طولاني بودن عمر امام زمان(عج) در طول تاريخ مورد سؤال بوده است. اما عمري كه قرنها فراتر رود از ديدگاههاي گوناگون امري شدني و ممكن است:
1 . امكان عقلي: مقصود از اين امكان، محال نبودن عمر طولاني از نظر عقل است و مانعي براي تحقق آن وجود ندارد، زيرا در مفهوم زندگي، مرگ زودرس نهفته نيست. امکان عقلي همانند اين جمله که هوا گرم است يا در باز است که از فرض تحقق آنها تناقضي لازم نمي آيد. بر اين اساس، در مورد طولاني شدن عمر انسان، ممكن است براي انسان شرائط و محيطي پديد آيد كه سلول هاي بدن پيوسته بازسازي شود. و اندام هاي پيشين كه دچار پيري و فرسودگي شدهاند به تدريج در جريان خون حل و دفع شوند. لذا، از نظر عقل، سال ها زنده ماندن موجب تناقض نمي شود..[1]2. امكان علمي: امكان علمي بدين معناست كه از نظر علم، سفر انسان به سيارات منظومه شمسي و ديگر منظومهها مردود نيست و نظريههاي علمي امكان زيست دراز مدت را براي انسان نيز محال نميداند در كيهانشناسي، روانشناسي و ساير رشتههاي علمي هر روز نظريه استوارتري پديد ميآيد كه با دليل ها و شواهد بيشتر و قانع كننده همراه ميباشد. از اين رو به لحاظ علمي در امكان زيست طولاني نيز ترديد نميشود كه ذيلاً اشاره ميگردد :
الف- برخي از محققان ميگويند، ژنهايي را كشف كردهاند كه عامل جاويدانگي سلولهاست. اين ژنها ميتوانند سلولهاي آسيب ديده را ترميم كنند. آزمايشها بر حشراتي كه اين ژنها در آنها فعال شده بود نشان داد كه اين جانداران بر اثر مرگ سلولي نميميرند، بلكه تحليل فيزيكي اندام ها به مرگ آنها ميانجامد. اميد است با شناخت مكانيسم پيري، كيفيت زندگي سالمندان بهبود يافته و روند پيري كاهش پيدا كند.[2]ب- پژوهشگران با آزمايشها به روشي از ژن درماني دست يافتهاند كه از تحليل رفتن ماهيچه هاي بدن در اثر پيري پيشگيري ميكند. و با اين روش ميتوان حجم و قدرت ماهيچهها را در زمان پيري و يا در بيماريهاي خاص،دوباره بدست آورد.[3]ج- تاكنون تصور ميشد كه نقص در سيستم اعصاب برگشت ناپذير است و بافتهاي عصبي را نميتوان ترميم كرد. ليكن محققان دريافتهاند كه سلولهاي مغز بيشتر نيز ميتوانند خود را بازسازي كنند و اين كار پيوسته در طول زندگي يك فرد انجام گيرد.[4]د- تحقيق نشان داده است كه مرگهاي درسن 90 و 100 سالگي بيشتر به خاطر كهولت نيست، بدلايل مشخص و عوارضي همانند سكتة مغزي عفونت ريه، پوكي استخوان و … رخ ميدهد.
و همچنين، نا اميدي در سالمندان احتمال مرگ زودرس را در آنها افزايش ميدهد. و تحقيق روي 795 مرد و زن 64 تا 75 ساله نشان دادند كه 29 درصد آنهايي كه حالت يأس داشته نسبت به ديگران مرگ زودرس داشتهاند.[5]3 . روايات واحاديث
الف- منابع اماميه؛ امام سجاد ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: سنتهاي از انبياء گذشته در قائم به يادگار مانده است. از آدم و نوح ـ عليه السلام ـ طول عمر، از ابراهيم ـ عليه السلام ـ تولد پنهاني، از عيسي ـ عليه السلام ـ غيبت …. [6] و امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: خداي تعالي عمر بندة صالح خويش، خضر، را طولاني نكرد جز براي اينكه دليلي بر طول عمر قائم (عج) باشد. و از اين رهگذر بهانه دشمنان را خنثي و حجت ايشان را قطع كند.[7]ب) اهل سنت: 1. ابن جوزي كه از علما معروف اهل سنت و حنفي مذهب است، پس از بحث در حالات حضرت مهدي(عج) و نقل روايات رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ درباره آن حضرت ميگويد: اين اعتقاد اماميه صحيح است كه حضرت مهدي موجود زنده است و براي افرادي استدلال ميكند كه از عمر طولاني برخوردار بودهاند. مانند: خضر، الياس، و همچنين «ذوالقرنين» كه در تورات آمده است. 3000 سال عمر كرد. و همچنين معمّريني در شمار عمرهاي 900، 800، 700 سال نيز در تاريخ آمده است.[8]2. عبدالوّهاب شعراني، او، پس از انكه از تولد آن حضرت در نيمه شعبان 255، صحبت دارد،ميگويد: او باقي است تا آنكه حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ از آسمان نزول كند ديدار نمايد. و عمر او تاز مان ما كه 958 هجري باشد 706 سال است…[9]4 . كتب آسماني:
الف- قرآن كريم: در قرآن كريم نيز مواردي از عمرهاي طولاني آمده كه به نمونه آن اشاره ميگردد: حضرت نوح ـ عليه السلام ـ : «نوح را به سوي قومش فرستاديم، 950 سال در ميان آنان درنگ كرد»[10] و همچنين، حضرت يونس ـ عليه السلام ـ : «اگر او از اهل تسبيح نبودي تا قيامت در شكم ماهي نگه ميداشتم،»[11]پس اگر زندگي در شكم ماهي تا قيامت امكان داشته باشد، در خشكي طبيعي است كه امكان خواهد داشت.
ب- كتب آسماني اهل كتاب: در ميان خداپرستان و پيروان اديان آسماني، از اينكه طول عمر ممكن است اختلافي نيست. و در تمام كتب مؤسسه از عمر طولاني بسيار سخن به ميان آمده است. از جمله در تورات كه كتاب مقدس يهوديان است از نظر مسيحيان نيز مورد اعتماد ميباشد. و در آن شرح زندگي زيادي را اينگونه آورده است كه جزء كساني كه عمرشان طولاني است اما، در اديان گذشته سخن از طول عمر حضرت مهدي(عج) نيست. بلكه سخن در مطلق و درازي عمر و كساني است كه عمر فوق طبيعي و معمولي داشتهاند. ميگويد: «آدم» 900 سال، «نوش» 905 سال، «قينان» 910، «منشوشالح» 969، «المك» 777 سال داشته و بعد از آن مردهاند.[12]و همچنين در انجيل كه بعد از تورات بوده و از آن به عهد جديد ياد ميكند ميگويد: … انسانهاي مادي بودهاند كه 2000 سال داشته حداقل آن 900 سال است كه موارد متعددي را نشان ميدهد.[13]5. تاريخ: كهنسالترين، انسانها آنچه در تاريخ آمده زياد بودهاند كه بالاي 500 سال داشتهاند.[14] و نمونههاي ديگر اينكه «فيروازاي» يكي از پادشاهان 537، «ابوهبل» ،قس،اسقم، هر كدام 670 سال، مصرايم نوه نوح، ملك نوه ادريس هر كدام 700 سال و …. داشتهاند.[15] هم چنين ضحاك 1200، مهركان 2500، عاد و لقمان هر كدام 3500 سال عمر كردهاند و … [16]در نتيجه: آنچه كه به عنوان نمونه و اختصار اشاره گرديد، عمر طولاني نه از نظر عقل محال بود، و نه از نظر علمي آن را نفي ميكند، تاريخ، سنت و اديان آسماني نيز بر آن است كه انسانهايي بودهاند كه فوق عادت و عمر طبيعي همگان، عمر داشته و زندگي كردهاند، لذا طولاني بودن عمر امام زمان(عج) از ديدگاه مسلمين، از جهات مختلف ممكن بوده و محال نميباشد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. مهدي موعود(عج)، محمد باقر مجلسي، ترجمه علي دواني، باب «معمّرين» ج 2.
2. نجم الثاقب، طبرسي نوري.
3. زنده روزگاران، دكتر حسين فريدوني.
4. راز طول عمر، علي اكبر مهديپور.
پي نوشت ها:
[1] . سيد صدر، محمدباقر. جستجو پيرامون مهدي(عج)، ترجمه كتابخانه اسلامي، مؤسسه بناء، 1379ش، ص17 و 18.
[2] . ماهنامة پيام زن، شمارة 92، ص 94.
[3] . ماهنامه دانشمند، شمارة 432، ص 21.
[4] . ماهنامه دانشمند، شماره 4444، ص 25، مهر 1379.
[5] . همان، شماره، 459، ص 24.
[6] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء، ج51، ص217.
[7] . همان.
[8] . ابن جوزي، سبط حنقي، تذكرة الخواص الامه، بيروت، اعلمي، ص365 ـ 365.
[9] . شعراني، عبدالوهاب، اليواقيت و الجواهر، تهران، دارالكتب اسلامي، ص65.
[10] . عنكبوت / 14.
[11] . قلم / 48.
[12] . تورات، ترجمه فاضل خالقي، سفر پيدايش، باب 5، آيات 5 ـ 32.
[13] . انجيل، كتاب اعمال رسولان، باب اول، آيات 1 ـ 12.
[14] . دخيل، علي محمد، الامام المهدي، ص 146 ـ+ 186، دارالمرتضي، بيروت، 1403.
[15] . دايانا، اس، ودرف، چگونه ميتواند 100 سال زندگي كرد» ترجمه ليلا مهرادبي، ص 48، انتشارات حسام، 1371.
[16] . همان، ص 49.