خداوند در قرآن كريم به نعمت زبان اشاره فرموده و مي فرمايد: ؛الرَّحْمنُ ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ ، خَلَقَ الْإِنْسانَ ، عَلَّمَهُ الْبَيانَ[1] زبان عمده ترين وسيله اي است كه مردم به كمك آن با يكديگر ارتباط فكري برقرار مي كنند و ايجاد تفاهم و انتقال مفاهيم از طريق زبان صورت مي گيرد. در يك جمله زبان ملاك ارزش و معرف شخصيت انسان و ترازوي عقل اوست. حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «المرءُ مخبوء تحت لسانه؛[2] شخصيت هر کس در پي زبان اوست» زبان با تمام فوائدي كه برايش ذكر مي شود مفاسد و آفاتي نيز دارد كه بايد آنها را شناخت تا با كنترل زبان، از ابتلاء به آن آفات پيشگيري و اجتناب ورزيد.
در قرآن كريم آمده است: اي كساني كه ايمان آورده ايد نبايد قومي قوم ديگر را مسخره كند، شايد آنها از اينها بهتر باشند، و نبايد زناني زنان ديگر را مسخره كنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند.از يكديگر عيب مگيريد، و به همديگر لقبهاي زشت مدهيد، چه ناپسنديده است نام زشت پس از ايمان. و هر كه توبه نكرد آنان خود ستمكارند.»[3]خداوند در آيه ديگر مي فرمايد: واي بر هر بدگوي عيبجويي ،وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَة.[4]در روايتي داريم كه حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: «هر كه متعهد شود محافظت آنچه ميان دو فك اوست كه زبان باشد، و آنچه ميان دو پاي اوست، من از براي او بهشت را متعهد مي شوم.»[5]شخصي به آن حضرت عرض كرد كه: راه نجات چيست؟ فرمود: زبان خود را نگاه دار.[6] و ديگري عرض كرد كه: از چه چيز بيشتر بر من ترسيده شود؟ زبان او را گرفت و فرمود: اين و فرمود بيشتر چيزي كه مردمان را داخل جهنم مي كند زبان است و شهوت.[7]حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد:
«به خدا سوگند، باور نمي كنم بنده اي زبانش را حفظ نكند تقوائي سودمند به دست آورد.»[8]پيامبر اكرم مي فرمايد: «بيشترين مردم به خاطر گناه و آفت زبان به جهنم مي روند.» كه در اينجا به بعضي از آنها اشاره مي كنيم.[9]1. غيبت. 2. نميمه. 3. دروغ. 4. دو زباني. 5. بهتان و افتراء. 6. قذف. 7. افشاء اسرار مؤمن. 8. دشنام 9. لعن و نفرين. 10. طعن و شماتت. 11. سُخريه و استهزاء. 12. مدح. 13. اظهار غضب. 14. غنا. 15. كثرت مزاح و خنده. 16. مراء و جدال. 17. خصومت.18. سؤال عوام از امور مشكله. 19. تكلم بدون علم. 20. تكلم بي فايده. 21. منكر خدا شدن. 22. غير خدا را پرستش كردن. 23. دروغ بستن به خدا. 24. تكذيب آيات خدا. 25. كفران نعمت. 26. از خدا شكوه كردن. 27. اظهار نااميدي كردن از خداوند. 28. به خداوند دشنام دادن. 29. نسبت فرزند به خدا دادن. 30. نسبت بي عدالتي به خدا. 31. ادعاي خدائي كردن. 32. از خدا درخواست بيجا كردن. 33. دعاي خير براي ستمگران. 34. نفرين كردن. 35. چون و چرا كردن در كار خدا. 36. خدا را متهم كردن كه به قتل امام حسين راضي بوده. 37. با دشمنان خدا اظهار دوستي كردن. 38. منكر رسالت پيامبر شدن. 39. پيامبر را مجنون خواندن. 40. اسرار امامان معصوم را فاش كردن. 41. از سخن امام عيب گرفتن. 42. براي ظهور امام زمان وقت تعيين كردن. 43. ادعاي امامت كردن. 44. حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال دانستن. 45. احكام را با قياس سنجيدن. 46. به ناحق شهادت دادن. 47. تفسير به رأي كردن قرآن. 48. مؤمن را خوار كردن. 49. فاسق را عزيز شمردن. 50. مؤمن را ترساندن. 51. اظهار فقر و تنگدستي كردن. 52. راز خود را به ديگران گفتن. 53. به پدر و مادر اُف گفتن. 54. عيبجوئي كردن. 55. نسبت زنا به كسي دادن. 56. خلافكار را تشويق كردن. 57. مؤمنان را با القاب زشت خواندن. 59. به مال و منال ديگران غبطه خوردن. 60. وعدة دروغ دادن. 61. صفات نيك زنان را به نامحرمان گفتن. 62. با زن نامحرم شوخي كردن. 63. فال بد زدن. 64. عذرتراشي براي ظلم ظالمان. 65. سخن برادر مسلمان خود را قطع كردن. 66. پيشگويي و كهانت. 67. منّت كشيدن. 68. با خواندن قرآن كسب روزي كردن. 69. امر سلاطين را امر خدا دانستن. 70. در كيفيت خدا سخن گفتن.[10]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. معراج السعاده، احمد نراقي، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ص 527.
2. گناهان زبان، محمدعلي صفري، تهران، چاپ فرهنگ، 1361.
پي نوشت ها:
[1]. الرحمن/ 4-1.
[2]. نوري، مستدرک الوسائل، قم، موسسه آل البيت ـ عليه السلام ـ ، 1408 ق، ج9، ص 22.
[3] . حجرات/ 11.
[4]. همزه/1.
[5] . كنزل العمال، ج 15، ص 806، ح 43205.
[6] . جامع السعادات، ج 2، ص 341.
[7] . الغزالي، محمد، احياء العلوم، بيروت، انتشارات دارالقلم، ج 3، ص 94.
[8] . نهج البلاغه، ص 183، خطبه 176.
[9] . نراقي، احمد، معراج السعاده، ص 527.
[10] . صفري، محمدعلي، گناهان زبان، تهران، چاپ فرهنگ، چاپ اول، شهريور 1361.