طلسمات

خانه » همه » مذهبی » در مورد ازدواج پيامبر اکرم | با عائشه توضيح دهيد.

در مورد ازدواج پيامبر اکرم | با عائشه توضيح دهيد.

اولا:
ازدواج‌ پيامبر با زنان مختلف و متعدد براى حل يك سلسله مشكلات اجتماعى و سياسى بود؛ چه آن که پيامبر اکرم | با نداي «قولوا لا إله إلّا اللَّه تفلحوا» بر ضد تمام معتقدات خرافى عصر و محيط خود قيام كرده بود ؛ و بلکه مي توان گفت آن حضرت با نداي توحيد خود به نوعي به همه بت پرستان و مشرکان مکه و پيرامون آن اعلان جنگ داده بود ؛ طبيعى است كه همه اقوام و قبائل آن محيط بر ضد او بسيج شوند . از اين رو لازم بود که حضرت براي شكستن اتحاد نامقدس دشمنان و تبديل تهديدها به فرصت از همه راهها و ابزارهاي موجود در آن زمان استفاده كند . يكى از راههاي جذب برخي اقوام و قبائل و تبديل تهديد به فرصت ايجاد رابطه خويشاوندى از طريق ازدواج بود، زيرا محكم ترين رابطه در ميان عرب جاهلى، رابطه خويشاوندى محسوب مى‌شد، و داماد قبيله را همواره از خود مى‌دانستند، و دفاع از او را لازم، و تنها گذاشتن او را گناه مى‌شمردند.
با اين نگاه بود که نبي مکرم | گاهي ازدواجش با برخي همسرانش چيزي جز مراسم عقد نبود، و هرگز با آنها آميزش نكرد، حتى در مواردى تنها به خواستگارى بعضى از زنان قبائل قناعت كرد .(1)
و آن افراد يا قبايل به همين قدر خوش‌حال بودند و مباهات مى‌كردند كه زنى از قبيله آنان به نام همسر پيامبر | ناميده شده، و اين افتخار براى آنها حاصل گشته است، و به اين ترتيب رابطه و پيوند اجتماعى آنها با پيامبر | محكم تر، و در دفاع از او مصمم‌تر مى‌شدند.
به طور کلي غالب ازدواج هاى پيامبر اکرم | را بايد بر پايه يکي از سه مشخصه زير مورد برسي قرار داد.
1. در بسيارى از موارد جنبه سياسى است.
2. بعضى ازدواج هاى آن حضرت به دستور خداوند و براى شكستن سنت جاهلى بوده مانند ازدواجش با زينب كه داستان آن در آيه 37 سوره احزاب آمده است.
3. بعضى ديگر از ازدواج هايش براى كاستن از عداوت، يا طرح دوستى و جلب محبت اشخاص و يا اقوام متعصب و لجوج بوده است.(2)
بنا براين انگيزه ازدواج پيامبر اکرم | با عايشه دختر ابوبکر و حفصه دختر عمر بن خطاب و ام حبيبه دختر ابوسفيان و خواهر معاويه و صفيه دختر حيي بن اخطب يهودي را بايد در اهداف ياد شده جستجو کرد.
ثانيا:
انبياء و ائمه اطهار ^ مانند همه افراد امت مأمور به ظاهر بودند نه باطن. از نگاه وحي هر فردي شهادتين (أَشْهَدُ أَنْ‌ لَا إِلَهَ‌ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ) بگويد ، او مسلمان است ، مال و جانش محترم و ازدواج با وي جايز است و حفصه و عايشه هم مسلمان بودند، و با همين نگاه حضرت با ابوسفيان و معاويه و عمرو عاص و ساير مشرکاني که به مدت بيست سال با حضرت جنگيدند و در فتح مکه با گفتن شهادتين اسلام را پذيرفتند ، رفتار کرد و حتي معاويه پس از اسلام آوردن کاتب وحي شد، با آن که حضرت مي دانست که آنان حتي يک لحظه هم ايمان به خدا نياورده اند ، و مي دانست که آنان منافقند ، و گفتن شهادتين آنان پوششي براي نفاق شان است ، و بر اساس گزارش محدثان اهل سنت نبي مکرم | و آله از حوادثي که براي امير المؤمنين و دخترش حضرت فاطمه سلام الله عليهما بعد از رحلتش پيش مي آيد ، از غصب خلافت و فدک و کشته شدن محسن ، هم چنين از ظلم هايي که به دو سبطش يعني امام حسن و امام حسين عليهما السلام مي شود ، با خبر بود ، و مي دانست که غاصبين و ظالمين چه کساني هستند ، ولي چون مأمور به ظاهر بود ، به خاطر عملکرد آينده شان غاصبين و ظالمين را حتي از اطراف خود طرد نکرد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد