طلسمات

خانه » همه » مذهبی » در مورد شيعيان کشورهاي بحرين، کويت، عربستان، لبنان وضعيت و موقعيت شان توضيح دهيد؟

در مورد شيعيان کشورهاي بحرين، کويت، عربستان، لبنان وضعيت و موقعيت شان توضيح دهيد؟

مقدمه: بحث و تبادل نظر پيرامون شيعيان عرب بسيار مهم و در خور توجه است در حال حاضر منابعي که تمام مسائل مربوط به شيعيان را در يک مجلدان گرد آورده باشد بسيار ناچيز است که شايد بتوان گفت انديشمندان غربي در اين زمينه پيشتازتر مي باشند، پس لازم است در اين مورد بيشتر فعاليت نمود. نوشتار حاضر به صورت مجمل و مختصر به وضعيت بعضي از شيعيان عرب منطقه پرداخته است.

شيعيان بحرين
مجمع الجزاير بحرين مرکب از 33 تا 35 جزيره کوچک و بزرگ است که در دهانه خليج سلوادشلوا، در جنوب خليج فارس ميان ناحيه حساء (احساء) در عربستان سعودي در مغرب و کشور قطر در مشرق، در فاصله تقريبا برابر از اين سرزمين قرار دارد.[1] منطقه بحرين در حقيقت محل يکي از نخستين تمدن هاي خاور ميانه اي عهد باستان يعني «انگليسي» است که با تمدن هاي کهن رود سند در هزاره دوم پيش از ميلاد، بوده است. در همان دوران نخستين گسترش فتوحات اسلامي در شبه جزيره عربستان، (مردم) اين کشور به اسلام گرويدند.[2] نظام حکومتي بحرين مشروطه سلطنتي است و بنا بر قانون اساسي از سه قوه مقننه، مجريه و قضائيه تشکيل يافته است.
قوه مجريه از امير و هيأت دولت تشکيل مي شود طبق بند «ب» ماده يک قانون اساسي بحرين، سلطنت در خانواده آل خليفه موروثي است و فرزند بزرگ ذکور امير نسل به نسل، از طرف امير وقت، به عنوان جانشين تعيين مي شود.[3] در بحرين که قبلا تحت حاکميت ايران بود، شيعيان به شکلي پايدار استقرار يافته اند و احتمالا در حال حاضر بيش از نصف جمعيت اين مجمع الجزاير، يعني 3/61 درصد را شامل مي شوند. امّا نفوذ اجتماعي و سياسي آنان کاهش يافته است زيرا اغلب يا روستايي هستند که در روستاهاي همگن زندگي مي کنند و يا کارگران، کارمندان و پيشه وراني که در محله مردمي وسيع در منامه ساکن هستند. با اين حال، معمولا يک يا دو وزير شيعه مذهب در هيئت وزيران وجود دارند و به لطف پيشرفتي که در تعليمات عمومي پيش آمده، جمعيت 15 ساله به بالا 2/85 درصد با سوادند.[4]با اين حال فشار به شيعيان از همان ابتداي حکومت آل خليفه جزو برنامه هاي اصلي نظام حاکم بود به عنوان نمونه در 1820 ميلادي، الخليفه از قبائل دو اسير در عربستان سعودي درخواست کرد که با فرستادن نيروهايي به سرزمين غربي جزيره، به بيرون راندن شيعيان کمک کند.[5] در حال حاضر هم شيعيان از طرف حکومت تحت فشار هستند، شيعيان بحرين در طول حکومت الخليفه بارها به اقداماتي عليه نظام حاکم دست زده اند که در اينجا مجال بحث آن نيست، به عنوان نمونه در سال هاي 1992 و 1994 که سرانجامي مثبتي در پي نداشت.

شيعيان کويت
اميرنشين کويت با 818/17 کيلومتر مربع مساحت در شمال شبه جزيره عربستان و شمال غربي خليج فارس بين 8 و 30 درجه عرضي و 46 و 48 درجه طول شرقي قرار گرفته و از شمال به عراق، از جنوب به عربستان سعودي و ازمشرق به خليج فارس محدود مي باشد.[6] کويت نمونه اي از شهري دو گانه، با يک مرکز قديمي و محلات حومه جديد است که اخيرا در چار چوب ضوابط دقيق برنامه ريزي به سرعت گسترش يافته است.[7] مردم کويت از نژاد سفيد و از تيره آريايي و سامي بوده و در ميان آنها ساير نژادهاي عرب مانند عرفاني ها و قحطاني ها نيز يافت مي شوند.[8] طبق آخرين سرشماري به عمل آمده در آوريل 1995 جمعيت کويت در مجموع 982/575/1 نفر بوده است. از اين شمار 820/655 نفر يعني 6/41 درصد کويتي و 163/920 نفر معادل 4/58 درصد غير کويتي و افراد فاقد تابعيت مي باشند.[9] تاسيس کويت در سال 1613 ميلادي برابر با 1022 هجري بوده است. اين تاريخ در مجموعه اي از اسناد تاريخي از جمله گزارش سويس بللي در 1863 مورد اشاره قرار گرفته است. در آن گزارش گفته شده است: «کويت 250 سال پيش تأسيس شد، و اين يعني 1613 م.[10] شيعيان کويت در قياس با ديگر جوامع شيعي منطقه خليج فارس از رفاه بيشتري برخوردارند. آنان 25 تا 30 درصد جمعيت کل کشور را تشکيل مي دهند و به ندرت با آزار و اذيت آشکار در سطوح رسعي يا اجتماعي مواجه اند. آنان در عمل به تشيع آزادند و به طور آشکار شعائر خود را برگزار مي کنند وضعيت اقتصادي و فرصت هاي شغلي شان از شيعيان ديگر بخش هاي خليج فارس بهتر است. در کشور کويت، مشارکت اجتماعي و سياسي شيعيان در حد بالايي است. مهم تر از همه اين که شيعيان به کشورشان احساس وابستگي کرده و خود را در آينده آن ذي نفع مي دانند.
کويت تقريبا تنها کشور منطقه است که مخالفان مستقر در خارج کشور ندارد.[11] از زمان کشف و استخراج نفت در 1938 ميلادي در اين منطقه و شروع نو سازي و عمران نياز به نيروي کار انساني سبب مهاجرت بيشتري به اين ناحيه گرديد. پس از تأسيس دولت غاصب صهيونيستي در سرزمين فلسطين نيز بيشترين درصد مهاجرت به اين کشور اختصاص يافت و به اضافه جمعيت کثيري از مصر، عمان، ايران، سوريه، لبنان، پاکستان و ديگر کشورهاي عربي و کارگران ساير نقاط دنيا مانند: فيليپين، سريلانکا و هندوستان به اين جمعيت افزوده شدند که سهم کمي از آن را شيعيان تشکيل مي دادند.[12] در بخش اعظم تاريخ کويت، شيعيان تهديدي براي رژيم تلقي نمي شده اند در واقع مدت ها است که در بازي هوشمندانه و مداوم تفرقه بينداز و حکومت کن که خاندان الصباح براي حفظ تسلط خود بر جامعه پر انرژي کويت در پيش گرفته است. شيعيان هم چون يک هم پيمان به شمار مي آيند.[13] در کويت شيعيان به دليل برخورداري از آزادي عبادت و تشکيلات مذهبي، آزادي از آزار و اذيت و بهره مندي از مراتب نسبتا بالاي مشارکت اجتماعي، زندگي خوب دارند. امّا موضوع وفا داري دست از سر شيعيان کويتي همچون شيعيان ديگر کشورهاي عرب، بر نمي دارد و آنان از نابرابري فرصت ها رنج مي برند.[14]

شيعيان عربستان
شبه جزيره عربستان در نيم کره شمالي و نيم کره شرقي در جنوب غربي آسيا قرار گرفته است، عربستان سعودي با مساحت 690/149/1 کيلومتر مربع از بزرگترينم کشورهاي اين شبه جزيره محسوب مي گردد.
طول مرزهاي عربستان سعودي 532/4 کيلومتر مربع مي باشد.[15] شيعيان بيشتر در منطقه احساء هستند.
شيعيان مستقر در احساء بيشتر پيشه ور و حق العمل کارند. اينان از زمان هاي نسبتا دور در هفوف ساکن هستند. بعدا مهاجران جديدتري به آنها پيوستند. مهاجراني که براي عمليات استخراج نفت جذب آنها شده بودند. تعداد اين شيعيان احتمالا امروزه به سيصد هزار تن مي رسد ـ با اين همه احتمال مي رود شمار شيعيان بيش از نيم ميليون نفر باشد.[16] هراز گاهي اين گروه مسائلي را موجب مي شوند، امّا به صورتي بسيار مختصر، هنگامي که سر و صدا و يا آشوبي اتفاق افتاده، خيلي سريع اين آشوب در اين استان سعودي سرکوب شده است. در نوامبر 1979 عده قابل توجهي از اين شيعيان، در پيوند با حوادث ايران، تظاهراتي بر پا کردند.[17] در قرن سيزدهم هجري شخصي به نام محمد بن عبدالوهاب فرقه اي به نام وهابيت را در عربستان رواج داد. اين آئين توانست قسمتي از عربستان را تحت نفوذ خود در آورد چرا که منطقه اشرقيه، عير و بحران و برخي از حجازيان وهابي نيستند. در حال حاضر خاندان حاکم بر عربستان پيرو آئين وهابيت هستند.
طرفداران آئين وهابيت سختگيري بسياري در شعائر ديني مي نمايند. آنان معتقدند تعمير و ساختن قبور براي پيامبران، زيارت قبور مؤمنان، توسل به اولياء الهي، نذر براي اهل قبور، طلب شفاعت از اولياء خدا، بزرگداشت مواليد اولياء الله بدعت در دين خدا است. اکثريت مردم اين کشور طرفدار آئين وهابيت هستند. اقليتي نيز شيعه در نواحي استان هاي شرقي کشور سکونت دارند، هم چنين بر طبق آخرين آمار در 31 دسامبر 1991 حدود 60000 مسيحي کاتوليک در اين مناطق زندگي مي کنند.[18] نارضايتي هاي کنوني شيعيان عبارتند از: تبعيض مذهبي، تبعيض فرهنگي، تبعيض قانوني، تبعيض اقتصادي، شيعيان تقريبا هيچ نفوذي در حکومت سعودي ندارند. در مواردي اتفاقي در يک بخش صنعتي، وزيري شيعه در کابينه حضور داشته است.
اما جز اين مورد آنان تقريبا هيچ نماينده اي در سطوح رده بالاي حکومتي نداشته اند. ورود به دستگاه قضايي، واحد افسري ارتش، قواي امنيتي و گارد ملي براي آنان مجاز نيست. ظاهرا اشتغال در وزارت حج و وزارت امور اسلامي نيز براي آنان ممنوع است.[19] لازم به ذکر است که در مدينه نيز شيعياني وجود دارند و رهبر آنان شيخ عمري است و مسجد نيز دارد.

شيعيان لبنان
کشور لبنان کوچکترين سرزمين خاورميانه پس از بحرين بوده است و مساحت آن در حدود 452/10 کيلومتر مربع است. لبنان در غرب آسيا و در ساحل شرقي درياي مديترانه واقع شده است. از شمال رود بزرگ «النهر الکبير»، مرز سياسي و طبيعي اين کشور را با سوريه تشکيل مي دهد. از شرق، کوه هاي شرقي لبنان جبل الشرقيه، مرز طبيعي اين کشور با سوريه هستند و از جنوب با فلسطين اشغالي مرز مشترک دارد و از غرب به درياي مديترانه تشکيل مي دهد. آب و هواي لبنان به طور کلي مديترانه اي مي باشد و مناطق ساحلي آن آب و هواي نيمه معتدل و مرطوب دارد و مناطق بلند، آب و هواي کوهستاني دارد پايتخت جمهوري لبنان، بندر بيروت با 35 متر ارتفاع از سطح دريا و با جمعيتي معادل يک و نيم ميليون نفر مي باشد.[20] زبان رسعي مردم لبنان عربي است و خط رسمي نيز رسم الخط عربي مي باشد. ميزان تحصيلات عالي در ميان مردم لبنان بالا است.
و زبان فرانسوي زبان آموزش بعضي از مراکز علمي به شمار مي رود.[21] گروه هاي نژادي در لبنان شامل 83 درصد اعراب لبناني، حدود 8 درصد اعراب فلسطيني، 5 درصد ارامنه و 4 درصد شامل بقيه نژادها از جمله کردها مي شوند.[22] شمار شيعيان لبنان 3/1 ميليون نفر است که سي تا چهل درصد جمعيت را تشکيل مي دهند و بزرگترين گروه فرقه اي در اين کشور به شمار مي آيند.[23] شيعيان لبناني نخستين جامعه شيعي هستند که به منزله يک گروه در جهان عرب جديد به قدرت سياسي نظرگيري دست يافته اند. آنان تنها شيعيان عربي هستند که موفق شده اند تا از درون جامعه اي ستمديده، تحقير شده، منزوي و ناديده گرفته شده، بدون اتکاي به ديگران در نظام سياسي کشورشان به قدرت دست يابند.
شيعيان طي دوره اي سي ساله به قدرتمند ترين نيروي سياسي در لبنان کنوني تبديل شده اند. [24] علت صعود شيعيان لبنان نقش سرنوشت ساز امام موسي ـ عليه السلام ـ صدر بود. اين روحاني لبناني تبار ايراني در سال 1959 براي جانشيني مفتي شيعيان سيد شرف الدين عاملي، که به تازگي فوت کرده بود و سرپرستي اين جامعه، وارد لبنان شد. موسي صدر در دوران استثنايي بيست ساله حضورش در لبنان، عاملي شتاب دهنده براي بسيج در حوزه هاي اجتماعي و سياسي بود. صدر با شخصيت فرهمند و تلاش هاي خستگي ناپذير خود توانست نوعي احساس تقويت و غرور را در شيعيان متبلور سازد و آنان را با سنت گسترده تر شيعي در جهان اسلام پيوند دهد.[25] دو جنبش شيعي حزب الله و امل در چند دهه اخير موفق شده اند که شکل رهبري را در جامعه خودشان متحول و امروز مي کنند. در حالي که مسلمانان سني و جنبش هاي مسيحي به انجام چنين کاري توفيق نيافته اند.[26] برخي عوامل اصلي شکل دهنده پيشرفت شيعيان در لبنان عبارتند از:
1. توان جمعيتي شيعيان به منزله بزرگترين فرقه کشور.
2. نظام فرقه اي موجود که شيعيان پيش از اين مؤلفه اي از آن شمرده مي شدند.
3. شخصيت و نقش منحصر به فرد صدر در برانگيختن و يکپارچه ساختن يک هويت جديد شيعي.
4. تهاجم اسرائيل به لبنان در سال 1982 که موجب ريشه دار تر شدن شيعيان شد.
5. تمايل سوريه به حمايت متناوب از شيعيان به منزله بخشي از سياست موازنه قدرت سوري ها در لبنان.
6. کمک و حمايت جمهوري اسلامي ايران از شيعيان لبنان.

نتيجه گيري
از مطالعه تاريخ معاصر شيعيان شيعيان چند نکته اساسي قابل توجه است. اول اين که مظلوميت اقليت شيعه در مقابل اکثريت اهل سنت؛ دوم، تلاش شيعيان عرب براي ظهور اساسي در سرنوشت کشورشان، سوم، مخالفت جدي اهل سنت در مقابل شيعيان کشورشان و ترس عجيبي که از قدرت گيري شيعيان احساس مي کنند که يقينا اين موضع برگرفته از شناختشان نسبت به شيعيان است که از ابتداي رحلت حضرت رسول به شدت در مقابل انحراف در اسلام موضع گيري مي کنند. مطلب چهارم اين که انحصار شيعه تنها از جانب اهل سنت انجام نمي گيرد، بلکه غربي ها به ويژه آمريکا از شکل گيري قدرتي شيعه همچون ايران، در منطقه وحشت دارند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ حزب الله پيروز، نويسنده:بهنام سرخيل، دفتر برنامه ريزي اجتماعي و مطالعات فرهنگي.
2ـ دايرة المعارف بزرگ اسلامي، به سرپرستي کاظم موسوي بجنوردي، مرکز دايرة المعارف بزرگ اسلامي.
3ـ دايرة المعارف بزرگ تشيع.
4ـ دايرة المعارف بزرگ نو، نويسنده:عبدالحسين سعيديان، علم و زندگي.
 
پي نوشت ها:
[1]. گروه محققين زير نظر کاظم موسوي بجنوردي، دايرة المعارف بزرگ اسلامي، تهران، مرکز دايرة المعارف بزرگ اسلامي، چاپ اول، ج11،ص 399.
[2]. گراهام اي فولو، شيعيان عرب مسلمانان فراموش شده، ترجمه خديجه تبريزي، قم، شيعه شناسي، چاپ اول، ص246.
[3]. دايرة المعارف بزرگ اسلامي، همان، ج11،ص 399.
[4]. همان، ج11، ص4.
[5]. شيعيان عرب مسلمانان فراموش شده، همان، ص248.
[6]. لواء فيلي، رودباري، آويت، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ص1.
[7]. سعيديان، عبدالحسين، دايرة المعارف بزرگ نو، تهران، علم و زندگي، چاپ اول، ص7442.
[8]. کويت، همان، ص13.
[9]. همان، ص5.
[10]. گروه تحقيق مرکز مطالعات کويت، لويت از پيدايش تا بحران، تهران، قصيده سرا، چاپ اول، ص57.
[11]. شيعيان عرب، همان، ص309.
[12]. کويت، همان، ص13.
[13]. شيعيان عرب مسلمانان فراموش شده، پيشين، ص313.
[14]. همان، ص328.
[15]. عظيمي، رقيه سادات، عربستان سعودي، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ص1.
[16]. شيعيان عرب مسلمانان فراموش شده، همان، ص355.
[17]. پل بون آنقان، شبه جزيره عربستان در عصر حاضر، مشهد، آستان قدس رضوي، ص69.
[18]. شيعيان عرب مسلمانان فراموش شده، همان، ص326.
[19]. همان، ص364.
[20]. نادري، احمد، لبنان، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ص1.
[21]. همان، ص14.
[22]. همان، ص13.
[23]. شيعيان عرب مسلمانان فراموش شده، همان، ص397.
[24]. همان، ص377.
[25]. همان، ص377.
[26]. همان، ص45.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد