اين فرقه اي که در پرسش به آن اشاره شده فرقه مهدويه اشراقيه گمناميه ملامتيه است که توسط برخي از اعضاء فرقه ذهبيه در سال هاي اخير راه اندازي شده است.
فرقه سازي يکي از سنت ها در فرهنگ تصوف است که در طول تاريخ حياتش جاري بوده و براي رسيدن اهداف خاص فرقه اي و صوفيانه باعث اختلاف و تفرقه گرديده است. اعضاء اين گروه تأسيس اين فرقه را به سيد علي مبدأ نسبت مي دهند و سيد علي مبدأ به علت اين که آدم خيلي عصباني و فحاش بوده در دزفول به نام سيد کفري معروف است. اما واقع غير از اين است زيرا سيد کفري در هيچ فرقه اي از صوفيه عضويت نداشته و هرگز ادعاي تأسيس فرقه اي را با هيچ نامي نکرده است هر چند اگر اين شخص موسس اين فرقه هم مي بود موجب مشروعيت وجود اين فرقه نمي گرديد. به علت اين که تصوف با تمام فرقه هايش از ريشه و اصل با اسلام و مباني آن منافات دارد و باطل مي باشد که در جاي خودش بيان شده است. بنابراين فرقه مهدويه اشراقيه پس از فوت سيد کفري در سال 1356ش توسط سيد محمد محسني و هدايت الله منشي زادگان و ديگران که از اعضاي فرقه ذهبيه بودند تاسيس گريده است و آنان پس از وفات اين سيد مدعي جانشيني او مي شوند و فرقه اي را به اين نام در کنار فرقه ذهبيه احمديه تأسيس مي کنند و فرقه خود را از تمام فرقه هاي صوفيه بهتر و بر حق تر مي پندارند با اين که مي دانند هيچ فرقه صوفيه نمي تواند حق باشد.
روايات زيادي در گمراه بودن و انحراف فرقه هاي صوفيه نقل شده که در اينجا به ذکر يکي از آنها اکتفاء مي کنيم:
از امام رضا ـ عليه السلام ـ نقل شده است که شخصي از اصحاب ما از امام صادق ـ عليه السلام ـ پرسيد که در زمان ما قومي پديد آمده که به آنان صوفيه مي گويند نظر شما درباره آن چيست؟ حضرت فرمود:
آنان دشمنان ما هستند هر کس به سوي آنان ميل کند از آنان خواهد بود، و با آنها محشور خواهد شد. و زود است اقوامي بيايند که حبّ ما را ادعا مي کنند لکن به سوي آنان ميل دارند و خودشان را شبيه آنها مي کنند و القاب آنان را بر خودشان مي گذارند و سخنان آنها را به تأويل مي برند. آگاه باشيد هر کس به سوي آنها ميل پيدا کند از ما نيست و ما از او بيزاريم. و هر کس آنها را انکار نموده و ردّ کند مثل کسي است که در حضور پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با کفار جهاد نموده باشد.[1]تمام فرقه هاي صوفيه که خودشان را به شيعه نسبت مي دهند مثل ذهبيه، گناباديه و همين فرقه اي که در سوال به آن اشاره شده براي به دام انداختن جوانان ناآگاه و بي خبر از ماهيت تصوف از همين شگردهايي که با فرهنگ شيعي همخواني دارند استفاده مي کنند. اين فرقه ها در اين اواخر براي فريب دادن مردم، نام خانقاه شان را به مهديه و حسينيه تبديل نموده اند. اين گروه ها با همين روش براي خودشان مريد جذب مي کنند و در فرصت و زمان مناسب که احساس کنند ديگر بر آنان مسلط شده اند و از چنگ شان به علت عوامل متعددي نمي توانند بيرون روند، عقايد و رسم و رسومات واقعي شان را براي آنان ابراز نموده و در مراسم سرّي و خصوصي آنان را شرکت مي دهند و از شريعت و مناسک دين مبين اسلام آنان را رهايي داده و تبليغ اباحه گري مي کنند.
اما در پاسخ سوالات که مطرح شده مرجع معظم آيت الله العظمي صافي گلپايگاني سخن را تمام نموده و فتواي مراجع ديگر نيز به طور خلاصه بيان گرديده که در اين جا توجه به آن را لازم مي دانيم:
کسي از آقاي گلپايگاني (ره) دقيقا اين گونه سوال نموده که چند ماهي است ضمن تکاليف ديني، شبهاي جمعه براي دعا و انابه به درگاه خدا در خانقاه شرکت مي کنم. چون مشاهده کرده ايم به جز قرائت قرآن و دعاء و ثناء و يک ذکري هم براي مولي چيزي ديگري در آنها انجام نمي دهند: حالا رفتن من در آنجا ثواب دارد يا نه؟
آيت الله گلپايگاني در جواب فرموده است: واضح است که معبد مسلمانان مسجد است و رفتن به خانقاه اگر براي اين باشد که گمان کنيد آنجا خصوصيت و شرافتي بر ساير امکنه دارد بدعت و حرام است. و علاوه اين تشکيلات، موجب تفرقه مسلمين و اختلاف و ضعف آنها مي شود و ذکرهايي که در آنجا خوانده مي شود اگر مدرک و سند معتبري نداشته باشد خواندنش به قصد ورود جايز نيست و اگر عبادات آن با عقايد حقّه موافق نباشد خواندش مطلقا حرام است. شما در وظايف خود به رساله هاي عمليه و در اذکار و ادعيه به کتاب هاي دعا مانند مفاتيح الجنان رجوع نمائيد.[2]و نيز در پاسخ به اين سئوال که رفتن به خانقاه دراويش جهت استماع مرثيه و سوگواري ائمه ـ عليهم السلام ـ و اقامه فاتحه مردانه و زنانه و شرکت نمودن در اجتماع آنان در اعياد و غيره و منبر رفتن جهت ختم فواتح و کمک به ساختمان خانقاه جايز است يا نه؟ مي فرمايد: امور مذکوره، ترويج باطل است و جايز نيست. اعاذنا الله من فتن آخر الزمان.[3]و باز در پاسخ سوال ديگري که گفته شده است اشخاص به خانقاه مي روند و جهت رياضت از دستورات آنها پيروي مي کنند آيا چنين کاري صحيح است يا نه؟ مي فرمايد: جنابعالي براي عبادت به مسجد برويد و براي رياضت مطابق رساله مرجع تقليد، واجبات و مستحبات را عمل نمائيد و محرمات و مکروهات را ترک کنيد، که بهترين رياضت است و از متابعت غير از قرآن و اخبار ائمه ـ عليهم السلام ـ اجتناب کنيد که خطر دارد.[4]اين سوال از مراجع تقليد شده که آيا شرکت کردن در مجالس و محافل صوفيه و انجام اعمال و گفتن اذکار آنان و حضور در خانقاه آنها چه صورت دارد؟
آيت الله وحيدي فرموده است: اگر مجالس آنها مشتمل بر امور خلاف شرع باشد و اذکار مأثوره از نبي اکرم و ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ نباشد شرکت در آنها اشکال دارد.
آيت الله مکارم:جايز نيست و کمک به اهل بدعت است.
آيت الله صافي گلپايگاني: شرکت و حضور در آن محافل ترويج باطل و حرام است.
و الله العالم.
آيت الله شيخ جواد تبريزي: اگر با حضور خود در خانقاه و با شرکت درمجالس و محافل صوفيه بتواند آنها را ارشاد و به راه حق هدايت کند، شرکت کند و اگر شرکت او موجب ترويج آنها شود و نتواند در آنها تأثير بگذارد شرکت جايز نيست، والله العالم.[5]با توجه به حقيقت و ماهيت تصوف و فتاواي مراجع تقليد، تمام آنچه که در چهار سوال ذکر شده جايز نمي باشد چون اين امر يا پيروي از صوفيه است و يا در ترويج و تقويت و تاييد آنان نقش دارد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ عارف و صوفي چه مي گويد، جواد تهراني.
2ـ در کوي صوفيان، تقي واحدي.
3ـ اسلام و دراويش، محمد مرداني.
4ـ تصوف و تشيع، هاشم معروف الحسني.
پي نوشت ها:
[1]. نوري، ميرزا حسين، مستدرک الوسائل، ج12، ص323، قم، آل البيت لأحياء التراث، دوم، 1408ق.
[2]. گلپايگاني، محمد رضا، مجمع المسائل، ص154، قم، دارالقرآن الکريم، چهارم، 1413ق.
[3]. همان.
[4]. همان، ص155.
[5]. مرداني، محمد، اسلام و دراويش، فتاواي مراجع، قم، سپهر آذين، اول، 1385ش.