منابع نقل روايت و متن آن: در مورد روايت فوق در منابع روائى جستجو شد و آنچه به دست آمد يك روايت است كه از امام محمد باقر(عليه السلام) نقل شده و در كتب دعائم الاسلام، بحارالانوار و مستدرك الوسائل ذكر گرديده، بحار و مستدرك از دعائم الاسلام نقل مى كند.
پس در واقع تنها منبع اين روايت، كتاب دعائم الاسلام است.
بررسى سند روايت:
اما درباره سند اين مطلب بايد توضيح داد كه اين روايت از لحاظ سند ضعيف مى باشد و مورد اعتماد نيست، زيرا:
اولا: همانطورى كه گفتيم منبع روايت فوق كتاب دعائم الاسلام است و از متفردات اين كتاب مى باشد و در كتب معتبره شيعه مثل كتب اربعه ذكر نگرديده معلوم مى شود كه صاحبان اين كتب كه از اجلاء واستوانه هاى شيعه مى باشند آن را مورد اعتماد نمى دانسته اند و ضعيف بوده كه ذكرش ننموده اند.
ثانياً: مرسله([1]) است، و روايت مرسله در حكم روايات ضعيف مى باشد و در صورتى قابل اعتماد است كه به وسيله شهرت و يا اماره اى ديگر ضعفش جبران گردد، كه روايت فوق هيچگونه جبران كننده و تقويت كننده اى ندارد.
ائمه معصومين و ترك اولى:
اما عدم جواز ترك اولى از ائمه و مخالفتش با عصمت آنان و يا جواز آن و عدم مخالفتش با عصمت آنان مطلبى است كه بايد روى آن تأمل شود; زيرا محال بودن ترك اولى از ائمه معصومين به طور خصوص ثابت نگرديده و بعضى، از راه دلائل عصمت مى گويند: امام ترك اولى نمى كند. بنابراين آيا اين مطلب درست است يا نه؟ اختلافى است، چون از يك طرف با توجه به اينكه علم، منشأ عصمت است و هر چه علم بيشتر باشد يقين بيشتر است و هر چه يقين بيشتر باشد درجه عصمت بالاتر است و يقين ائمه اطهار از يقين پيامبران غير از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بيشتر بوده، چنانكه حضرت ابراهيم(عليه السلام) با آن همه مقام و عظمت كه دارد و خداى متعال علاوه بر نبوت، مقام امامت را هم به او عطا نموده است به خداى متعال عرض مى كند: «پروردگارا به من نشان بده كه چگونه مرده ها را زنده مى كنى؟ به او فرمود: آيا ايمان نياوردى؟ گفت: آرى ايمان آورده ام ولى براى آرامش يافتن دلم مايلم ببينم»([2])ولى امام على(عليه السلام)مى فرمايد: اگر پرده عقب برود بر يقين من چيزى افزوده نمى گردد»([3]) كه اگر اين را بپذيريم، روايت مذكور علاوه بر ضعف سند مخالف اين عقيده نيز مى باشد. و از طرف ديگر بعضى از بزرگان در توجيه استغفارهاى ائمه معصومين در دعاها گفته اند: ائمه معصومين هم مانند پيامبران مرتكب ترك اولى شده اند، به عنوان نمونه به مطلبى از مصباح المنير در اين زمينه توجه فرمائيد: «ممكن است كارى از پيامبر و امام صادر شود كه از نظر حكم شرعى و قوانين عمومى نه حرام باشد و نه مكروه، لكن امر لايق و متناسب شأن و مقام آنها، نباشد مثلا اگر شخص معصوم، عمل مستحبى را ترك كند گرچه مشغول انجام مستحب پايين تر شده باشد قهراً بعد از توجه به موضوع، كار خود را خلاف ادب و جرم مى شمارد و خود را ظالم به نفس مى بيند، ناراحت مى شود و بسا هست كه گريه مى كند، حال مى توان گفت مواردى كه معصومين(عليهم السلام)اقرار به گناه يا استغفار و توبه كرده اند از اين قبيل بوده است. بنابراين مى توان گفت گناه بر دو قسم است. گناه حقيقى يعنى عمل مخالف اوامر و نواهى خداوندو گناه نسبى و اضافى يعنى عملى كه با ملاحظه مقام و شخصيت عمل كننده، غير مناسب است و آنچه مسلّم است گناه قسم اول، از معصومين، سر نمى زند ولى قسم دوم كه به تعبير اهل فّن ترك اولى ناميده مى شود صدورش از معصوم ممكن است.»([4])
از مطالب فوق نتيجه گيرى مى شود كه اولا سند روايت ضعيف است. ثانياً: باچشم پوشي از ضعف سند و قبول نمودن روايت اين روايت منافاتى با عصمت ائمه معصومين ندارد، چون طبق نظر بعضى از بزرگان شيعه ترك اولى از ائمه معصومين نيز ممكن است.
پي نوشت ها:
[1]- براى مرسله دو تعريف شده، تعريف عام و تعريف خاص، تعريف عام: هر حديثى كه همه راويان يا بعضى از آنها حذف شده باشد و راويش معصوم را درك نكرده باشد، و تعريف خاص: هر حديثى كه يكى از تابعين معصوم، بدون ذكر واسطه و سلسله رواة آنرا به معصوم اسناد دهد (ماماقانى، مقباس الهداية فى علم الدراية، مؤسسه ال البيت، چاپ اول، مهر قم، 1411، ج 1، ص 240 و 239).
[2]- بقره: 260.
[3]- بحار (دار احياء التراث العربى) ج 46، ص 135.
[4]- آيت اللّه ميرزا على مشكينى، مصباح المنير (نشر الهادى، قم، چاپ چهارم، سال 76) ص 28 و 27.