طلسمات

خانه » همه » مذهبی » در تاریخ اسلام چه زمانی تاریخ طبیعی حایز اهمیت می شود؟

در تاریخ اسلام چه زمانی تاریخ طبیعی حایز اهمیت می شود؟

پاسخ اجمالی : در اسلام مطالعه تاریخ طبیعی اهمیت دارد . مطالعه تاریخ طبیعی زمان خاصی ندارد . در هر زمانی مطالعه تاریخ طبیعی اهمیت دارد .هر تاریخی از جمله تاریخ طبیعی برای علاقمندان بخصوص محققان علوم طبیعی و زیست شناسی و جانور شناسی و گیاه شناسی و… مهم است و تامل و تدبر در نظام خلقت و ماهیت و چگونگی آن در اسلام و قرآن و متون دینی مورد اشاره قرار گرفت . قرآن در این باره می فرماید : أَ فَلا یَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ «17» وَ إِلَى السَّماءِ کَیْفَ رُفِعَتْ «18» وَ إِلَى الْجِبالِ کَیْفَ نُصِبَتْ «19» وَ إِلَى الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ «20»
«17» آیا به شتر نمى‌نگرند که چگونه آفریده شده؟ «18» و به آسمان، که چگونه برافراشته شده «19» و به کوه که چگونه برپا داشته شده «20» و به زمین که چگونه گسترده شده است؟
توضیح بیشتر :
اگر بخواهیم با نگاه دقیق کلمه نگاه کنیم با توجه به معنی لغوی تاریخ، تاریخ که مبنای شمارش روز و ماه و سال است یا تاریخ بر مبنای یونانی و رومی است و یا تاریخ ایرانی و یا تاریخ یهودی و یا تاریخ مسیحی و یا تاریخ اسلامی بر مبنای تاریخ هجری شمسی و یا تاریخ هجری قمری، چیزی به نام تاریخ طبیعی وجود ندارد اما از نگاه اصطلاحی، تاریخ طبیعی روش علمی بررسی جانوران و گیاهان است.( این روش بیشتر بر مشاهده تکیه دارد تا آزمایش و بیشتر پژوهش‌های آن در مجله‌های علمی چاپ می‌شوند) شاید عین این موضوع با این مختصات در اسلام چیزی منطبق بر آن وجود نداشته باشد اما قبل از مطرح شدن اصل این موضوع در جوامع بشری امروزی، اسلام به حقوق طبیعت اعم از حیوانات و جمادات عنایت ویژه داشته است و انسان را مکلف به رعایت آنها نموده است.
بررسی قرآن و رویات اسلامی نشان می دهد اسلام همواره به محیط زیست به مثابه ظرف حیات و تکامل انسان اهمیت می داده است. بسیاری از قوانین اسلام بر همین مبنا پایه ریزی شده است. اسلام برای مسوولیت انسان در برابر محیط زیست اهمیت قائل شده و طبیعت را امانت خداوند در دست انسان می داند. به همین علت برای طبیعت حقوقی در نظر گرفته و انسان را مکلف به ادای آن حقوق می کند. در فقه اسلامی انسان با این حقوق، از جمله حقوق حیوانات و دیگر موارد طبیعی آشنا می گردد.
حتی اسلام نه تنها در محدوده دنیا قائل بلکه در روز حساب هم بنابر گفته قران موجودات و نباتاتی را محشور خواهد کرد.
شواهد قرآنی بر حشر موجودات دیگر غیر از انسان از آن جا که در حشر انسان در قیامت اختلافی وجود ندارد و دیدگاه قرآن در این باره روشن و مسلّم است، به ذکر شواهد قرآنی برای آن نیازی نیست. آنچه لازم است یادآوری شواهد قرآنی بر حشر موجودات دیگر است.
