طلسمات

خانه » همه » مذهبی » در برخورد با افرادی که آزار و نوعی سادیسم را پیشه خود قرار داده اند و از هیچ سخن نیش داری پرهیز نمی کنند چه رویه ای را علاوه بر صبر و تحمل پیشنهاد می کنید؟

در برخورد با افرادی که آزار و نوعی سادیسم را پیشه خود قرار داده اند و از هیچ سخن نیش داری پرهیز نمی کنند چه رویه ای را علاوه بر صبر و تحمل پیشنهاد می کنید؟

کسانی که دیگران را مسخره می کنند و یا هر گناه زبانی دیگری را انجام می دهند، در زمره جاهلینی هستند که در آیه شریفه 63 سوره مبارکه «فرقان» از ایشان یاد شده. در این آیه خداوند یکی از اوصاف مؤمنین و بندگان شایسته خود را چنین بیان می کند: «و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما» به توصیف آیه شریفه مؤمنین هنگامی که نادان ها ایشان را طرف خطاب قرار دهند با ملایمت و نرمی پاسخ می گویند.
خداوند همواره در دستوراتی که برای افراد بشر ابلاغ نموده سعی در حفظ سلامت نظام اجتماعی آنها داشته و از این رو جواب جاهلین را ملایمت و نرمی می داند. (البته نه ملایمتی که در دین مسیح از حد اعتدال خارج شده و می گوید اگر کسی در صورتت زد آن طرف صورتت را نیز به طرفش برگردان).
از سویی دیگر با کنکاش در آثار و احوالات پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) می توان به روش صحیح در برخود اجتماعی با چنین افرادی دست یافت.
پیامبر اکرم(ص) چه در زمانی که از قدرت ظاهری زیادی برخوردار نبودند (ایامی که در مکه سپری کردند) و چه زمانی که به ریاست حکومت جامعه دست یافتند (زمانی که در مدینه بودند) در مقابل برخوردهای تند و جسارت های زبانی اعراب با ملاطفت و نرمی برخورد کرده، ایشان را از آن طریق به راه راست هدایت می کردند.
در زندگانی ائمه معصومین(ع) و بزرگان دینی نیز این روش استمرار داشت. شاید داستان مالک اشتر – سردار حکومت حضرت علی(ع) – را به خاطر داشته باشید که در مقابل توهینی که به وی شد به مسجد رفته برای وی طلب استغفار کردند.
بهترین روش رفتار با دیگران را مى توان از کلام رسول اکرم(ص) آموخت که فرمود: هیچ یک از شما مؤمن نیست مگر این که براى برادرش آن بخواهد که براى خود مى خواهد» و یا در جاى دیگر فرمود: «دست خود را بر سر هر کس که مى خواهى بگذار و براى او آن بخواه که براى خود مى خواهى» (بحارالانوار، ج 71، ص 234)
بنابراین اگر روشى را دوست دارید که مردم آن گونه با شما رفتار کنند، به همان روش با دیگران برخورد کنید. هر چه را براى دیگران پیشنهاد مى کنید همان بهترین روش است و شما نیز بر اساس آن با آنان رفتار کنید. زیرا انسان جز انتظار خوش رفتارى از مردم ندارد، کمترین اهانتى را از سوى آنان نمى پذیرد راضى نیست که کسى به او تهمت زند، و نمى پسندد که کسى از معایب او پیش دیگران سخن بگوید هر چند آن عیوب را واقعا داشته باشد.
شخصیت انسان در عرصه روابط گوناگونی شکل می گیرد. این روابط به ترتیب عبارتند از: رابطه انسان با خود، رابطه با خدا و رابطه با دیگران. انسان موجودى اجتماعى است و نیازمند معاشرت، تبادل افکار و ایجاد روابط نیکو با همنوعان است و بر اثر همین معاشرتها و تبادل افکار روابط انسانى شکل مى گیرد و فرهنگ انسانى هویت خود را آشکار مى سازد، در دیدگاه اسلامى، جامعه و روابط انسانى آن، رنگ الهى و عبادى به خود مى گیرد و همه جنبه هاى گوناگون رفتار آدمى در جهت نیل به هدف نهایى که انسان کامل شدن است، معنا و مفهوم مى یابد. آداب معاشرت از نظر اسلام را مى توان در دو مرحله ى «اندیشه» و «عمل» خلاصه کرد. مرحله اندیشه به این معناست که مسلمانان باید صفحه اندیشه و نیت خود را نه تنها نسبت به برادران دینى خود، بلکه نسبت به تمام انسانها و بلکه سایر موجودات نیکو و زیبا گردانند و اندیشه خیرخواهى، دوستى و سعادت آن ها را در سر بپرورانند و از نقشه کشى و توطئه چینى بر ضرر آنان بپرهیزند. امام على(ع) در این مورد مى فرماید: خداى سبحان دوست دارد که نیت انسان درباره همنوعانش نیکو و زیبا باشد. (شرح غرر الحکم، ج 2، ص 667)
مرحله عمل: اسلام در مرحله عمل براى تنظیم روابط اجتماعى انسانها آداب و وظایفى قرار داده و پایه آن را بر ایمان به خدا و تقویت روح فضیلت و انسانیت بنا نهاده است. بسیارى دوست دارند در ارتباط با همنوعان خویش زندگى موفقى داشته باشند، ولى به جهت ناآگاهى از چگونگى معاشرت و آداب آن و نیز رعایت نکردن آن آداب، توانایى برقرارى روابط مناسب و اسلامى را از دست مى دهند و به ناچار منزوى مى شوند. بنابراین شناخت این آداب در مرحله عمل و توانایى ایجاد ارتباط مناسب با قشرهاى مختلف جامعه از اهمیت بسیارى برخوردار است. امیرمؤمنان در یک دستور، خطوط کلى آداب معاشرت در مرحله عمل را این چنین بیان مى کند: خویشتن را میان خود و دیگران میزان قرار ده؛ آن چه را براى خود مى خواهى، براى دیگران بخواه و آن چه را براى خود خوش نمى دارى، براى دیگران نیز خوش مدار. به کسى ستم نکن، چنانکه دوست ندارى به تو ستم شود و به دیگران نیکى کن همان گونه که دوست دارى به تو نیکى شود. (نهج البلاغه، نامه 31، بند 28.)
آداب معاشرت در مرحله عمل، بحث بسیار گسترده اى است که این نامه گنجایش آن را ندارد. ما فقط بطور خلاصه مواردى از آنرا در اینجا ذکر مى کنیم:
1ـ احترام به دیگران: احترام به معنى عدم تجاوز به حقوق آنان است که شامل احترام به جان، مال، ناموس و آبروى آن ها مى شود. پیامبر اسلام(ص) در حدیثى فرمودند: مسلمان کسى است که مردم از دست و زبان او در آسایش باشند، یعنى در رفتار و گفتار خود هیچ زیانى به دیگران نرساند و حقوق چهارگانه آنان را حفظ کند.
2ـ سلام و احوالپرسى: شایسته است یک مسلمان هنگام دیدار برادران دینى خود، با سلامى آرامش بخش و شادى آفرین، آنان را شاد و مسرور سازد و به این وسیله روابط اجتماعى خود را تحکیم بخشد.
3ـ زیبایى کلام: ما در سخن گفتن با دیگران دو وظیفه داریم؛ اول: سخنان خوب بگوییم و از سخنان زشت و خلاف ادب پرهیز کنیم. دوم: خوب و زیبا سخن گفتن: گاهى انسان سخنان خوبى دارد ولى آن ها را درست بیان نمى کند. چنانچه شاعر گوید: هر سخن جایى و هر نکته مکانى دارد. به همین جهت در روایات بسیار سفارش شده که قبل از سخن گفتن، کاملاً فکر کنید تا نسنجیده سخنى نگویید. چه بسا سخن حقى که در محل نامناسبى بیان شود و باعث بروز مشکلات فراوانى گردد.
4ـ مزاح و شوخى: اسلام براى مزاح و شوخى هم آداب خاص دارد. مزاح و شوخى چون باعث خنده و شادى مى شود یکى از بهترین عوامل آرامش روانى و رفع خستگى روحى محسوب مى شود و سبب ایجاد پیوند دوستى بین افراد مى گردد. پیامبر خدا و اهل بیت او نیز اهل مزاح و شوخى بوده اند و براى رفع خستگى و کسالت افراد از آن استفاده مى کردند ولى همانطور که گفتیم آداب و قوانین خاص هم براى آن قرار داده اند.
اولاً: باعث آزار و اذیب طرف مقابل نشود، ثانیا: غیبت یا تمسخر مسلمانى در آن نباشد. ثالثا: زیاده روى و افراط در آن نکنند که باعث مى شود هیبت و وقار شخص لکه دار شود و ارزش او را در بین مردم پایین آورد.
5ـ رعایت شئون اجتماعى مانند: پاکیزگى، وقار، احترام به بزرگترها، نظم و انضباط، وفاى به عهد، رازدارى، مهربانى و گذشت که میزان نفوذ انسان را در دیگران بالا مى برد.
6ـ موارد ویژه: در آداب معاشرت گرچه بر ما لازم است نسبت به همه انسانها و بلکه همه موجودات خیرخواه و مهربان باشیم، ولى دین اسلام در بعضى از موارد تأکید بیشترى کرده است. مانند 1ـ صله رحم و رسیدگى به اقوام و آشنایان و از همه مهمتر اعضاى خانواده 2ـ همسایه دارى و رعایت حقوق آنان 3ـ مهماندارى و آداب پذیرایى از آنان 4ـ عیادت مریض و رسیدگى به مشکلات او 5ـ تشییع جنازه و تسلى دادن به بازماندگان و رسیدگى به مشکلات آنان.
هر کدام از موارد فوق داراى مطالب و فروع فراوانى است که احتیاج به توضیح و مطالعه وسیعى دارد ولى از مجموع آن ها مى توان نمایى کلى از آداب معاشرت اسلامى را بدست آورد.
7ـ آفات معاشرت: مطلب دیگر این که معاشرت با دیگران اگر در قالب رفت و آمد صورت گیرد، مانند صله رحم و رفت و آمد فامیلى و نیز معاشرت با دوستان و آشنایان، ممکن است داراى آفات و مضراتى هم باشد که بى توجهى به آن آثار زیانبارى به دنبال دارد. بنابراین لازم است این معاشرت ها دقیق و حساب شده باشد. ما در اینجا به بعضى از نکات مهم در این زمینه اشاره اى مى کنیم:
1ـ پرهیز از گناه: رفت و آمدها و معاشرت ها زمانى مفید و مؤثر و موجب خشنودى خداوند خواهد بود که سبب گناه نباشد. چه بسا مهمانیهایى که در آن شئون اسلامى رعایت نمى شود و بطور مثال حریم بین زن و مرد از بین مى رود. شرکت در این جلسات براى خانواده ها و خصوصا بچه ها، بسیار خطرناک خواهد بود.
2ـ پرهیز از مزاحمت و تشکیل جلسات پر هزینه؛ چه بسا افرادى به بهانه صله رحم و رفت و آمد، سبب تحمیل زحمت و مخارج زیادى به فامیل مى شوند. اینگونه معاشرت ها نه تنها جلب محبت نمى کند بلکه باعث دشمنى و کینه مى شود.
3ـ پرهیز از خوشرویى و خوش اخلاقى بیجا: یکى از آداب معاشرت، خوش اخلاقى و خنده رو بودن است، به شرطى که به جا باشد. اما در مواردى خوش اخلاقى و خنده رو بودن، سبب سوء استفاده افراد مى شود و آنان را در انجام وظایف خود سست مى کند. بطور مثال اگر معلم دائما با بچه ها شوخى کند و سختگیرى را به بهانه خوش اخلاقى کنار بگذارد، بچه ها دست از درس بر مى دارند و هیچکدام به آن اهمیت نمى دهند. پس حسن معاشرت همیشه به معناى خوشرویى و خنده رویى نیست. به همین جهت در روایتى آمده که با گناهکاران چهره اى عبوس داشته باشید تا از کارهایشان دست بکشند. (وسائل، ج 11، ص 413)
در اینجا ما به بعضى از فنون اساسى در رفتار با دیگران اشاره مى کنیم:
1ـ اگر خواستید شخصى را نسبت به موضوعى متقاعد سازید سعى نکنید پیرامون آنچه شما مى خواهید با او به جر و بحث بپردازید بلکه اول از خواسته خود کوتاه بیایید و خواسته او را در نظر بگیرید آنگاه نظر خودتان را مطرح کنید.
2ـ در روابط اجتماعى با دیگران سعى کنید از انتقاد، سرزنش و گلایه خوددارى کنید.
3ـ سعى کنید نکات مثبت در رفتار و شخصیت دیگران را شناسایى کرده و آنها را بخاطر آن ویژگیها و رفتارها، تحسین صادقانه داشته باشید نه آنکه روى نکات منفى وى انگشت گذاشته او را مذمت کنید.
4ـ سعى کنید شنونده خوبى براى دیگران باشید و دیگران را تشویق کنید درباره خود با شما حرف بزنند.
5ـ به دیگران احترام بگذارید و کارى کنید که احساس کنند مهم و با ارزش هستند و این کار را صمیمانه انجام دهید.
6ـ در برخورد با دیگران با چهره اى گشاده و لبخند سخن را آغاز کنید.
7ـ به جاى اینکه مستقیما به دیگران دستور دهید کارى براى شما انجام دهند، خواسته خویش را به شکل سؤال طرح کنید و به طور غیرمستقیم از آنها بخواهید خواسته تان را عملى کنند.
8ـ اگر دیگران کارى براى شما انجام دادند، آنها را به هر طریقى که ممکن است خوشحال کنید و از آنها تشکر و قدردانى کنید. ضمنا لازم است از حقوق دینى و اخلاقى ـ اجتماعى اى که دیگران بر انسان دارند شناخت بیشترى پیدا نمود تا در اداء آن حقوق تلاش کرد. طبیعى است گاهى «دیگران» والدین یا برادران و خواهران فرد است گاهى، اقوام و فامیل اند، گاهى نیز همسایگان و گاهى اساتید و معلمان و یا سایر افراد و… مى باشند که هر گروه و صنفى ویژگیها و حقوق خاص خود را دارند که در این زمینه باید با مطالعه بیشتر شناخت خویش را تعمیق و گسترش دهید بنابراین توجه شما را به سیر مطالعاتى که پیشنهاد مى کنیم به ترتیب انجام دهید و به همراه مطالعه، خلاصه ایى از نکته هاى مهمّ و کاربردى را بنویسید. آن گاه براى عمل به مفاد و مطالب استخراج شده، یک برنامه ى قطعى تدوین نمائید و در عمل به این برنامه استقامت بورزید.
درباره ى روابط اجتماعى، از خانواده گرفته تا جامعه، عمل به ارزش هاى دینى و اخلاقى بیانگر کرامت و ارزش والاى خود شخص است و نباید منتظر این بود که عین این رفتار از طرف مقابل سر بزند، بلکه در هر شرایط وظیفه عمل به ارزش هاى به دست آمده است. هر چقدر رفتار و کردار منطبق با اصول ارزشى باشد، سیر پیشرفت و ترقى در مراتب انسانى آسان تر و سریع تر خواهد شد.
برای مطالعه بیشتر:
1. آیین دوستى یابى، دیل کارنگى.
2. اخلاق و معاشرت در اسلام، على قائمى، تهران، امیرى.
3. اخلاق و معاشرت در اسلام، جواد محدثى، قم، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم.
4. زندگى در آیننه اعتدال، مجتبى فرجى، قم، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى). کتاب حاضر مسئله میان روى را در مسائل گوناگون با استفاده از قرآن و حدیث و نظر برخى از حکما و اندیشمندان به بحث نشسته است.
از آثار متقدّمین، گلستان و بوستان سعدى، به لطافت روح شما کمک خواهد کرد.
نکته ى پایانى این است که حتماً مجلات تخصصى را در این باره به صورت مداوم مطالعه نمائید و علاوه بر خواندن مقالات و تحقیقات، به تدریج خود نیز دست به قلم برده و حاصل افکار و تحقیقات و مطالعات خود را بنویسید.
از جمله مجله هاى تخصصى به دو مورد اشاره مى کنیم:
1. بشارت، نشریه قرآن ویژه جوانان، قم، صندوق پستى 3319 – 37185.
2. حدیث زندگى، قم، صندوق پستى 816 – 37185.
براى انتخاب دوست و ایجاد ارتباط با دیگران توجه به نکات زیر ضرورى است:
1- ابتدا باید مهارتهاى ارتباطى را یاد گرفت و یکى از راه هاى آن الگو قرار دادن افرادى است که در این زمینه موفق هستند.
2- اجتناب از تند خویى و بددهانى
3- احسان و هدیه دادن به دیگران
4- تقدم در سلام کردن و برخورد خوب با دیگران داشتن
5- بدگویى نکردن از دیگران
6- جنبه هاى مثبت دیگران را دیدن
7- اجتناب از منفى بافى در مورد دیگران
8- کمک کردن به دیگران هنگام گرفتارى و نیاز
9- امانتدارى، خیر خواهى و دلسوزى نسبت به دیگران
10- شرکت در کارهاى اجتماعى، ورزش هاى دسته جمعى و اجتناب از گوشه گیرى
برقرارى ارتباط با دیگران و محبت نمودن به آنها، یکى از مهم ترین مسائل زندگى انسان است. در صورتى که در آن ضعیف عمل شود، مشکلات متعددى در زندگى به وجود خواهد آمد. حال، شناخت بیمارى و مشکل، یکى از مراحل اساسى برطرف نمودن آن است. ناتوانى از برقرارى ارتباط مطلوب با دیگران و محبت نداشتن به آنها، برخاسته از عوامل زیر است:
الف) سوء ظن به دیگران،
ب ) خودبینى،
ج ) کمبود محبت در دوران زندگى مخصوصا کودکى،
د ) خجالتى بودن،
ه ) زودرنجى،
و ) پرتوقع بودن،
ز ) عدم باور توانایى هاى خود.
البته این بدان معنا نیست که همه این عوامل در یک نفر وجود دارد؛ بلکه ممکن است یک یا چند عامل در یک شخص موجب بروز این مشکل شده باشد.
محبت به دیگران و عفو و گذشت و تغافل یعنی وانمود نکردن ضعف ها و برخوردهای نامهربانانه و صرف نظر کردن از مؤاخذه در برابر رفتارهای نامناسب شروط اساسی برای دوستی و جلب محبت و زندگی اجتماعی است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد