خانه » همه » مذهبی » در خلوت دوست

در خلوت دوست

در خلوت دوست

صبح‏گاه سیزدهم رجب، مساجد جامع بسیاری از شهرهای ایران اسلامی، شاهد حضور عاشقان شیفته‏ای است که به قصد اقامتی سه روزه، در این مکان مقدس حضور می‏یابند و به دور ازدنیا و جلوه‏های دل‏فریب آن، در سفری از خانه خویش به خانه دوست شرکت جُسته و به راز و نیازِ با خدای بی‏نیازِ بنده‏نواز می‏پردازند.
اعتکاف، سنّت نیکوی دیرپایی است که از پیامبران به یادگار مانده و تا امروز ادامه یافته است. این برنامه معنوی، هر ساله مشتاقان و طرفداران بیش‏تری می‏یابد؛

fbd578f3 cb3d 4f9b b6b4 4434847dac3b - در خلوت دوست
31236 - در خلوت دوست
در خلوت دوست

نويسنده: احمد درویش گفتار

مقدمه

صبح‏گاه سیزدهم رجب، مساجد جامع بسیاری از شهرهای ایران اسلامی، شاهد حضور عاشقان شیفته‏ای است که به قصد اقامتی سه روزه، در این مکان مقدس حضور می‏یابند و به دور ازدنیا و جلوه‏های دل‏فریب آن، در سفری از خانه خویش به خانه دوست شرکت جُسته و به راز و نیازِ با خدای بی‏نیازِ بنده‏نواز می‏پردازند.
اعتکاف، سنّت نیکوی دیرپایی است که از پیامبران به یادگار مانده و تا امروز ادامه یافته است. این برنامه معنوی، هر ساله مشتاقان و طرفداران بیش‏تری می‏یابد؛ عبادتی که در خلوتِ انسان با پروردگار مهربان شکل می‏گیرد و دل‏های شیفتگان حضرتش را جلا می‏بخشد.

معنای اعتکاف

«اعتکاف» از واژه عَکَفَ گرفته شده و به معنای توقّف در مکانی و ماندن در آن مکان است. این واژه در اصطلاح، به معنای ماندن و توقف سه روزه و بیش‏تر از آن درمسجد جامع، به قصد بندگی و راز و نیاز با خالق بی‏همتاست و به کسی که چنین عمل عبادی را انجام می‏دهد، «مُعتَکِف» گویند.

فلسفه اعتکاف

اسلام، دینِ انزوا و گوشه‏گیری نیست و حتی با آن به مخالفت پرداخته است، ولی از آن‏جا که دست و پا زدن در مسائل مادّی و مشاغل روزمره و معاشرت با غفلت‏زدگان جامه، تمایل به دنیا و تجمل‏گرایی را در انسان افزایش می‏دهد و گاه آدمی را از یاد حق و روی‏کردن به حقیقت و توجه به امور معنوی بازداشته و به خود مشغول می‏کند، در اسلام برنامه‏ای داوطلبانه برای برطرف ساختن این آفت روحی تدارک دیده شده که «اعتکاف» نام دارد.

اعتکاف، فرصتِ ارتباط

انسانْ طبق وعده الهی در آیه ششم سوره مبارکه انشقاق، سرانجام به دیدار معبود نایل خواهد شد. او برای رسیدن به محبت خداوند، باید راه عبادتِ حقیقی را در پیش بگیرد و گاهی در اُنس با پروردگارْ به گوشه‏ای خلوت پناه بَرَد و دور از همه عنوان‏ها و تعلقات دنیایی، لَختی در حالِ خود بیندیشد و با سوزِ دل و اشک چشم، زنگار و سیاهی را از چهره جان خود بزداید و در زاد و توشه آخرت تأمّل کند. ادیان الهی با توجه به این نیاز روحی، با آن‏که انسان را به حضور در جامعه و شرکت در فعالیت‏های اجتماعی فرا می‏خوانند، فرصت‏هایی را نیز برای خلوت کردن او با خداوند فراهم ساخته‏اند که یکی از این فرصت‏ها، «اعتکاف» است.

اعتکاف، درمانِ فراموشی

قرآن کریم، در آیه 27 سوره حدید، از گوشه‏گیری پیروان عیسای مسیح علیه‏السلام ، سخن به میان آورده و می‏فرماید: «.. و رهبانیتی را که ابداع پیروان مسیح بود، برای آن‏ها مقرر کردیم تا خشنودی خداوند را به دست آورند؛ پس حق آن‏را چنان‏چه بایسته بود، مراعات نکردند.» علامه طباطبایی رحمه‏الله در تفسیر این آیه می‏فرمایند: «از لحن آیه شریفه برمی‏آید که خداوند، در ابتدا رهبانیت را بر پیروان حضرت عیسی علیه‏السلام مقرر نکرده بود، ولی آن‏را مورد تأیید قرار داد». هرچند مسیحیان به دلیل زیاده‏روی در این کار مورد نکوهش قرار گرفتند، ولی دین اسلام، عبادتی به نام اعتکاف پیش‏بینی کرد که نوعی خلوت‏گزینی و درون‏اندیشی برای ساختن انسان‏ها و جلوگیری از خدافراموشی و خودفراموشی است. «اعتکاف» راه‏کار مناسب و درمان مطلوبی برای بیماری فراموشی خود و خداست.

اعتکاف، توقّفی آگاهانه

«اعتکاف» توقّفی ناآگاهانه در مسجد، بدون عشق به عبادت و قصد قربت نیست. آن چه می‏تواند موجب دل کندن از لذایذ زندگی مادّی شود، خود باید لذتی برتر باشد، لذتی چون وصال محبوب، تقرّب و نزدیکی به خدای بزرگ و قرار گرفتن در سایه‏سار محبّت الهی. مُعتکف، از خانه خویش بیرون رفته و آگاهانه عزمِ حضور در خانه حضرت حق می‏کند؛ حضوری آگاهانه، عاشقانه و خالصانه بر درگاه پروردگار یکتا.

پیام اعتکاف

پیام اعتکاف، به یاد خدا زیستن است. اعتکافْ گشت وگذاری است در کوچه پس کوچه‏های درون و گشتن در دنیای تو در توی دل و شناختن خود و مجاهده با نفس. روزهای اعتکاف، روزهای انس با پروردگار و بریدن از غیر و پیوستن به یار است. اعتکاف، هجرتی درونی برای سیردر دنیای باطنْ و مروری بر نفسانیّات خویش است تا گام تهذیب برداریم و کام بندگی برگیریم. ایام اعتکاف، اهل عبادت را عید حضور است و اهل غفلت را روزنه‏ای به سوی نور.

ضرورت اعتکاف

انسان به متقضای فطرت خدایی‏اش، به دنبال معنویت است و هیچ لذتی را یارای مقابله و رقابت با آرامش حاصل از حضور در برابر معبود و بندگیِ او و ذکر و نام خداوند نیست. زندگی در عصر مادیت و حکومت لذت‏های مادی و مظاهر زودگذر دنیایی، روح و جان انسان‏های بیدار دل و آگاه را آزرده کرده و آنان را به دنبال فرصتی می‏کشاند تا به اصل و فطرت پاک خویش بازگردند. از این رو، لازم است اندیشمندان و آگاهان جوامع بشری، در اندیشه نهضتی معنوی و انقلابی و حرکتی خدایی باشند و انسانیت سرگردان و به بن بست رسیده را در میدان معنا و عرفان قرار داده و از این راه، آرامش را به آنان بازگردانند که اینْ بهترین هدیه و سوغات برای ساکنان کره ناآرام مادیّت است.

اعتکاف، رهبانیت نیست

اسلام فکر جدایی از زندگی دنیا و گوشه‏نشینی وکناره‏گیری از مردم و به تعبیر دیگر، رهبانیت را باطل و ناپسند اعلام کرد، ولی در عین حالْ اعتکاف را به عنوان فرصتی برای بازگشت به خدای خویش قرارداد تا کسانی که از هیاهوی زندگی مادّی خسته می‏شوند، بتوانند چند روزی باخدای خود خلوت کرده، جان و روح خود را با خالق هستی پیوند دهند و با توشه معنوی و اعتقادی راسخ و ایمان و امیدی بیش‏تر به زندگی خود ادامه دهند و خویشتن را برای صحنه‏های خطر و جهاد در راه خدا آماده سازند و همیشه با یاد خدا تلاش کنند و خود را درمحضر او ببینند و از نافرمانی او پرهیزکرده و به سوی سعادت دنیا و آخرت گام بردارند.

اعتکاف در قرآن

در آیه 125 سوره بقره آمده است که خداوند به ابراهیم و فرزندش اسماعیل، دستور داد تا خانه خدا را برای طواف کنندگان خانه خدا، اعتکاف کنندگان و رکوع و سجده کنندگانْ پاکیزه و آماده سازند. هم‏چنین در جایی دیگر، آن هنگام که حضرت مریم علیهاالسلام به افتخار ملاقات با فرشته الهی نایل آمد، از مردم فاصله گرفته و در خلوت به سر برد تا در مکانی خالی و به دور از هرگونه دغدغه، به راز و نیاز با خدای خود بپردازد و چیزی او را از یاد خدا غافل نکند، به همین دلیل زاویه شرقی بیت المقدس را که شاید محلی آرام‏تر و یا از نظر تابش خورشید، مناسب‏تر بود، برگزید. به نظر علامه طباطبایی هدف حضرت مریم از دوری گزیدن از مردم، بریدن از آنان و روی آوردن به سنت اعتکاف بوده است.

اعتکاف در روایات

پیامبر گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، در بیان فضیلت اعتکاف، در سخنی گران‏بها فرمودند: «مُعتکِف، همه گناهان را در بند می‏کشد»؛ یعنی آن‏که خویشتن را برای مدتی در مکانی محبوس کرده تا به توفیق انس با خداوند و رسیدن به لذت مناجات نایل آید، انسان می‏کوشد تا در مدت اعتکاف، گناه و خطایی از او سر نزند و اینْ مقدمه و شروع خوبی برای چشم‏پوشی از گناهان در بقیه روزهای زندگی‏اش خواهد شد.

پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و اعتکاف

آخرین فرستاده الهی، که از ایشان به عنوان الگوی نیکو برای جامعه انسانی در قرآن نام برده شده است، نه تنها در کلام و سخنْ مردم را به انجام اعتکاف تشویق می‏کردند، بلکه در عمل نیز، سرمشق و راهنمای راهیان راه فضیلت و کمال بودند، تا آن‏جا که بنا بر نقل روایات، آن بزرگ‏وار، در دهه آخر ماه مبارک رمضان، در مسجد معتکف می‏شدند. ایشان درون خیمه‏ای مویینه که برایشان آماده کرده بودند، به عبادت و اعتکاف می‏پرداختند. شدت اهتمام پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به اعتکاف به قدری بود که اگر چنان‏چه در یک سال به علتی موفق به انجام آن نمی‏شدند، در سال بعد به جبران آن مدت، اعتکافی بیست روزه به جا می‏آوردند.

اعتکاف در سیره پیشوایان

امامان معصوم علیهم‏السلام ، این پیشوایان راستین مردم، از راه‏های گوناگون بر اهمیت اعتکاف تاکید می‏ورزیدند و جامعه اسلامی را برای شرکت در آن، تشویق می‏کردند تا دراین سنت اسلامی، پیرو پیامبر خویش گردند.
امیرمؤمنان، علی بن ابی طالب علیه‏السلام ، در پاسخ به نامه یکی از زمام‏داران منصوب خود در مصر، که از ایشان درباره نحوه برپایی اعتکاف پرسشی داشتند، ضمن تأکید بر اهمیت روزه در این برنامه، درباره شیوه اعتکاف پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به وی و تمامی مسلمانان یادآوری می‏کنند که رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در سخت‏ترین شرایط، هر ساله مراسم اعتکاف را به جا می‏آوردند. امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نیز به جدّ بزرگ‏وار خویش اقتدا کرده و در مسجد معتکف می‏شدند.

آثار فردی اعتکاف

از آن‏جایی که اعتکاف زمینه مناسبی است تا انسان به کاوش درباره انگیزه‏ها و روحیات خویش بپردازد، آثار فردی و اجتماعی فراوانی دارد. گوشه‏ای از آثار فردی این عمل مبارک عبارتند از: آمرزش گناهان، دوری از آتش جهنم، دریافت پاداش بسیار، میهمان شدن بر خدا درخانه او، شرافت یافتن به تلاوت قرآن و بهره‏مندی از برکات ذکرخداوند. معتکفِ پای‏بند به آداب، در هر کدام از نماز، دعا، تفکر، شب زنده‏داری و گریستن، به گنجینه‏هایی از رحمت خاص خداوند دست می‏یابد که گران‏بهاترین سرمایه زندگانی است.

تأثیر اعتکاف در برطرف شدن بلای عمومی

طبق اعتقادات اسلامی، گاهی خداوند به دلیل تأدیب انسان‏ها یا عقوبت آن‏ها به خاطر ستم‏کاری‏ها و گناهانشان، اراده نزول عذاب می‏کند و بلاهایی چون خشک‏سالی، زلزله، بیماری‏های عمومی و مانند آن‏را در نظر می‏گیرد تا انسان‏ها از خواب غفلت بیدار شده و به راه راست هدایت گردند. در این میانْ طبق روایات اسلامی، عمل شایسته گروهی از مردم می‏تواند باعث دفع بلا از جامعه‏ای گردد؛ چه این‏که خداوند در آیه 33 سوره انفال می‏فرماید:«پروردگار آن‏ها را تا زمانی که استغفار می‏کنند، عذاب نمی‏کند.» بر این اساسْ اعتکافِ خالصانه جمعی از مردم جامعه، می‏تواند چنین نقشی را در جامعه اسلامی داشته باشد و بلاهایی را دفع کند.

جایگاه اعتکاف در مقابله با تهاجم فرهنگی

جامعه اسلامی ایران، به دلیل تکیه بر ارزش‏های دینی و اسلامی، به ذائقه بسیاری از ابرقدرت‏های جهان خوش نیامده و آن‏ها را بر آن داشته تا تمام توان خود را برای جلوگیری از گسترش فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی بگمارند. در این راستا، تهاجم فرهنگی، یکی از ابزارهای دشمنان در چند سال اخیر بوده که به دنبال تغییر فرهنگ دینی و ملی و جایگزین کردن فرهنگ غرب می‏باشند که اینْ خود جهادی فرهنگی را در ایران می‏طلبد؛ جهاد و کوششی برای تقویت باورهای دینی که با ایجاد محافل معنوی و مجالس انس با خدا و شناخت بیش‏تر حضرت باری تعالی می‏توان گامی در راه مَصاف فرهنگی برداشت. بر این اساسْ اعتکاف می‏تواند برنامه سودمندی در مقابله با این تهاجم باشد؛ چرا که این برنامه عبادی، علاوه بر تأثیرات فردی، به دلیل دعوت جامعه به خداپرستی و دین‏مداری، می‏تواند آثار سازنده‏ای وی را به دنبال داشته باشد.

اقسام اعتکاف

اعتکاف در اصل یک عمل مستحبی است، ولی ممکن است به یکی از دلایل زیر واجب گردد:
اول به واسطه نذر، عهد یا قسم یاد کردن به این‏که انسان در برابر برخوردار شدن از نعمتی مثل موفقیت در یک کار و یا بهبودی از بیماری، چند روز را در مسجد معتکف شود؛ دوم شرط کردن آن در ضمن عقدی مانند اجاره به این نحو که مثلاً صاحب‏خانه شرط کند که مستأجر، هر سال پنج روز را در مسجد معتکف شود و مستأجر نیز آن را قبول کرده و عقد اجاره بنویسند، و سوم این‏که انسان از طرف کسی اجیر شود که به نیابت از او، در مسجد معتکف گردد که در این سه صورت، اعکتاف یک عمل واجب می‏گردد.

مکان اعتکاف

اعتکاف از نظر مکان محدودیت خاصی دارد و اختلاف آرای فقها در این باره به سه نظریه منجر شده است: اول آن‏که اعتکاف تنها در یکی از مساجد چهارگانه (مسجدالحرام، مسجد النبی، مسجد کوفه و مسجد بصره) صحیح است؛ دوم، اعتکاف در مسجد جامع هر شهر و منطقه نیز صحیح است. مقصود از مسجد جامع، مسجدی است که معمولاً مردم بیش‏تری در آن‏جا گِرد می‏آیند و به عبارت دیگر، مسجدی که بیش‏تر اوقات از سایر مساجد آن شهر یا منطقه، جمعیت بیشتری داشته باشد؛ و نظر سوم آن است که اعتکاف در سایر مساجدْ مانند مسجد محله و بازار صحیح است که این نظرِ شمار اندکی از فقهاست.

زمان اعتکاف

اعتکاف از نظر زمان، محدود به وقت خاصی نیست، ولی چون لازمه اعتکاف روزه گرفتن است، در دو روز عید فطر و عید قربان که روزه حرام است، نمی‏توان معتکف شد. البته بهترین زمان برای اعتکافْ دهه آخر ماه مبارک رمضان و روزهای سیزدهم تا پانزدهم ماه رجب است که در کشور ما، اعتکاف در سه روز ماه رجب رواج دارد و این سه روز، از چندجهت دارای اهمیت است: اول این‏که ماه رجب، ماه حرام است و مطابق روایات، اعتکاف در ماه‏های حرام از فضیلت بیش‏تری برخوردار است و دوم این‏که روزه در ماه رجبْ فضیلت خاصی دارد.