از جمله آیاتی که دلالت بر حشر خصوص حیوان می کند این آیه است: (و ما من دابّة فی الأرض ولا طائر یطیر بجناحیه إلاّ أُمم أمثالکم ما فرّطنا فی الکتاب من شیء ثمّ إلی ربّهم یحشرون ) . [آیه 38 سوره انعام] «هیچ جنبنده‌ای در زمین و هیچ پرنده‌ای که با دو بال پرواز می‌کند نیست مگر این که آن‌ها امت‌هایی مانند شما انسان‌ها هستند و مادر کتاب هیچ چیز را فروگذار نکردیم، سپس تمام حیوانات [ همانند شما انسان‌ها ] در قیامت به سوی پررودگارشان محشور می‌شوند». «امت»، به هر گروهی که در امر واحدی مثل دین، زبان، آداب و رسوم زمان و مکان مشترکند گفته می‌شود اعم از این که این امر جامع، تسخیری یا اختیاری باشد. حشر، در لغت جمع و گردآوری توأم با درهم شکستن و راندن است، و محشر، محل جمع کردن است، روز حشر روز بعث و معاد است.
آیه دیگری که می‌توان از آن حشر حیوانات را استنباط کرد این آیه است (و اذا الوحوش حشرت ) [آیه 5 سوره تکویر]، آن گاه که حیوان‌های وحشی در قیامت گرد هم جمع می‌شوند. «وُحوش» جمع وحش به معنای حیواناتی است که با انسان‌ها اُنس و اُلفت نمی‌گیرند مانند درندگان. «آلوسی» می‌نویسد: وحوش در این آیه تمام چهارپایان را در برمی گیرد. از آن جا که آیه فوق در سیاق آیاتی است که حوادث روز قیامت را توصیف می‌کند همانند سۆال از دختران زنده به گور شده و گشودن نامه‌های اعمال و حوادث بعد از آن، این آیه ظهور در حشر حیوانات وحشی در قیامت دارد اگر چه دیدگاه مفسران درباره حوادث بعد از حشر آن‌ها متفاوت است. برخی بر این باورند که اگر حیوانات ستمی به یکدیگر کرده باشند در قیامت مجازات می‌شوند. و به باور برخی دیگر بعد از حشر، آن‌ها را دوباره می می‌رانند و به خاک برمی گردانند ولی در اصل حشر حیوانات، جمهور مفسران، هم عقیده‌اند. از این رو آیه شریفه همانند آیه 38 سوره انعام، ظهور در اصل حشر حیوانات دارد اگر چه درباره پاداش و کیفر و حوادث بعد از آن به طور قطع نمی‌توان سخن گفت. زیرا خدای تعالی در قرآن از آن‌ها پرده برداری نکرده است.
از جمله آیاتی که دلالت بر حشر موجودات بدون روح دارد این آیه است: ( ومن أضلّ ممّن یدعو من دون الله من لا یستجیب له إلی یوم القیامة وهم عن دعائهم غافلون* وإذا حشر النّاس کانوا لهم أعداء وکانوا بعبادتهم کافرین )( [آیه 5و6 سوره احقاف]) «چه کسی گمراه‌تر است از آن کسی که معبودی غیر خدا را می‌خواند، در حالی که آن‌ها تا قیامت هم، به او پاسخ نمی‌گویند و از خواندن آن‌ها بی خبر هستند و صدای آن‌ها را نمی‌شنوند و هنگامی که مردم محشور می‌شوند، معبودهای آنان دشمنانشان خواهند بود، به طوری که، عبادت آن‌ها را، انکار می‌کنند». با توجه به این که ضمیر «هم» در ( کانوا لهم ) و ( کانوا بعبادتهم ) به معبودهای باطل برمی گردد و به لحاظ تعبیر ( من لا یستجیب له ) آن‌ها تا قیامت هم به آن‌ها پاسخ نمی‌گویند» آیه، دلالت روشنی دارد که معبودهای آنان گیاهان و جمادات بوده‌اند، از طرفی همین موجودات، در قیامت محشور می‌شوند.
از جمله آیاتی که دلالت بر حشر انسان‌ها و حیوان‌های زمینی و هوایی می‌کند آیه زیر است: ( ومن آیاته خلق السّموات والأرض وما بثّ فیهما من دابّة وهو علی جمعهم إذا یشاء قدیر ) [آیه 29 سوره شوری]:«از نشانه‌های خدا، آفرینش آسمان‌ها و زمین و آنچه از انواع جنبندگان از انسان و حیوان بین آن‌ها پراکنده ساخته، می‌باشد و او بر جمع آن‌ها در روز قیامت، توانا است». «دابّه»، از دبّ، یدبّ به معنای آهسته راه رفتن است و به هر جنبنده‌ای از انسان و حیوان و حشرات روی زمین که حرکت می‌کند گفته می‌شود، و اطلاق آن بر فرشتگان معهود نیست.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد