در سوره «الرحمن» خداوند نعمت هاى گوناگون خود را – اعم از مادى و معنوى بیان کرده و بعد جن و انس را مخاطب قرار داده است که: کدام یک از نعمت هاى پروردگارتان را تکذیب مى کنید. این پرسش، استفهام تقریرى است که در مقام اقرار ذکر مى شودهمان، ص 240.. از این رو در روایتى آمده است که بعد از این جمله بگوییم: پروردگارا! ما هیچ یک از نعمت هاى تو را تکذیب نمى کنیم «لا بشى ء من الائک رب اکذب». اندیشه و دقت در نعمت هاى الهى – با جزئیات و ریزه کارى ها و اسرارى که در هر یک از آنها نهفته است حس شکرگزارى را برمى انگیزد و انسان را به عرفان و شناخت مبدأ این نعمت ها دعوت مى کند. به همین جهت خداوند از بندگانش، اقرار مى گیرد. این تکرار نه تنها منافاتى با فصاحت و بلاغت ندارد، بلکه خود یکى از فنون فصاحت است. این درست مانند آن
است که پدرى فرزند فراموش کار خود را مخاطب ساخته، مى گوید: آیا فراموش کردى کودکى خرد و ناتوان بودى. من چه خون جگرها براى پرورش تو خوردم؟! آیا فراموش کردى هنگامى که به مرحله جوانى رسیدى و نیاز به همسر داشتى، پاک ترین همسر را برایت انتخاب کردم؟! آیا فراموش کردى نیاز به خانه و وسایل زندگى داشتى، برایت فراهم کردم؟ پس این سرکشى و بى مهرى از
چیست؟! خداوند مهربان نیز نعمت هاى گوناگونش را به این بشر فراموش کار یادآور مى شود و به دنبال هر بخش از آنها، از او سؤال مى پرسد: «کدام یک از اینها را انکار مى کنى؟!» پس این نافرمانى و طغیان براى چیست؟! در حالى که اطاعت من نیز رمز تکامل و پیشرفت خود شما است و از آن چیزى عاید پروردگارتان نمى شودتفسیر نمونه، ج 23، ص 113 115..
است که پدرى فرزند فراموش کار خود را مخاطب ساخته، مى گوید: آیا فراموش کردى کودکى خرد و ناتوان بودى. من چه خون جگرها براى پرورش تو خوردم؟! آیا فراموش کردى هنگامى که به مرحله جوانى رسیدى و نیاز به همسر داشتى، پاک ترین همسر را برایت انتخاب کردم؟! آیا فراموش کردى نیاز به خانه و وسایل زندگى داشتى، برایت فراهم کردم؟ پس این سرکشى و بى مهرى از
چیست؟! خداوند مهربان نیز نعمت هاى گوناگونش را به این بشر فراموش کار یادآور مى شود و به دنبال هر بخش از آنها، از او سؤال مى پرسد: «کدام یک از اینها را انکار مى کنى؟!» پس این نافرمانى و طغیان براى چیست؟! در حالى که اطاعت من نیز رمز تکامل و پیشرفت خود شما است و از آن چیزى عاید پروردگارتان نمى شودتفسیر نمونه، ج 23، ص 113 115..