داستان مناظره امام رضا (ع) چیست؟
ائمه معصومین (ع) در طول زندگی پر برکتی که داشتند همواره از هر فرصتی استفاده میکردند تا معارف بر حق شیعه و اصول دین و احکام الهی را به گوش مسلمانان و غیر مسلمانان اطرافشان برسانند. این تلاش به این علت بود که هیچکس بهتر از آنها از اصول دین و احکام الهی با خبر نبود و با این کار سعی در تبلیغ دین داشتند. هر کدام از ائمه متناسب با فضایی که در اختیار داشتند به این کار مشغول بودند.
به عنوان مثال خطبههای بی نظیر امام علی (ع) از همین موارد بودند. در زمان امام رضا (ع) به سبب رفت و آمد حضرت در دربار مأمون و حضور پر رنگ شخصیتهای علمی و دینی آن زمان در دربار مأمون، فرصتی برای شروع مناظرات دینی در اختیار امام رضا (ع) بود. راهبان کلیسا، دانشمندان زمان، بزرگان ادیان غیر ابراهیمی و بسیاری از افراد اهل علم به بهانههای مختلف به دربار میرفتند و این مناظرات سر میگرفت. چیزی که هم اکنون از این مناظرات در دست ما است همچنان مورد استفاده اهل علم در مباحث کلامی شیعه است و منبع نورانی و پر برکتی است از بن مایههای علمی امام رضا (ع).
مناظرههای مشهور امام رضا (ع)
مناظرههای امام رضا (ع) بسیار زیاد هستند. اغلب آنها در کتابی به نام عیون الاخبار الرضا از شیخ صدوق ذکر شدهاند. چند مورد از معروفترین مناظرات امام رضا موارد زیر هستند:
۱. مناظره با جاثلیق (عالم بزرگ مسیحی)
جاثلیق نام کسی نیست، بلکه لفظی است با ریشه یونانی به معنای رئیس اسقفها و پیشوای عیسوی. این واژه لقبی است که به بزرگان دین مسیحیت میدادهاند. در این مناظره امام رضا (ع) با یک جاثلیق به بحث کردن میپردازد و با استفاده از کتاب انجیل پاسخ سوالات او را میدهد.
۲. مناظره با رأس الجالوت (پیشوای بزرگ یهودیان)
رأس الجالوت نیز لقب بزرگان و اندیشمندان قوم یهود بوده است و نام شخص خاصی نیست.
۳. مناظره با هربز اکبر
زردشتیان به کسی که پیشوای مذهبی، قاضی زردشتی یا خادم آتشکده بوده است لقب هربز اکبر یا هیربد اکبر را میدادهاند. این مناظره امام رضا در اصل مناظرهای است با یک پیشوای زردشتی.
۴. مناظره با عمران صابی
عمران صابی فردی بود که از مذهب صابئین سخن میراند و با مبانی این مذهب در مناظره با امام رضا حضور یافت. صابئین افرادی هستند که خود را از رهروان حضرت یحیی (ع) میدانند.
۵. مناظره با سلیمان مروزی
سلیمان مروزی یکی از علمای بسیار مشهور در زمان مأمون در خراسان بود. شهرت او به علت تخصص او در علم کلام بود.
۶. مناظره با علی بن محمد بن جهم
علی بن محمد بن جهم یک ناصبی و از دشمنان اهل بیت بوده است. این مناظره دیدنی الگوی خوبی برای مباحثات علمی با دشمنان اسلام است.
محتوای مناظرههای امام رضا (ع)
امام رضا (ع) متناسب با مخاطبین، اعتقادات آنها و سطح علمی افرادی که در مناظره شرکت میکردند پاسخهایی به سؤالات میدادند که شبهات ضد اسلام و ضد شیعه را بر طرف کند. یکی از شگفتیهای این مناظرات تسلط امام رضا (ع) بر منابع آنها و کتابهای آسمانی دیگر همچون انجیل است. بسیاری از مباحثی که در این مناظرهها مطرح شدهاند در سالهای بعد از جمله مباحث مورد پرسش در اختلاف نظرهای کلامی بودهاند. امروزه پاسخهای علمی امام رضا (ع) به عنوان مقدمه استدلالهای کلامی شیعه مورد استفاده قرار میگیرند.
شرح مناظره با جاثلیق
متن دقیق هر کدام از این مناظراتی که از آنها یاد شد در کتب حدیثی شیعه و سنی وجود دارد. برخی از این کتب از کتابهای موثق و معتبر شیعه هستند. همانند کتابهای شیخ صدوق و علامه مجلسی. یکی از این مناظرهها که از شهرت و محبوبیت بسیاری نیز برخوردار است مناظره با جاثلیق است. مناظره با جاثلیق در همان مجلسی رخ داد که رأس الجالوت، هربز اکبر و عمران صابی نیز حضور داشتند.
متن پیش رو ترجمه بخشهایی از این مناظره است که هم اکنون در دست شیعیان است.
“در یکی از جلسات مناظرهای که مأمون برای امام رضا (ع) تشکیل داد مأمون رو به جاثلیق کرد و گفت: ای جاثلیق، این فرد علی بن موسی بن جعفر، پسر عمویم، و از اولاد فاطمه و علی بن ابی طالب است، میل دارم با او صحبت کنی و بحث نمایی و حجّت آوری و انصاف را رعایت کنی.
جاثلیق گفت: ای أمیرالمؤمنین، چگونه با کسی بحث کنم که به کتابی استدلال میکند که من آن را قبول ندارم، و به گفتار پیامبری احتجاج میکند که من به او ایمان ندارم؟
امام فرمود: ای مرد مسیحی، اگر از انجیل برایت دلیل بیاورم آیا میپذیری؟
جاثلیق گفت: مگر میتوانم آنچه انجیل فرموده رد کنم؟ به خدا قسم بر خلاف میل باطنیام آن را قبول خواهم کرد.
امام فرمود: اکنون، هر چه میخواهی سؤال کن و جوابت را بگیر.
نبوت عیسی (ع) و حضرت محمد (ص)
جاثلیق پرسید: درباره نبوت عیسی و کتابش چه عقیده داری؟ آیا منکر آن دو هستی؟
امام فرمود: من به نبوت عیسی و کتابش و به آنچه امتش را بدان بشارت داده و حواریون نیز آن را قبول کردهاند ایمان دارم و به عیسایی که به نبوت محمد صلی اللّٰه علیه و آله و کتاب او ایمان نداشته و امت خود را به او بشارت نداده، کافرم.
جاثلیق گفت: مگر هر حکمی نیاز به دو شاهد عادل ندارد؟
امام فرمود: آری.
او گفت: پس دو گواه عادل از غیر همدینان خود که مسیحیان نیز او را قبول داشته باشند معرفی فرما، و از ما نیز از غیر همدینانت دو شاهد عادل بخواه.
امام فرمود: اکنون کلام به انصاف راندی، آیا فردی که نزد حضرت مسیح دارای مقام و منزلتی بود قبول داری؟
جاثلیق گفت: این شخص عادل کیست؛ نامش را بگو؟
امام فرمود: نظرت دربارهٔ یوحنا دیلمی چیست؟
جاثلیق گفت: به به؟! نام محبوبترین شخص نزد مسیح را بردی!
امام فرمود: تو را سوگند میدهم آیا در انجیل نیامده که یوحنّا گفت: مسیح مرا به کیش محمد عربی آگاه نمود و بشارت داد که بعد از او خواهم آمد و من نیز به حواریون مژده دادم و آنان به او ایمان آوردند؟
جاثلیق گفت: بله، یوحنا از قول حضرت مسیح این طور نقل کرده و نبوت مردی را بشارت داده و هم به أهل بیت و وصی او مژده داده، ولی معین نکرده که این ماجرا چه وقت اتفاق خواهد افتاد و ایشان را برای ما معرّفی نکرده است تا ایشان را بشناسیم.
امام فرمود: اگر فردی که بتواند انجیل بخواند را در اینجا حاضر کنم و مطالب مربوط به محمد و اهل بیت (علیهم السلام) و امّت او را برایت تلاوت کند آیا ایمان میآوری؟
جاثلیق گفت: سخن نیکی است.
آن حضرت نیز ضمن احضار نسطاس رومی او را فرمود:
سفر سوم انجیل را تا چه حدی در حفظ داری؟
گفت: به تمام و کمال آن را حفظ هستم.
سپس رو به رأس الجالوت نموده و فرمود:
آیا انجیل خواندهای؟
گفت: آری.
امام فرمود: من سفر سوم را میخوانم، اگر در آنجا مطلبی در بارهٔ محمّد و أهل بیت او (علیهم السّلام) و امتش بود، شهادت دهید و اگر مطلبی در این باره نبود، شهادت ندهید.
سپس امام (ع) ضمن خواندن سفر سوم تا به ذکر پیامبر رسید؛ توقف کرده فرمود: ای نصرانی تو را به حقّ مسیح و مادرش قسم، آیا دریافتی که من عالم به انجیل هستم؟
گفت: آری.
سپس مطلب مربوط به محمد و أهل بیت (علیهم السلام) و امتش را تلاوت کرده، فرمود:
حال چه میگویی؟ این عین سخن مسیح (ع) است، اگر مطالب انجیل را تکذیب کنی، موسی و عیسی علیهما السّلام را تکذیب کردهای و اگر این مطلب را منکر شوی، قتل تو واجب است، زیرا به خدا و پیامبر و کتاب خود کافرشدهای.
جاثلیق گفت: مطلبی را که از انجیل برایم روشن شود انکار نمیکنم، بلکه بدان اذعان دارم.
امام فرمود: شاهد بر اقرار او باشید!
امام ادامه داد: هر چه میخواهی سؤال کن.
سؤال از حواریون و علمای انجیل
جاثلیق گفت: حواریون حضرت مسیح و نیز علمای انجیل چند نفر بودند؟
حضرت رضا (ع) فرمود: از خوب کسی پرسیدی؛ حواریون دوازده نفر و عالم و برترشان ألوقا بود؛ و علمای مسیحیان سه نفر بودند: یوحنّای اکبر در أج، یوحنا در قرقیسیا، و یوحنّا دیلمی در رجّاز و مطالب مربوط به رسول خدا صلّی اللّٰه علیه و آله و أهل بیت و امت او نزد وی بوده و هم او بود که امت عیسی و بنیاسرائیل را به نبوت حضرت محمد و أهل بیت و امتش، مژده داد.
عبادت عیسی (ع)
سپس فرمود: ای مسیحی، قسم به خدا ما به عیسایی که به محمّد صلّی اللّٰه علیه و آله مؤمن بود، ایمان داریم، و نسبت به عیسای شما ایرادی نداریم جز ضعف و ناتوانی و کمی نماز و روزه او!
جاثلیق گفت: به خدا سوگند، دانش خود را تباه ساخته و خود را تضعیف نمودی، میپنداشتم تو عالمترین فرد در بین مسلمین هستی!
امام فرمود: مگر چطور شده؟
جاثلیق گفت: شما معتقدی که عیسی ضعیف بود و کم روزه میگرفت و کم نماز میخواند و حال آنکه آن حضرت حتّی یک روز هم بدون روزه سپری نساخته و یک شب نیز بخواب نرفت، و همیشه روزها روزه بود و شبها شب زندهدار!
امام فرمود: برای نزدیکی و تقرّب به چه کسی روزه میگرفت و نماز میخواند؟!
جاثلیق نتوانست جوابی دهد و ساکت ماند!
زنده کردن مردگان به امر خدا
امام فرمود: ای نصرانی از تو سؤالی دارم.
جاثلیق گفت: بفرمایید، اگر بدانم جواب میدهم.
امام فرمود: چرا قبول نداری که عیسی با اذن خدا مردهها را حیات میبخشید؟
جاثلیق گفت: زیرا احیاکننده مردگان و شفادهنده کوران و مبتلا به پیسی، معبود و شایسته پرستیدن است، پس عیسی خود پروردگار است.
امام فرمود: یسع نیز اعمال مانند کارهای عیسی انجام میداد، او بر آب راه میرفت و مرده را حیات میبخشید، و نابینا و بیمار پیسی را شفا میداد، ولی امتش وی را خدا ندانسته و هیچ کس وی را پرستش نکرد، و حزقیل پیامبر نیز همچون عیسی بن مریم مرده زنده کرد؛ سی و پنج هزار نفر را پس از گذشت شصت سال از مرگشان، زنده کرد.
سپس آن حضرت رو به رأس الجالوت کرده فرمود:
آیا ماجرای این تعداد از جوانان بنی اسرائیل را در تورات دیدهای؟ بخت نصّر ایشان را از بین اسیران بنی اسرائیل که در وقت حمله به بیت المقدس اسیر شده بودند برگزیده و به بابل برد، خداوند نیز وی را به سوی ایشان فرستاد و او آنان را زنده نمود، این مطلب در تورات موجود است و هر کدام از شما انکار کند کافر است.
رأس الجالوت گفت: این ماجرا را شنیدهام، و از آن باخبرم.
امام فرمود: صحیح است، اکنون نیک دقّت کن و بنگر آیا این سفر از تورات را صحیح میخوانم؟
سپس آن حضرت آیاتی از تورات را تلاوت نمود، یهودی با شنیدن تلاوت و صوت آن حضرت، با شگفتی، جسم خود را به راست و چپ حرکت میداد، سپس رو به جاثلیق کرده و فرمود: آیا اینها پیش از عیسی بودهاند یا عیسی پیش از آنان؟
جاثلیق گفت: آنان پیش از عیسی بودهاند.
نگارش انجیل جدید
سپس امام (ع) به رأس الجالوت فرمود: تو را به ده آیهای که بر حضرت موسی نازل شد سوگند میدهم که آیا خبر محمد و امتش در تورات، موجود هست؟ که: «آن زمان که امّت آخر، پیروان آن شتر سوار، بیایند، و خداوند را بسیار بسیار تسبیح گویند، تسبیحی جدید در معبدهایی جدید، در آن روزگار، بنی اسرائیل باید به سوی ایشان و به سوی پادشاه ایشان روان شوند تا دلهاشان آرام گیرد، چون آنان شمشیرهایی به دست دارند که توسط آن از کفار در گوشه و کنار زمین انتقام میگیرند» آیا این مطلب، همین طور در تورات مکتوب نیست؟
رأس الجالوت گفت: آری، ما نیز آن را همین گونه در تورات یافتهایم.
سپس به جاثلیق فرمود: با کتاب «شعیا» تا چه حد آشنایی؟
گفت: حرف به حرفش را میدانم.
سپس به آن دو فرمود: آیا قبول دارید که این مطلب از گفتههای اوست: «ای مردم، من تصویر آن شخص سوار بر درازگوش را دیدم در حالی که لباسهایی از نور بر تن داشت و آن شتر سوار را دیدم که نورش همچون نور ماه بود»؟
آن دو جواب دادند: بله، شعیا این گونه گفته است.
امام فرمود: آیا با این گفتهٔ عیسی (ع) در انجیل آشنا هستید: «من به سوی خدای شما و خدای خودم خواهم رفت، و فارقلیطا خواهد آمد (منظور از «بارقلیطا» یا «فارقلیطا» که حضرت مسیح از آمدن او خبر داده است، حضرت محمد(ص) است) و اوست که به نفع من و به حقّ شهادت خواهد داد همان طور که من برای او شهادت دادم، و اوست که همه چیز را برای شما تفسیر خواهد کرد، و اوست که رسوائیهای امّتهای را آشکار خواهد کرد، و اوست که ستون خیمه کفر را خواهد شکست»
جاثلیق گفت: هر چه از انجیل بخوانی آن را قبول داریم.
امام فرمود: آیا قبول داری این مطلب در انجیل موجود است؟
گفت: آری.
حضرت افزود: آن زمان که انجیل نخست را گم کردید، آن را نزد چه کسی یافتید و چه کسی این انجیل را برای شما وضع کرد؟
جاثلیق گفت: ما فقط یک روز انجیل را گم کردیم و سپس آن را تروتازه یافتیم، یوحنّا و متّی آن را برای ما پیدا کردند.
فرمود: چقدر نسبت به قصّه این انجیل و علمای آن بیاطلاع هستی؟ اگر این مطلب همان طور باشد که تو میگویی، پس چرا در مورد انجیل دچار اختلاف شدید؟ این اختلاف در همین انجیلی است که امروزه در دست دارید، اگر مثل روز نخست بود که در آن دچار اختلاف نمیشدید، ولی من مطلب را برایت روشن میکنم: آن زمان که انجیل نخست گم شد، مسیحیان نزد علمای خود گرد آمده و گفتند: عیسی بن مریم کشته شده و انجیل را نیز گم کردهایم، شما علما نزد خود چه دارید؟ الوقا و مرقابوس و یوحنّا و متّی گفتند: ما انجیل را از حفظ هستیم و هر روز یک شنبه یک سفر از آن را برای شما خواهیم آورد، محزون نباشید و کنیسهها را خالی نگذارید، هر یک شنبه، یک سفر از آن را برای شما خواهیم خواند تا تمام انجیل را گرد آوریم.
سپس آن حضرت فرمود:
الوقا، مرقابوس، یوحنا و متی نشستند و این انجیل را پس از گم شدن انجیل نخست برای شما نگاشتند، و این چهار نفر شاگرد شاگردان اولین بودند، آیا این مطلب را میدانستی؟
جاثلیق گفت: این مطلب را تا به حال نمیدانستم، و از برکت آگاهی شما نسبت به انجیل، امروز برایم روشن شد، و مطالب دیگری را که تو میدانستی از شما شنیدم، قلبم شهادت میدهد که آنها همه حقّ است، از فرمایشات شما بسیار استفاده کردم.
نویسندگان انجیل و موضوع خدا بودن عیسی (ع)
امام فرمود: به نظر تو، گواهی این افراد چطور است؟
جاثلیق گفت: گواهی اینان قابل قبول است، اینان علمای انجیل هستند و هر چه را تأیید کنند و بدان شهادت دهند حق و درست است.
امام (ع) به مأمون و أهل بیتش و سایر حضار فرمود:
شما گواه باشید.
گفتند: ما گواهیم، سپس به جاثلیق فرمود:
تو را به حق پسر (عیسی) و مادرش (مریم علیهما السّلام) سوگند میدهم، آیا میدانی که متی گفته است: مسیح، فرزند داود بن ابراهیم بن اسحاق بن- یعقوب بن یهوذا بن خضرون است و مرقابوس درباره اصل و نسب عیسی بن مریم علیهما السّلام گفته است: او «کلمه» خدا است که خداوند او را در جسد انسانی قرار داد و به صورت انسان درآمد، و الوقا گفته است: عیسی بن مریم علیهما السّلام و مادرش انسانهایی بودند از خون و گوشت که روح القدس در آنان حلول کرد، و در ضمن قبول داری که از قسمتی از مطالب این است که فرموده: «ای حواریون، بهراستی و صداقت برایتان میگویم: تنها کسی میتواند به آسمان صعود کند که از همان جا آمده باشد جز راکب شتر؛ خاتم الأنبیاء، که او به آسمان صعود میکند و فرود میآید»، نظرت راجع به این کلام چیست؟
جاثلیق گفت: این سخن عیسی است و ما آن را انکار نمیکنیم.
امام فرمود: نظرت درباره شهادت و گواهی الوقا، مرقابوس و متی درباره عیسی و اصل و نسب او چیست؟
جاثلیق گفت: به عیسی افتراء زدهاند.
امام (ع) به حاضران فرمود: مگر او هم اکنون پاکی و صداقت ایشان را تأیید نکرد و نگفت آنان علمای انجیل هستند و گفتارشان کاملاً حق و حقیقت است؟
جاثلیق گفت: ای عالم أهل اسلام، میل دارم مرا در مورد این چهار تن معاف داری.
امام فرمود: قبول است، تو را معاف کردیم، حال هر چه میخواهی پرسش کن.
جاثلیق گفت: بهتر است دیگری سؤال کند، سوگند به حق مسیح که من فکر نمیکردم در علمای مسلمین کسی مثل شما وجود داشته باشد. “
منبع: سایت ستاره