در سورة معارج آيه چهار آمده است: تعرج الملائكة والروح اليه في يومٍ كان مقداره خمسين الفَ سنَةٍ بسياري از مفسرين در ذيل اين آيه به حديثي از امام صادق ـ عليهالسّلام ـ اشاره كردهاند كه حضرت در فرازي از آن ميفرمايند: حاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبو عليها فان للقيامة خمسين موقفاً، كلّ موقفٍ مقداره الف سنةٍ[1] يعني نفس خود را حسابرسي كنيد پيش از آنكه در قيامت از شما حسابرسي كنند زيرا در قيامت پنجاه موقف و ايستگاه است كه هر يك ( مقدار) هزار سال طول ميكشد.
همين حديث را علامه مجلسي نيز در بحارالانوار با كمي تفاوت از امالي شيخ طوسي نقل كردهاند[2] چنان كه از حديث بر ميآيد مواقف قيامت را پنجاه موقف ذكر كردهاند ولي هيچ حديثي بدست نيامد كه اين پنجاه موقف را ذكر كرده باشد ولي بر اساس ساير روايات در اين باره اظهار نظرهايي صورت گرفته است. شيخ صدوق در رسالة اعتقادات ميفرمايد: عقيده ما اين است كه اسم هر يك از عقباتي كه در محشر هستند اسم يكي از فرايض اوامر و نواهي الهي است، كه در هر عقبه دربارة آن از انسان سؤال ميشود و در صورتي كه كوتاهي كرده باشد در آن حبس شده و حقّ خداوند از او مطالبه ميشود.[3]شيخ مفيد نيز در توضيح همين عبارت صدوق ميگويد: عقبات عبارتند از اعمال واجب و سؤال از آنها و منظور از عقبات كوهها و درههاي واقعي نيست بلكه اعمال به عقبه تشبيه شدهاند چنان كه در آية شريفه: فلا اقتحم العقبه، و ما ادريك ما العقبه[4]، آمده است؛ يعني: ولي او از آن گردنة مهم نگذشت و تو چه ميداني آن گردنه چيست.[5]شيخ صدوق برخي از اين عقبات را كه بر روي صراط هستند چنين نام ميبرد، ولايت، مرصاد[6]، رحم، امانت، صلاة و… كه مورد تأييد شيخ نيز قرار ميگيرد[7].
صاحب كنزالدقائق در تفسير سورة معارج فرازي از يك حديث را ذكر كرده كه به آن اشاره ميكنيم[8]روايتي طولاني از اميرالمؤمنين علي ـ عليهالسّلام ـ در كتاب التوحيد شيخ صدوق آمده است كه از آن فردي در بارة اختلافات ظاهري آيات قرآن از حضرت سؤال ميكنند و در بخشي از آن روايت به آيات قيامت اشاره ميكند آيات 38 نبأ و 23 انعام و 25 عنكبوت و 65 ص و 28 ق و 65 يس را ذكر ميكند. كه در يكي خبر ميدهد كه آنها سخن نميگويند در ديگري با اذن سخن ميگويند و صحيح ميگويند و در آيه ديگر از اين كه آنها خود را مشرك نميدانند خبر ميدهد و در جاي ديگر مُخاصمة اهل جهنم را بيان ميكند.
حضرت در جواب ميفرمايند هر يك از اين آيات مربوط به يكي از مواطن قيامت است چرا كه در يك موطن خداوند انسانها را در يك جا جمع ميكند و آنها گروه گروه ميشوند و با هم صحبت ميكنند و برخي براي برخي استغفار ميكنند و برخي ديگران را لعن ميكنند. در موطني ديگر به احوالات خود گريه ميكنند، در يك موطن از آنها استنطاق ميشود ولي ميگويند ما مشرك نبوديم و خداوند بر دهان آنها مهر زده و از اعضاء و جوارحشان سؤال ميكند، در موطن ديگر از هم ميگريزند و در اين موطن انبياء شهادت ميدهند و[9]… .
ظاهر سخن اميرالمؤمنين چنان نيست كه مواطن قيامت منحصر به همين موارد باشد لذا برخي از نويسندگان تلاش كردهاند بر همين منوال، مواقف قيامت را بر اساس آيات قرآن بيان كنند، برخي نيز بر اساس رواياتي كه موارد سؤال در قيامت را ذكر كردهاند اين مواقف را بر شمردهاند .
درباره مدت زمان توقف در اين مواقف علامه طباطبايي ميفرمايند: منظور از پنجاه هزار سال بودن آن است كه اين فاصله به قدري است كه اگر در اين دنيا باشد و زمان جاري در اين دنيا بر آن منطبق شود پنجاه هزارسال طول خواهد كشيد ولي چنان كه در روايت آمده به فرموده پيامبر اكرم (ص) اين زمان براي مؤمن از مدت زمان اداي يك نماز واجب در دنيا كوتاهتر است[10].
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. سرنوشت انسان، احمد زمرديان شيرازي، كتابفروشي اسلاميه، تهران، 1351، چاپ دوّم.
2. معاد از نظر روح و جسم، محمد تقي فلسفي، نشر معارف اسلامي، تهران، 1362، جلد دوّم.
پي نوشت ها:
[1] . كليني، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دارلكتب الاسلامي، چاپ چهارم، 1362، ج8، ص 143، ح 108.
[2]. مجلسي، محمد باقر، بحارالنوار، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1403هـ ق، ج7، ص126، ح3.
[3] . همان، ص129.
[4] . بلد/ 11ـ13.
[5] . بحارالنوار، همان.
[6] . بر اساس آيه، ان ربك لبالمرصاد، فجر/ 14.
[7] . همان، ص130.
[8] . مشهدي قمي، محمد بن محمد رضا، تفسير كنزالدقائق و بحرالغرايب، تحقيق حسين درگاهي، تهران، مؤسسه چاپ و نشر و وزارت ارشاد، 1411هـ ق، ج13، ص432.
[9] .صدوق، ابي جعفر محمد بن علي، التوحيد، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه، بيتا، ص260، 261، ح5.
[10] . طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان في تفسير القرآن، قم، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيليان، چاپ پنجم، 1371، ج20، ص7و 12.