خانه » همه » مذهبی » در برخی جلسات عرفانی، این موضوع مطرح شده که لعن و نفرین‌هایی که در برخی دعاها وجود دارد، باعث به وجود آمدن انرژی منفی در انسان‌ها می‌شود و باید از آن اجتناب کرد. نظر شما در این باره چیست؟

در برخی جلسات عرفانی، این موضوع مطرح شده که لعن و نفرین‌هایی که در برخی دعاها وجود دارد، باعث به وجود آمدن انرژی منفی در انسان‌ها می‌شود و باید از آن اجتناب کرد. نظر شما در این باره چیست؟

یکی از نقاط منفی عرفان‌های کاذب که در بین مکاتب مختلف آن مشاهده می‌شود، ترویج روحیه ظلم‌پذیری و القاء تفکر سازش با ظالمان و طغیان‌گران، در بین پیروان خود است. آنها دین را منحصر در عباراتی چون عشق، شادی، مهرورزی و… می‌کنند و از پیروان خود می‌خواهند که در تعامل با همه مردم، حتی متجاوزان و ستم‌کاران، از در صلح و دوستی وارد شوند. حال اگر این آموزه‌ها در قالب اسلامی آن عرضه ‌شود، نتیجه آن اسلامی خواهد بود که با ظلم‌ستیزی، استکبار ستیزی، حماسه و جهاد و مقاومت بیگانه است.
آنچه که از معارف اسلامی به وسیله وحی به ما رسیده است، با این تفکر یک‌جانبه به شدت مخالف است. اسلام، تنها ایمان آوردن به خدا و دوستی با او و اولیائش را کافی نمی‌داند، بلکه کفر به طاغوت و دشمنی با دشمنان دین و خدا را همچون دو بال، در کنار هم قرار داده است؛[1] به گونه‌ای که در صورت عدم وجود یکی از این دو عنصر، ایمان شخص ناقص بوده و او را به مقصد نخواهد رساند.
در بین انسان‌ها، افرادی هستند که به واسطه اعمال ناشایست، و دشمنی با خدا و دین او و پیامبرانش، مورد خشم و غضب و لعن خدا قرار گرفته‌اند.[2] خداوند به ما دستور داده که از دوستی با این‌گونه افراد خودداری کنیم، بلکه باید همچون خداوند و اولیای او، نسبت به این افراد غضب و کینه داشته و آنان را مورد لعن خود قرار دهیم. و اگر کسی با این‌گونه افراد مشکلی نداشته و با آنان دوست باشد، جزو همین افراد محسوب می‌شود.[3] در واقع این شخص با این کار، از تبعیت و پیروی از خدا و پیامبرانش سرباز زده و از مسیر حق، خارج شده است.
تبرّی جستن از دشمنان خدا یکی از وظایف و خصوصیت‌های پیامبران خدا بوده است؛ اگر چه آن شخص از نزدیکان انسان باشد؛ از این‌رو وقتی حضرت ابراهیم(ع) متوجه شد که عمویش آزر، دشمن خدا است، از او تبرّی و بیزاری جست.[4] تبرّی از دشمنان خدا و اولیای او،‌ موجب قرب و نزدیکی به خدا و نزدیک شدن انسان به کمال خود می‌شود.[5]
باید بدانیم که لعن به معنای بیزاری از اعمال زشت یک فرد و دعا برای دور شدن او از رحمت خدا است. خداوند در قرآن کریم و پیامبر اسلام(ص) در سخنان خود برخی از گروه‌ها را جهت کارهای زشت و ناپسند لعن کرده‌اند. خداوند متعال در قرآن کریم در موارد متعددی عده‌ای را لعن و نفرین کرده است؛ افرادی همچون ابلیس، کافران، منافقین، ظالمین و آزار دهندگان پیامبر خدا(ص) و… . این دلیلی بر اصل مشروعیت لعن می‌باشد.[6] لعن بر ملعونین که به تأسی از فعل الهی، نبوی و ائمه(ع) است ناشی از زشتی‌ها و پلیدی‌هایی است که از آنها سر زده است. آنان آن قدر در گناه و معصیت فرو رفته‌اند که خود را مستحق عذاب همیشگی خداوند کرده‌اند.[7]
حتی کسانی؛ مانند عیسی بن مریم(ع) که معروف به پیامبر صلح و مهربانی هستند،[8] فرشتگان و مردم صالح نیز گنه‌کارانی را لعن کرده‌اند.[9]
بنابر این، اگر در زیارت عاشورا، سخن از لعن قاتلین و دشمنان اهل بیت پیامبر(ص) به میان آمده است، در واقع این کار پیروی از دستور خدا و پیروی از سیره پیامبران و امامان خواهد بود.
اگر کسی به دین اسلام و کتاب مقدس قرآن، اعتقاد واقعی داشته باشد، باید از این نوع تفکری که در عرفان‌های کاذب ترویج می‌شود، احتراز کند و این‌گونه تفکرات را بر معارف ناب اسلامی ترجیح ندهد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد