در جواب به سؤال شما، به چند مطلب مهم اشاره كنيم:
1. همة انسان ها بر فطرت پاك آفريده شدهاند:
چنان چه خداوند در قرآن مي فرمايد «پس روي خود را متوجه آيين خالص پرودگار كن، اين فطرتي است كه خداوند، انسان ها را بر آن آفريده، دگرگوني در آفرينش الهي نيست»[1]يعني حسّ خداپرستي به صورت خالص و پاك از هر گونه آلودگي در جان آدمي وجود دارد، و انحرافات يك امر عارضي است، كه وظيفه پيامبران اين است كه اين امور عارضي را زايل كنند و به فطرت اصلي انسان، امكان شكوفائي دهند.
پس اينكه شما فكر مي كنيد بدي در ذات خويش داريد، بدانيد كه فكر اشتباهي است و از القاآت شيطان در فكر شماست.
چنان چه امام خميني (ره) در اين زمينه مي فرمايند:
«بدان كه اول شرط از براي مجاهد (سالك الي الله) كه مي تواند منشأ غلبه بر شيطان و جنودش شود حفظ طاير خيال (خيال بافي ها و فكرهاي شيطاني) است، چون كه اين خيال مرغي است بس پرواز كن، كه در هر آني به شاخي خود را مي آويزد، و اين موجب بسي از بدبختي هاست و خيال يكي از دستاويزهاي شيطان است كه انسان را به واسطة آن بيچاره كرده به شقاوت (بدبختي) دعوت مي كند.»[2]2. خداوند همة بندگان را دوست دارد:
خداي متعال در حديث قدسي مي فرمايند: «بندة من به واسطهء حقي كه تو بر من داري، من تو را دوست مي دارم، پس تو هم به واسطة حق من بر تو، مرا دوست بدار.»[3]در حديثي ديگر آمده است كه «اگر آنان كه پشت به من نمودهاند، بدانند كه من چه قدر منتظر آنان هستم و به توبه و بازگشت آنها مشتاقم از شوق ديدار من، قالب تهي مي كردند و از شدت محبّت من بند بند وجود آنها از هم مي گسست»[4].
حتي در حديثي از امام باقر _ عليه السلام _ در مورد توبه شخص گناهكار آمده است، كه خداي متعال چه قدر خوشحال مي شود، حضرت فرمودند: «به راستي خوشحالي خداوند توبهء بنده اش نسبت به شخصي كه در بيابان وسيلة سواري و توشه اش را در شب تاريك گم كرده و سپس آن را پيدا كند، افزونتر است.»[5]3. امام زمان _ عليه السلام _ شيعيان خويش را دوست دارد:
در اين باره نيز توجه شما را به دو حديث از فرمايشات امام عصر (عج) جلب مي كنيم:
الف) ما از رعايت حالتان كوتاهي نمي ورزيم و ياد شما را از خاطر نبرده ايم، كه اگر جز اين بود (به واسطة كارهاي ناشايستتان) از هر سو پريشاني به شما روي مي آورد و دشمنان نابودتان مي كردند.[6]ب) و اگر ما دوستدار اصلاح (امور) شما نبوديم و به شما (نظر) لطف و مرحمت نداشتيم (به واسطة كارهاي ناپسندتان) از توجه و التفات به شما پرهيز مي كرديم.[7]حال پس از روشن شدن مطالب فوق، نكاتي قابل توجه است:
الف: اگر انسان همواره در پي تقويت و افزايش ايمان خويش به خدا و توسل به ائمه خصوصاً امام زمان _ عليه السلام _ و ايمان به روز قيامت باشد، كمتر مبتلا به گناهان مي شود، و روز به روز به خداي متعال نزديك تر مي شود.
ب: انسان مسلمان بايد همواره در زندگي، در پي تحصيل رضايت الهي باشد، كه اين هم از طريق عمل به دستورات او حاصل مي گردد؛ يعني در پي انجام واجبات (آنچه را خداوند دستور انجامش را فرموده) و ترك محرمات و گناهان (آنچه را خداوند تركشان را دستور داده) باشد، و اگر هم احياناً تخلّفي كرد و گناهي همچون غيبت، دروغ، بدحجابي و … و يا واجبي همچون نماز و روزه را انجام نداد، توبه نمايد و به درگاه خداوند برگردد و نماز و روزه اش را قضا نمايد، و اميد به رحمت و آمرزش الهي داشته باشد.
ج: بايد در حالتي بين خوف(ترس از عذاب الاهي) و رجاء(اميد به رحمت الاهي) زندگي كند، يعني هميشه ترس از خداوند و قبول نشدن اعمالش در پيشگاه پروردگار داشته باشد؛ و ديگر اينكه هميشه به رحمت بي پايان الهي اميدوار باشد، چرا كه اميد تنها به خداي متعال موجب گناهاني همچون تكبر و عجب مي گردد، و ترس و خوف تنها نيز موجب گرفتار شدن به گناه و يأس از رحمت الهي مي گردد، كه همة اين ها جزء گناهان كبيره است.
چنان چه امام راحل (ره) در اين زمينه مي فرمايند: «پسرم! گناهان را، هر چند كوچك به نظرت باشند، سبك مشمار، بنگر چه كسي را نافرماني كرده اي، كه با اين نظر همة گناهان بزرگ و كبيره است، به هيچ چيز مغرور مشو و خداي تبارك و تعالي را كه همه چيز از اوست، و اگر عنايت رحمانيش از موجودات سراسر عالم وجود، لحظه اي قطع شود، اثري حتي از انبياء مرسلين و ملائكه مقرّبين نخواهد ماند … و در هر حال حضور او را فراموش مكن و مغرور به رحمت او مباش، چنان كه مأيوس (نيز) نبايد باشي، و … . مطالعه در ادعيه معصومين _ عليهم السلام _ و سوزگداز آنان از خوف حق و عذاب او سرلوحة افكار و رفتارت باشد.»[8]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير نمونه، ناصر مكارم و ديگران، ج 16، ص 416، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1373 ش.
2. دروس اخلاق اسلامي، محمدعلي جزايري، صص 254- 262، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم، 1382ش.
3. گناه شناسي، محسن قرائتي، انتشارات پيام آزادي، تهران، 1373 ش.
4. اخلاق شبر، سيد عبدالله شبر، ترجمه محمد رضا جباران، انتشارات هجرت، 1378.
پي نوشت ها:
[1] . روم/30.
[2] . شيرواني، علي، برنامة سلوك در نامه هاي عارفان، قم، انتشارات دارالفكر، 1378، ص51.
[3] . ملكي تبريزي، ميزا جواد، اسرار الصلاة، تهران، انتشارات پيام آزادي، 1363، ص36.
[4] . همان، ص 36.
[5] . جزايري، محمدعلي، دروس اخلاق اسلامي، انتشارات مركز مديريت حوزة علميه قم،1382 ص256.
[6] . پاك پرور، ناصر، گل واژه هاي پاكان، قم، انتشارات مدرسه،1376، ص261 .
[7] . همان، ص 266.
[8] . سلوك در نامه هاي عارفان، ص 21.