مطالعه تاريخ بشري ـ از روزي كه تاريخ بر جاي مانده است ـ به خوبي اين واقعيت را آشكار ميسازد كه موانع راه رشد و تكامل انسان، جز با قدرت و خونريزي، از سر راه برداشته نميشود و تعاليم اخلاقي و اصول تربيتي هر چند تأثيرهاي ژرف و گسترده داشته است ليكن اين تأثيرها، در برخي افراد نجيب انساني بوده است و در طبقة سلطه طلب و دنيادار و استثمارگر كه منابع اقتصادي، سياسي و نظامي جامعهها را در دست داشته و دارند، يا هيچ تأثيرنداشته و يا تأثير آن تحول آفرين و دگرگون ساز نبوده است. براي تربيت و هدايت آنان، بايد عامل ديگري بكار ميرفته است تا سد راه انسانها نگردند و راه رشد را برتودههاي مردم نبندند، تا همگان بتوانند بدون هيچ مانعي به راه رشد خويش ادامه دهند. از اين رو مسأله جنگ و كاربرد نيرو به عنوان يك ضرورت براي دستيابي به هدفهاي انساني مطرح ميگردد. اسلام، با توجه به همين واقعيت ها، جنگ را نه به عنوان هدف و آرمان، بلكه بعنوان راه و وسيله براي تحقق توحيد و عدل پذيرفته است.
در مورد اينكه در قرآن خطاب به حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمده وظيفه تو فقط دعوت كردن و ارشاد مردم است و مابقي به عهدة ماست بايد گفت كه در جاي ديگري از قرآن آمده كه «و قاتلو هم حتي لاتكون فتنة و يكون الدين لله …»[1] يعني با آنان نبرد كنيد تا ديگر فتنهاي نباشد و دين براي خدا گردد…» پس ملاحظه ميشود كه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ تنها مأمور به ارشاد و موعظه نبودند بلكه مأمور به جهاد و مبارزه نيز بودند به اندازهاي كه شخص پيامبر در مدت حدود 13 سال كه در مدينه تشكيل حكومت اسلامي دادند بيش از 70 جنگ بر عليه مشركين و دشمنان اسلام داشتهاند و پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمايند: «الخير كله في السيف و تحت ظل السيف و لايقيم الناس إلا السيف، و السيوف مقاليد الجنة و النار.» تمام نيكي و خير در شمشير و در زير ساية شمشير است، و مردمان را جز شمشير راست نميكند و شمشيرها كليدهاي بهشت و دوزخند.»[2]از مطالب فوق نتيجه ميگيريم كه دستور خداوند متعال و روش برخورد پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فقط دعوت و ارشاد نبود بلكه در برخي موارد، براي رعايت مصالح دين و جامعه به شمشير متوسل ميشدند. اما راجع به نحوة برخورد امام زمان ـ عليه السّلام ـ بايد گفت كه متأسفانه با تبليغات وسيع دشمنان اسلام و تشيع، اين مطلب در ذهن عموم مردم جا افتاده است كه امام زمان ـ عليه السّلام ـ هنگام ظهور و قيام، دست به كشتار وسيع مردم ميزند و به كوچكترين بهانهاي گردن مردم را ميزند و حال آنكه واقعيت بر خلاف آن است و اينگونه نيست كه امام مهدي ـ عليه السّلام ـ كسي را مجبور به اسلام آوردن كند زيرا با توجه به آيات و روايات پي ميبريم كه يهود و نصارا تا روز قيامت باقي خواهند ماند هر چند ممكن است در اقليت باشند و بدون آنكه صاحب اختيار و اقتدار گردند، در پناه دولت اسلامي، جان و مال و آبرو و ناموس آنها محفوظ است پس اينطور نيست كه همه به زور شمشير مسلمان شوند. خداوند متعال ميفرمايد: «و ما از كسانيكه ادعاي نصرانيت داشتند پيمان گرفتيم، پس قسمتي از پندهاي ما را فراموش نمودند، ما هم دشمني و كينه را تا قيامت در بين آنها انداختيم»[3]از اين آيه استفاده ميشود كه يهود و مسيحيان تا روز قيامت وجود دارند بنابراين آنها به اسلام آوردن مجبور نميشوند. ابوبصير ميگويد به امام صادق ـ عليه السّلام ـ عرض كردم صاحب الأمر با اهل ذمه، يهود و نصارا چه خواهد كرد؟ فرمودند: مانند پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ با آنان مصالحه ميكند، آنها هم با كمال تواضع و خواري جزيه ميدهند.»[4]از سوي ديگر چون هدف از خلقت انسان، رشد و تكامل، معرفت و شناخت اوست، پس بايد روزي اين هدف تحقق يابد، از اين رو در دوران ظهور، كه روزگار تحقق همه آرمانهاي انساني و الهي است، شناخت انسان به تكامل نهايي ميرسد و در ابعاد گوناگون دانايي، از جهانشناسي، انسانشناسي و خداشناسي عروج لازم را مييابد. البته اين موضوع از مهم ترين برنامهها و اقدامهاي حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ است و از اين رهگذر دو محور اساسي تحقق ميپذيرد:
1. با گسترش شناخت و كشف اسرار كائنات، پايههاي خداشناسي استوار ميگردد.
2. گسترش شناخت و دانايي، تشكيل جامعه انساني سامان يافته و مرفه را ممكن ميسازد.
در نتيجه قبل از بكار بردن شمشير، تودههاي مردم و عده زيادي به حقانيت امام مهدي ـ عليه السّلام ـ پيميبرند و دين اسلام را قبول ميكنند و جنگ و خونريزي فقط با عده كمي از گردنكشان و مستكبران عالم، كه مانع رشد و تكامل انسانها ميگردند، ميباشد و جنگهاي امام مهدي ـ عليه السّلام ـ براي مجبور كردن ديگران به پذيرش اسلام نيست بلكه براي ريشهكن كردن ظلم و بيدادگري و گسترش عدالت جهاني ميباشد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. موعودشناسي و پاسخ به شبهات (مؤلف: علي اصغر رضواني).
2. دادگستر جهان (ابراهيم اميني).
3. مهدي منتظر (شيخ محمد جواد خراساني).
پي نوشت ها:
[1] . سوره بقره آيه 193.
[2] . وسائل الشيعه، ج 11، ص 5، كتاب جهاد باب وجوبه علي الكفاية … ناشر دارإحياء التراث العربي بيروت.
[3] . سوره مائده آيه 14.
[4] . بحار الانوار ج 52، ص 376 و 381- ناشر: دارإحياء التراث العربي بيروت ـ لبنان ـ چاپ سوم.