بر اساس آموزههای اسلام، نعمتهای بهشت دائمی و همیشگی است. قرآن میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً؛ خالِدینَ فیها لا یبْغُونَ عَنْها حِوَلاً»؛[1] افراد باایمان و نیکوکار در بهشت جاودانه خواهند بود و هرگز آرزوی انتقال از آنجا را نمیکنند.
به عبارت دیگر، اهل بهشت طالب تحول نیستند و برای آنان بهشت خستهکننده نیست.
تعداد فراوانی از آیات نیز نشانگر آن است که در بهشت، حزن و اندوهی نیست که با جستوجوی ریشهی «حزن» میتوانید به برخی از آنها دست یابید.
با این وجود، اما از برخی روایات استفاده میشود که گروهی از افراد در بهشت تنها و جدا از افراد خانواده و بدون دارایی هستند! و در نتیجه، دچار اضطراب و نگرانی خواهند بود:
1. از امام صادق(ع) نقل شده است: «اگر در بعضی مسائل، تو را فریب دادهاند، مواظب باش در نماز عصرت تو را فریب ندهند. نماز عصر را وقتی بخوان که نور خورشید کاملا سفید و روشن و درخشان باشد (مایل به زردی نباشد). همانا رسول خدا(ص) فرمود: بدون خانواده و بدون مال کسی است که نماز عصر را ضایع سازد. مجددا از آنحضرت(ص) پرسیدند: چه کسی بدون خانواده و بدون مال است؟! آنحضرت(ص) فرمود: کسی که در بهشت برای وی خانواده و مالی نباشد. پرسیدند: ضایع ساختن نماز عصر چگونه است؟ آنحضرت(ص) فرمود: وقتی است که نماز عصر را به تأخیر افکند تا آفتاب زرد شود یا غروب کند».[2]
2. حنان بن سدیر از طریق ابوسلام عبدی نقل میکند از امام صادق(ع) پرسیدند کسی که نماز عصر را از روی عمد به تأخیر میاندازد، چه وضعیتی دارد؟ حضرتشان(ع) فرمود: «در روز قیامت (تنهای تنها) و جدا از افراد خانواده و دارائیش محشور میشود. ابوسلام پرسید حتی اگر از اهل بهشت باشد؟ امام(ع) فرمود: حتی اگر از اهل بهشت باشد! ابوسلام پرسید: مقام و منزلت وی در بهشت چگونه خواهد بود؟ امام(ع) فرمود: در بهشت (تنهای تنها و) جدا از افراد خانواده و دارائیش بسر خواهد برد؛ (و در ادامه سخنان خود فرمود): ساکنان بهشت به عنوان میهمان (و نه صاحب خانه) از او پذیرایی میکنند؛ چرا که در بهشت جایگاه معینی ندارد».[3]
3. امام صادق(ع) فرمود: «هر کسی نماز عصر را بدون آنکه فراموش کند به تأخیر بیندازد و منجر به ترک آن شود، خداوند او را در روز رستاخیز بدون زن و فرزند و مال قرار میدهد».[4]
در برخی از روایات نیز به ترک نماز اشاره شده است؛ اما آنرا منحصر به نماز عصر نکرده است.[5]
در تحلیل سندی این روایات باید گفت؛ این دسته از روایات دارای سند صحیح و متقنی نیستند؛ چراکه برای برخی از این روایات، سندی ذکر نشده است؛ و در سند برخی دیگر، افرادی حضور دارند که از نظر اندیشمندان دانش رجال مورد تأیید نیستند؛ به عنوان نمونه در سند روایتی، «حنان بن سدیر» قرار دارد که وی از اصحاب امام صادق(ع)[6] و امام کاظم(ع) بود.[7] برخی از دانشمندان رجال، وی را ثقه و مورد اعتماد میدانند؛[8] اما برخی وی را واقفی میدانند.[9] به همین دلیل برخی در اعتماد به روایات وی تردید کردهاند.[10]
همچنین در سند روایت دیگر «حسن بن علی بن فضال» قرار دارد که با وجود اینکه برخی از اندیشمندان دانش رجال، وی را ثقه و مورد اعتماد میدانند؛[11] و برخی نیز معتقدند که فطحی مذهب بود و در اواخر عمر از عقیده خود برگشت.[12]
اما در ارتباط با محتوای این روایات باید گفت:
با توجه به اینکه قرآن بارها صریحا میفرماید که اهل بهشت از هر حزن و نگرانی و اندوهی دورند؛ لذا بر فرض اینکه فردی در بهشت باشد و همزمان نگران غذا و جای خود باشد، مورد پذیرش نخواهد بود، حتی اگر در روایتی ذکر شده باشد، چون مخالف صریح قرآن است.
بر این اساس، این روایت و دیگر روایات موجود در این زمینه را با فرض پذیرش – باید به نوعی توجیه نمود. به عنوان نمونه، آنان در واقع دوزخی بوده و بعد از شفاعت و عفو، از دوزخ رهایی یافته و در مراحل اوّلیه ورود به بهشت اینگونه هستند؛ یعنی هنوز رسما از اهل بهشت نشدهاند وگرنه با ثبت نامشان در میان بهشتیان دیگر نباید هیچ دغدغهای داشته باشند.
علاوه بر آنکه این احتمال وجود دارد که با توجه به درجات بهشتیان، برخی افراد در مرتبه پایین از آن قرار بگیرند، افراد خانواده وی در درجات بالاتری از بهشت قرار بگیرند و طبیعی است که نتوانند برای دیدار خانواده خود به درجات بالاتر بروند، اگرچه آنان میتوانند برای بازدید او بیایند.
[1]. کهف، 107-108.
[2]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 218، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[3]. شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الأعمال، ص 231، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، 1406ق.
[4]. برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج 1، ص 83، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق؛ ثواب الاعمال و عقاب الأعمال، ص 231.
[5]. المحاسن، ج 1، ص 83.
[6]. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، محقق، مصحح، شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصطفوی، حسن، ص 555، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، 1409ق.
[7]. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 146، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1365ش.
[8]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الابواب(رجال طوسی)، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص 164، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1427ق.
[9]. اختیار معرفة الرجال، ص 555؛ رجال الطوسی، ص 334.
[10]. علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، ص 218، نجف اشرف، دار الذخائر، چاپ دوم، 1411ق.
[11]. رجال الطوسی، ص 354.
[12]. حلی، حسن بن علی بن داود، الرجال( لابن داود)، محقق، مصحح، بحرالعلوم، محمدصادق، ص 441 – 442، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، 1342ش؛ ر. ک: «بررسی وثاقت حسن بن علی بن ابی حمزه بطائنی»، 26531؛ «بررسی احادیث مربوط به عزب ماندن»، 101393؛ «شخصیتهای مهم فرقه فطحیه»، 66993.