خانه » همه » مذهبی » در معني «فزت و ربّ الكعبه» است كه مي‌گويند به خداي كعبه رستگار شدم، اين سخن چه معنا دارد زيرا گوينده آن امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ است، و رستگار شدن از اين فرد كه در زمان كودكي به پيامبر ايمان آورده مناسب نيست، آيا معني صحيح‌تري وجود دارد؟

در معني «فزت و ربّ الكعبه» است كه مي‌گويند به خداي كعبه رستگار شدم، اين سخن چه معنا دارد زيرا گوينده آن امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ است، و رستگار شدن از اين فرد كه در زمان كودكي به پيامبر ايمان آورده مناسب نيست، آيا معني صحيح‌تري وجود دارد؟

كلمة فوز عبارت است از رسيدن به آرزو و خير و خوبي و رهايي از شر پليدي (الفوز: النجاة و الظفر بالامنية و الخير)[1] بعضي از لغت دانان عرب در مورد معناي آن گفته‌اند فوز همان نجات يافتن و در سلامت قرار گرفتن است.[2]فزتُ فعل ماضي و متكلم وحده مي‌باشد و ربّ: واو براي قسم است و از ادوات قسم در زبان عرب محسوب مي‌شود، مانند قسمي كه خداوند در آية 65 سورة نساء خورده كه فلا و ربك لا يؤمنون حتي يحكموك… قسم به خداي تو كه ايمان نياورده به… .
بنابر اين معناي جمله فزت و رب الكعبه اين است که به خداي كعبه نجات يافتم و به آرزوي خود و خير و خوبي رسيدم. البته اين امر سعادتمندي و رستگاري است. چراكه نهايت آرزوي آدمي بر آن است كه خود را از درد و رنج‌هاي دنيا رهايي دهد و به خير و خوبي دايمي برسد.
از نظر انسان‌هايي مانند علي ـ عليه السّلام ـ مرگ و شهادت از قفس و زندان اين عالم رهايي يافتن و به نهايت آرزوي خود رسيدن است. خصوصاً وقتي كه در عالي‌ترين مراتب انسانيت قرار دارند و به مراتب عالي لقاء و رويت پروردگار خود رسيده‌اند كه حتي مرگ خود را شهادت و كشته شدن در راه اميد و آرزوي خود قرار مي‌دهند و بالاترين لقاء و رويت الهي براي آنها حاصل مي‌گردد استاد شهيد مطهري در اين رابطه مي‌فرمايد: اين است كه مي‌بينيم، علي ـ عليه السّلام ـ آن گاه كه مي‌بيند مرگش به صورت شهادت نصيبش شده از خوشحالي در پوست نمي‌گنجد، ‌لذا در لحظات آخرين حياتش مي‌فرمايد به خدا سوگند هيچ امر مكروه و خلاف انتظاري براي من رخ نداده است همان رخ داد كه مي‌خواستم و به آرزوي خود كه شهادت است رسيدم مثل من مثل كسي است كه شب تاريك در جستجوي آب در صحرايي مي‌گردم، ناگاه چاه آبي يا سرچشمه‌اي پيدا مي‌كند مثل من مثل جوينده‌اي است كه به مطلوب خود نائل گشته است. [3]اين نكته را نيز اضافه مي‌كنيم كه سعادتمندي و رستگاري آن وقت براي اميرمؤمنان اهميت دارد كه تا پايان حيات پربركت او ادامه داشته باشد. چنانچه در سخنراني معروفي كه پيامبر اسلام ـ صلّي اللّه عليه و آله و سلم ـ پيرامون اوصاف ماه مبارك رمضان در پايان آن خطبه و در ادامه پاسخ به سؤال امير مؤمنان در مورد بهترين اعمال در ماه مبارك رمضان شروع به گريستن نمودن، در اين هنگام علي ـ عليه السّلام ـ علت گريه آن حضرت پرسيدند: حضرت پاسخ فرمود كه علي جان در يكي از همين ماه‌هاي ماه مبارك رمضان بدست شقي‌ترين انسان‌ها به شهادت مي‌رسي. در اين هنگام آقا امير مؤمنان بلافاصله مي‌پرسند كه آيا در اين هنگام دينم در سلامت است؟ حضرت پاسخ فرمودند: بله. دينت در آن هنگام در سلامت است در اين هنگام امير مؤمنان فرمودند كه: يا رسول الله «ليس من مواطن الصبر و البلوي بل من مواطن الرضا و البشري»؛ اي رسول خدا اين لحظه از جايگاه صبر در بلا و مصيبت نيست بلكه محل رضا و بشارت مي‌باشد.[4]لذا آن حضرت پس از ضربت سختي كه بر فرق مباركشان خورد، فرمودند: فزت و ربّ الكعبه. به خداي كعبه رستگار شدم.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير نمونه، ج 26، ص 476 تا 480.
2. تفسير الميزان، ترجمه و چاپ جامعه مدرسين، ج 1، ص 61 تا 65 و ج 4، ص 626 تا 640.
3. لقاء الله، ميرزا آقا جواد ملكي تبريزي.
4. اربعين حديث، حضرت امام(ره)، ذيل حديث 38.
5. قيام و انقلاب مهدي(عج) به ضميمة مقالة شهيد.
 
پي نوشت ها:
[1] . لسان العرب، ج 5، ص 393؛ مجمع البحرين، ج 4، ص 30.
[2] . مجمع البحرين، ج 4، ص 30.
[3] . مطهري، مرتضي، قيام انقلاب مهدي(عج) به ضميمه شهيد، ص 116 تا 118.
[4] . بحار الانوار، ج 93، ص 356، باب 46.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد