پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ سيزده سال در مكّه به سوي بيت المقدس نماز گزارد. پس از مهاجرت به مدينه، همچنان بيت المقدس قبله مسلمانان بود. اين كار به نوعي همكاري و نزديك كردن دو آئين قديم و جديد به هم بود، ولي گسترش روزافزون اسلام باعث شد كه ترس محافل يهود را فراگيرد، و آنان فكر كنند اسلام در اندك مدّتي سراسر شبه جزيره را خواهد گرفت و قدرت و آئين يهود را از بين خواهد برد. از اين نظركارشكني از جانب يهود آغاز گرديد و به آزار پيامبر(ص) و مسلمانان پرداختند. از آن جمله مسأله نماز گزاردن به بيت المقدس را پيش كشيدند و گفتند: «محمّد» مدعي است كه داراي آيين مستقلي است؛ و آئين و شريعت او ناسخ آئينهاي گذشته ميباشد، در صورتي كه او هنوز قبلة مستقلي ندارد و به قبلة يهود نماز ميگزارد. [1]اين خبر براي پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و مسلمانان گران آمد چرا که يهود با اين سخنان به تمسخر و کوچک شمردن آيين اسلام ميپرداختند، از اين رو پيامبر اميدوار بود که به هدايت خداوند راهي براي برون رفت از اين بحران پيدا شود،آن حضرت نيمه شبها از خانه بيرون ميآمد و به آسمان نگاه ميكرد و در انتظار نزول وحي بود؛ كه دستوري در اين باره نازل گردد. چنانكه ابتداي آيه144/بقره قَدْ نَري تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيُنَّكَ قِبْلَةً تَرضاها… به اين مطلب گواهي ميدهد:
«نگاههاي معنادار تو را به آسمان ميبينيم، تو را به سوي قبلهاي كه رضايت تو را جلب كند ميگردانيم.»
به نظر ميرسد که اهداف ديگري نيز ميتواند در تغيير قبله نقش داشته باشد:
اولاً: كعبه مورد تعظيم جامعة عرب بود. قبله قرار دادن چنين نقطهاي موجبات رضايت عموم اعراب را فراهم ميساخت و آنها را براي پذيرش آئين اسلام و دين توحيد راغب مينمود.
ثانياً: فاصلهگيري از يهود آن روز، كه هيچ اميدي به ايمان آوردن آنها نبود، لازم به نظر ميرسيد. تبديل قبله يكي از مظاهر فاصله گيري و دوري از يهود بود.
با در نظر گرفتن اين جهات، در روز دوشنبه نيمة ماه رجب سال دوّم هجرت ـ هفده ماه پس از هجرت ـ در حالي كه پيامبر در مسجد بني سالم، دو ركعت از نماز ظهر خوانده بود امين وحي فرود آمد و دستان خود را بر دو شانة آن حضرت گذاشت و او را به طرف كعبه گردانيد[2]و آيه144 بقره را بر او نازل كرد: «قد نري تقلُّب وجهك في السّماء فلنولّينّك قبلة ترضاها فولّ وجهك شطْر المسجد الحرام و حيث ما كنتم فولّوا وجوهكم شطره…»
مرحوم علاّمه طباطبايي در تفسير اين آيه ميفرمايد: خداوند در اين آيه ابتدا حكم را مختص به رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ كرده و فرموده:«فولّ وجهك» ـ پس روي خود را به جانب بعضي از مسجد الحرام كن ـ و سپس با عموميت بخشيدن به حكم به آن جناب و به عموم خطاب ميكند «و حيث ما كنتم …» ـ هرجا بوديد روي خود را به آن سو كنيد ـ و اين مؤيد اين احتمال است كه آيه نامبرده وقتي نازل شد، كه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ با مسلمانان مشغول نماز بوده و معلوم است كه در چنين حالي، او بايد به پيش نماز بگويد: روي خود را برگردان، و بعد به عموم بگويند: شما هم روي خود را برگردانيد و براي هميشه و براي همة مسلمانان واجب است كه اين كار را بكنند.[3]علامه جعفر مرتضي عاملي نيز ميفرمايد: پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ دو ركعت نماز خوانده بود كه آية تغيير قبله نازل شد. آن گاه جبرئيل دست آن جناب را گرفته رو به كعبهاش كرد، مردمي هم كه پشت سرش به نماز ايستاده بودند رو به كعبه شدند، به طوري كه زنان جاي فعلي مردان قرار گرفتند و مردان جاي فعلي زنان و اين نماز ظهر اولش به سوي بيت المقدس و آخرش به سوي كعبه واقع شد. و از اين رو بايد گفت: كه حضرت رسول ـ صلّي الله عليه و آله ـ علاوه بر تغيير جهت در نماز خود، مكان خود براي امامت جماعت را نيز تغيير داد و اين تغيير مكان و حركت نمودن در نماز چون به امر خداوند بوده است اشكال نداشت.[4]پس از نزول آيه و تغيير قبله برخي از مسلمانان تصوّر كردند كه نمازهاي پيشين آنها باطل بوده است. وحي الهي نازل گرديد:«هرگز خداوند اعمال شما را ضايع و تباه نخواهد كرد، خدا به مردم رؤف و رحيم است.»[5]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ نويسنده: آيتي.
2. تاريخ پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله -، نويسنده: رسول جعفريان.
پي نوشت ها:
[1] . طبري، تاريخ طبري، بيروت، دارالكتب الاسلاميه، چاپ اول، ج 2، ص 415 و ابن اثير الكامل، بيروت، دار صادر، ج 2، ص 115.
[2] . طبرسي، مجمع البيان، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1379، ج1، ص 223، ذيل آيه « سيقول …».
[3] . طباطبايي، تفسير الميزان، قم، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيليان،1392 هـ ، ج1، ص 315 تا 338.
[4] . جعفر مرتضي عاملي، الصحيح من سيره النبي ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، قم 1403ق، ج3، صص 85 ـ 81 ؛ علي بن ابراهيم بن هاشم قمي، تفسير، قم، مؤسسه دار الكتاب للطباعة و النشر، چاپ سوم، ج1، ص 63.
[5] . و ما كانَ اللهُ لِيُضيعَ ايمانَكُمْ اِنَّ اللهَ بِالنّاسِ لَرَؤفُ الرَّحيم. بقره/143.