قائم باشد ، پس باید منتظر باشد و به ورع و اخلاق نیکو عمل کند ، در حالى که منتظر است . اگر چنین شخصى ، پیش از ظهور بمیرد ، اجر او مانند کسى است که زمان ظهور را درک کرده است . « پس ( در جهت نیکىها ) بکوشید و منتظر باشد . ( این انتظار ) ، گوارا باد بر شما اى گروه رحمت شده » 1 .
از همه اینها گذشته ، ما باید موضع و وموقعیت خود را در زمینه قیام امام مهدى ( عج ) مشخص کنیم . بدیهى است اگر ما به گسترش فساد کمک کنیم ، از کسانى خواهیم بود که انقلاب مهدى ، براى درهم کوبیدن و حذف آنان صورت مىگیرد ! ! اگر در صدد اصلاح جامعه باشیم ، از کسانى خواهیم بود که در زمره اصحاب فداکار عضویت خواهند داشت . بنابراین به فرض این که با ساکت بودن و به نظاره نشستن و یا کمک کردن به توسعه فساد ، ظهور حضرت را پیش بیندازیم ، وضع خود را به طور قطع به خطر انداختهایم . مگر نه این است که حضرت بقیه اللَّه براى کوتاه کردن دست فاسدان و برچیدن بساط محرمات الهى و فسادگرى و اصلاح انسانها و جوامع ، قیام مىکند . پس چگونه مىتوانیم از قیام آن بزرگوار بهرهمند شویم .
گفتنى است که بیان وضعیت فساد آلود و معصیت بار جهان در آخرالزمان ، هم هشدار به جوامع انسانى است و هم علامتى خبر دهنده از نزدیکى قیام و ظهور امام زمان ( عج ) مىباشد . این هشدارها و پیشگویىها وظیفه ما را سنگین مىکند و ما را نسبت به عواقب شوم فساد و تباهى آگاه مىسازد .
محمد بن مسلم مىگوید : به امام باقر « ع » عرض کردم : اى فرزند رسول خدا ! قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد ؟ فرمود : « هنگامى که مردان خود را شبیه زنان کنند و زنان ، شبیه مردان شوند ، آن گاه مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان ! ! » 2 .
استاد مطهرى در این زمینه مىنویسد : « برداشت قشرى از مردم درباره مهدویت و قیام انقلاب مهدى موعود ( عج ) ، این است که صرفاً ماهیت انفجارى دارد فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها ، تبعیضها ، اختناقها ، حق کشىها و تباهى ناشى مىشود در حالى که آیات قرآن کریم در جهت عکس برداشت بالا است ظهور مهدى موعود ، حلقهاى از حلقات مبارزه اهل حق و باطل است که به پیروزى نهایى اهل حق منتهى مىشود . سهیم بودن یک فرد در این سعادت ، موقوف به این است که آن فرد اهل ایمان و عمل صالح باشد .
ظهور مهدى موعود تحقق بخش وعدهاى است که خداوند متعال از قدیمترین زمانها در کتابهاى آسمانى به صالحان و متقیان داده است که زمین از آن آنان است و پایان تنها به متقیان تعلق دارد » 3 .
شیخ صدوق روایتى از امام صادق « ع » نقل مىکند مبنى بر این که این امر تحقق نمىپذیرد مگر این که هر یک از شقى و سعید ، به نهایت کار خود برسد . پس سخن در این است که گروه سعدا و گروه اشقیا ، هر کدام به نهایت کار خود برسند .
در روایات اسلامى ، سخن از گروهى زبده است که به محض ظهور امام به آن حضرت ملحق مىشوند . بدیهى است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمىشوند . معلوم مىشود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد زمینههایى عالى وجود دارد که چنین گروه زبدهاى را پرورش مىدهد . این خود مىرساند نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است بلکه اگر به فرض اصل حق از نظر کمیت ، قابل توجه نباشد ، از نظر کیفیت ، ارزندهترینِ اهل ایمانند و در ردیف یاران سیدالشهداء » 4 .
آمادگى براى ظهور
یکى از وظایف و بایستههاى مهم منتظران در عصر غیبت ، کسب آمادگىهاى فکرى و فرهنگى ، آمادگىهاى اجتماعى و سیاسى و نظامى ، مهیا کردن تسلیحات مناسب هر عصر و آمادگىهاى تکنولوژیکى و ارتباطى براى یارى و نصرت امام غایب است .
امام کاظم ( ع ) مىفرماید : « هر کس اسبى را به انتظار امر ما نگاه دارد و به نسبت آن ، دشمنان ما را خشمگین سازد ، در حالى که منسوب به ما است خداوند روزىاش را فراخ گرداند و به او شرح صدر عطا کند و او را به آرزوهایش رساند و در رسیدن به خواسته هایش ، یارى کند » .
امام صادق ( ع ) نیز فرموده است : « هر یک از شما باید براى خروج حضرت قائم ( عج ) ( ( سلاحى ) ) مهیّا کند – هر چند یک تیر باشد – خداى تعالى هر گاه بداند کسى چنین نیتى دارد ، امید آن است که عمرش را طولانى کند تا آن حضرت را درک کند ( ( و از یاران و همراهانش قرار گیرد ) ) » .
ابو عبداله جعفى نقل مىکند : امام باقر ( ع ) به من فرمود : منتهاى زمان مرزدارى ( مرابطه و جهاد ) نزد شما چند روز است ؟ عرض کردم : چهل روز فرمود : ولى مرابطه ما ، مرابطهاى است که همیشه هست » .
علامه مجلسى در شرح این فرمایش مىگوید : « بر شیعیان واجب است که خود را بر اطاعت امام بر حق و انتظار فرج او ملتزم سازند و براى یارى نمودنش مهیّا باشند » .
پس براى ظهور حضرت مهدى ( ع ) و یارى آن حضرت ، باید در هر لحظهاى آماده بود و خود را مهیّا نگه داشت و این شامل آمادگى نظامى ، جسمانى و . . . مىشود اما مهمتر از همه خودسازى و آمادگى فکرى ، علمى و سیاسى در عصر غیبت است یعنى ، باید از هر لحاظ ، سطح توانایىهاى خود را بالا ببریم و شیعه لایقى براى امام خود باشیم .
( 1 ) بحارالانوار ، ج 52 ، ص . 140 ( 2 ) کمال الدین ، ج 1 ، ص . 331 ( 3 ) قیام و انقلاب مهدى موعود ، ص 56 – . 54 ( 4 ) همان ، ص 56 و . 57