شرایط اعتکاف و مُعتکِف

لازم است که اعتکاف کم‏تر از سه روز نباشد، ماندن در مسجد ادامه داشته باشد و معتکف در طول روزهای اعتکافْ از محل اعتکاف خارج نشود، مگر برای مواردی که استثنا شده؛ مثل نیاز به طهارت و دیگر موارد. هم‏چنین معتکف باید عاقل، مؤمن، روزهْ‏دار و مُخلص باشد؛ یعنی اعتکاف را برای خدا و نه به قصد خودنمایی انجام دهد و نیز چنان‏چه معتکف از کسانی است که برای انجام این عمل نیاز به اجازه دیگران دارند؛ مثل فرزند، باید از پدر اجازه گرفته باشد.

برخی از احکام اعتکاف

از آن‏جایی که اعتکاف یک برنامه عبادی است، شرایط و احکام خاصی دارد که برخی از آن‏ها عبارتند از:
اعتکاف مستحبی را دردو روز اول می‏توان رها کرد، ولی اگر دو روز اول را به پایان ببرد، اعتکاف روز سوم بر او واجب می‏گردد. البته واضح است که اعتکافِ واجب را در صورتی که زمان آن تعیین شده باشد، حتی در روزهای اول هم نمی‏توان ترک کرد. در اعتکاف بلوغ شرط نیست. هم چنین تمام کارهایی که روزه را باطل می‏کند، برای معتکف حرام بوده و باعث باطل شدن اعتکاف اوست، و نیز اموری مانند خرید و فروش و جرّ و بحث در امور به قصد غلبه بر حریف و اظهار فضلْ حرام بوده و اعتکاف را باطل می‏کند.

آداب اعتکاف

شایسته است معتکف، علاوه بر رعایت شرایط و احکام اعتکاف، برای انجام بهتر و کامل‏تر آن، آدابی را که در این باره ذکر شده، نیز رعایت کند که با مراعات آنْ می‏توان بهترین نتیجه را برای تکامل معنوی گرفت. در این خصوص، رعایت آدابی مانند مداومت بر ذکر و یاد خداوند، نماز و تلاوت قرآن، رعایت اخلاص، باز ایستادن از گناه و تلاش در دوری از جلوه‏های دنیایی، از جمله کوشش درسخن نگفتن از امور دنیایی، ناسزا نگفتن و به طور کلی پرهیز از محرمات و هرچه انسان را از مقصود و مقصد اصلی یعنی اُنس با محبوب دور می‏سازد، سفارش شده است.

ضرورت اخلاص در اعتکاف

کارهای انسان برخاسته از انگیزه‏های درونی و بیرونی اوست. دین مقدس اسلام نیز ضمن تأیید این مطلب، بر لزوم جهت‏دار بودن اعمال انسان‏ها تأکید کرده و خداوند متعال و کسب رضایت او را بهترین نقطه برای محوریت افعال او دانسته است. خدایی بودن کار، جهت و سوی آن‏را تعیین می‏کند و «رنگ خدایی، بهترین رنگ‏ها و با دوام‏ترین آن‏هاست» واز آن‏جا که اعتکاف و خلوت با خداوند، از بهترین کارهای اسلامی و انسانی است، لزوم خالص بودن آن بیش‏تر احساس می‏شود.

علامه مجلسی رحمه‏الله و کمال اعتکاف

علامه مجلسی رحمه‏الله درباره کمال اعتکاف می‏نویسد: «کمال اعتکاف در آن است که اندیشه و دل و اعضا بر مجرّد عمل صالح وقف گردد و بر در خانه خدای جلیل و در برابر اراده مقدس او به حبس درآید و به زنجیر مراقبت او به بند کشیده شود و از آن‏چه روزه‏دار از انجام آن خودداری می‏کند، به طور تمام و کمال بازداشته شود و بر احتیاطی که روزه‏دار در مورد روزه خویش به کار می‏برد، به تناسب زیاد شدن مقصود از اعتکاف بیفزاید و دائم در روی آوردن به خدا و ترک روی‏گردانی از او ملازمت ورزد».

جوان و اعتکاف

میزان علاقه جوانان ایران اسلامی به اعتکاف، به حدّی است که به شهادت آمار، در سال 1381، هشتاد درصد معتکفان را جوانان تشکیل داده‏اند. این استقبال گسترده از این مراسم معنوی، خود پاسخ قاطعی است بر یاوه‏گویانی که نسل جدید جامعه را بُریده از دین و انقلاب معرفی می‏کنند؛ نسلی که به تعبیر مقام معظم رهبری، برخوردار از معرفت دینی بالا و ایمان عمیق است. هم‏چنین حضور در اعتکافْ باعث می‏شود که جوانْ طعم شیرین ایمان و اُنس با خداوند را چشیده و لذت‏های مادی در دیدگان او حقیر و بی‏ارزش جلوه کند و بتواند به آسانی از گرداب فساد و باورهای ضد دینی به سلامت عبور کند.

اعتکاف در ادیان گذشته

بنا به تصریح بعضی از بزرگان دین مانند علامه حلی رحمه‏الله ، اعتکاف در ادیان الهی دیگر نیز وجود داشته و در اسلام استمرار یافته است؛ اگرچه ممکن است در اسلام پاره‏ای از احکام و شرایط آن تغییر کرده باشد. درباره حدود و شرایط اعتکاف در دیگر ادیان، اطلاعات قابل توجهی موجود نیست. مرحوم علامه مجلسی رحمه‏الله در بحارالانوار می‏نویسد: «حضرت سلیمان علیه‏السلام در مسجد بیت المقدس اعتکاف می‏کرد و آب و غذا برای آن حضرت فراهم می‏شد و او در همان مکان به عبادت می‏پرداخت».

اعتکاف در کشورهای اسلامی

در حال حاضر، مراسم اعتکاف در دهه پایانی ماه مبارک رمضان، در بسیاری از کشورهای اسلامی، با شکوه خاصی برگزار می‏شود. همه ساله، گروه عظیمی از مسلمانان که بخش قابل توجهی از آنان را جوانان تشکیل می‏دهند، از سراسر جهان به سوی مسجدالحرام شتافته و در کنار خانه خدا معتکف می‏شوند و حتی بسیاری از زائران خانه دوست، به منظور دست‏یابی به فضیلت اعتکاف در دهه آخر ماه رمضان، این ایام پربرکت را برای انجام عمره مفرده برمی‏گزینند.

نجوای معتکف

مهربانا! آمده‏ام تا معتکف کوی تو شوم، لانه شیطان را در ذهن و جانم ویران سازم و بال پرواز از تو بگیرم. آقای من! فرمودی به خانه من درآی تا پناهت دهم و من نیز دل از همه گسسته و بر تو بسته‏ام و چشمْ‏انتظار نوازش‏های بنده‏پرورت می‏باشم.
معبود من! به مسجد، سجده‏گاه عاشقان و سر بر آستان نهادگان و خانه امن و آرامش تو آمده‏ام؛ مکانی که پروازها از آن سرگرفته و محل نزول فرشتگان و مجمع عاشقان و محفل کرّوبیان است. بدان امید آمده‏ام که در کنار دوستان و مقربان درگاهت قرار گیرم تا شاید گوشه چشمت بر من گنه‏کار روسیاه افتد.

سلام بر معتکف

سلام بر تو ای مقیم کوی یار، سلام بر تو و بر آن پیشانی نورانی‏ات که نشان از مِهر و مُهر دارد. سلام بر مهمانان خانه خدا، سلام بر پیروان ابراهیم علیه‏السلام و اسماعیل علیه‏السلام و رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله . سلام بر دل‏های پاکتان. سلام بر عاشقانی که ترک خانه و آشیانه کرده و قصد پرواز به سوی بی‏نیاز نموده‏اند. سلام بر جمع شیفتگان و بندگان. سلام بر آزادگان رهیده از قید و بند هوی و هوس. سلام بر پرواپیشگان. سلام بر تو ای معتکف و بر یاران یاری دهنده‏ات بر بندگی و رهیدگی.

خلعت اعتکاف

به تن نما برادرم، خلعت اعتکاف را
رسان به کام خویشتن، لذت اعتکاف را
سه پنج روز زندگی، به راه و رسم زندگی
به‏پا نما برادرم، همت اعتکاف را
اگر که مُفت می‏خرند در این زمانه عمر را
بیا بخر برای خود، عزّت اعتکاف را
ز دود و داد در گذر، به حال خود نما نظر
گزین در این میانه تو، خلوت اعتکاف را
تشرّف است بی‏گمان، اجازه‏ای است در میان
اگر دهند دست من، قسمت اعتکاف را
برگرفته از : گلبرگ :: شهریور 1382، شماره 42
منبع: http://www.hawzah.net

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد