طلسمات

خانه » همه » مذهبی » در مورد مذهب شافعي توضيح مختصري ارائه دهيد؟

در مورد مذهب شافعي توضيح مختصري ارائه دهيد؟

به شيوه و مسلک خاص محمد بن ادريس شافعي در استخراج و استنباط احکام شرعي از منابع ديني در عرصه مباحث فقهي را مذهب شافعي گفته و پيروان او را شافعي مي نامند.
محمد بن ادريس بن عباس بن عثمان در سال 150 هـ.ق به دنيا آمد.[1] با آن که نسب او را به قريش مي رسانند ولي محل تولد او را غزه فلسطين دانسته اند.
وي به هنگام تحصيل به مکه رفته نزد سفيان بن عيينه و مسلم بن خالد زنجي، فقه آموخت سپس در حالي که کتاب الموطا را از حفظ داشت به نزد مالک بن انس رفته و مدت نه سال يعني تا هنگام مرگ مالک نزد او به تحصيل پرداخت.[2] بعدها در يمن مقام قضاوت يافته به دليل همراهي در يک شورش به بغداد منتقل شد و در بغداد بعد از آن که مورد عفو هارون قرار گرفت با محمد بن حسن شيباني شاگرد ابوحنيفه و از بزرگان جريان اهل الرأي رفت و آمد علمي را آغاز کرد به همين دليل وي را بايد شاگرد دو جريان فقهي جدا و مستقل دانست، اولين جريان که به سرکردگي ابو حنيفه به نام جريان اهل الرأي آغاز شده بود در عراق رونق داشت و در زمان حضور شافعي در بغداد، ابو يوسف و محمد بن حسن از بزرگان اين جريان به شمار مي آمدند. آن ها به حديث و سنت اهميت زيادي نمي دادند و بيشتر از قياس و رأي براي استخراج احکام شرعي سود مي جستند.
دومين جريان که سرکردگي آن را مالک بن انس عهده دار بود و در حجاز متداول بود و سعي مي کرد که از شيوه قياسي و رأي کمتر استفاده کرده و بيشتر بر قول صحابي، حديث، استحسان و مصالح مرسله تکيه مي کرد و ظاهر گرايي صفت بارز آن بود.
شافعي شاگردي هر دو مکتب فوق را کرده بود ولي بيشتر تحت تأثير مالک بن انس بود.[3] و هنگامي که پايه هاي مکتب فقهي خود را بنياد مي نهاد گرايش بيشتري به جريان ظاهرگراي حجاز نشان مي داد.
در روش فقهي شافعي منابع استنباط محدود است و عبارتند از کتاب، سنت، اجماع و قياس بر آن ها.
از ديدگاه وي قياس جز با علم به کتاب الله و اطلاع از اقوال و سنن گذشتگان و اجماع مردم و اختلاف آن ها امکان نداشت.[4] در واقع باورهاي فقهي وي را مي توان در موارد زير خلاصه کرد:
1ـ سنت، تفصيل دهنده قرآن است.
2ـ نسخ کتاب به سنت هر چند متواتر باشد مقبول نيست.
3ـ اجماع پس از کتاب و سنت حجت شمرده مي شود.
4ـ اقوال صحابه حجت است و مقدم بر قياس مي باشد.
5ـ اجتهاد به رأي بدون وجود مقيس عليه از قرآن و سنت ممنوع است (يعني استحسان را قبول نداشت).
6ـ مصالح مرسله مورد قبول نيست.[5]شافعي از نظر کلامي بيشتر شيوه ظاهر گرايان يعني مالک بن انس را دنبال مي کرد.
ولي با اين همه، گرايش خاصي هم به علي ـ عليه السلام ـ داشت و اشعار زيادي در مدح آن حضرت سروده است که به عنوان نمونه مي توان به چند مورد اشاره کرد.
1ـ و مات الشافعي ليس يدري ـ علي ربّه ام ربّه الله
شافعي مي ميرد در حالي که نمي داند علي پروردگار اوست يا خداوند پروردگار اوست
2ـ ان کان رفضاً حبّ آل محمد ـ فليشهد الثقلان انّي رافضي[6]اگر دوست داشتن آل محمد موجب رافضي شدن است پس جن و انس شاهد باشند که من رافضي هستم.
شافعي کتاب هاي متعددي تاليف کرده از قبيل «الحجه» «الام» که هفت جلد است «الرساله»، «السنن»، «اختلاف الحديث»، «فضايل قريش»، «ابطال الاستحسان»، «اجماع».
او در اواخر عمر يعني در سال 199 به مصر بازگشت و در سال 204 در همان جا در شهر فسطاط وفات يافت.[7] و آرامگاه او امروز زيارتگاه است.
هر چند مذهب شافعي کما بيش پيرواني دارد ولي عمده گسترش آن توسط صلاح الدين ايوبي و اعقاب وي صورت گرفت. صلاح الدين بعد از کودتا بر عليه حکومت شيعي مصر مردم آن جا را به اجبار به مذهب شافعي فرا خواند و آن را در مصر رواج داد هم اکنون مذهب فقهي مردمان ساکن در دشت هاي مصر، کشور فلسطين، مناطق کرد نشين ايران، عراق و ترکيه، اندونزي، مالزي، فيليپين، برخي از مردم هند، چين و نيمي از مسلمانان يمن، مذهب شافعي است و تا سال 1287 شيخ الازهر از ميان شافعيان انتخاب مي شد.
از بزرگان شافعي نيز مي توان به افراد زير اشاره کرد:
1ـ محيي الدين نووي (م 623 هـ.ق) مولف «المجموع في شرح المهذب»
2ـ جلال الدين سيوطي، (م 950 هـ.ق) مولف، «الاشباه و النظائر»
3ـ ابو حامد غزالي، (م 505) مولف «الوجيز»
4ـ عبدالوهاب (شعراني) مولف «الميزان الکبري»
5ـ ابن حجر (م 852) مولف «الفتاوي الحديثه»[8]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ البدايه و النهايه، ج 10، ص 251.
2ـ تاريخ بغداد، ج 2، ص 56.
3ـ ريحانه الادب، ج 3، ص 160.
4ـ وفيات الاعيان، ج 3، ص 305.

پي نوشت ها:
[1] . خوانساري، محمد باقر، روضات الجنات، تهران، مکتبه اسماعيليان، ج 7، ص 258.
[2] . شهابي، محمود، ادوار فقه، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ دوم، 1368، ج 3، ص 740 ـ 741.
[3] . همان، ج 3، ص 729.
[4] . معين، محمد، فرهنگ معين، تهران، انتشارات امير کبير، ج5، ص 870.
[5] . ر.ک: ايدرم، حسن، ره توشه حج، ج 1، ص 153، به نقل از سايت حوزه.
[6] . روضات الجنات، ج 7، ص 262.
[7] . همان، ج 7، ص 258 ـ 259.
[8] . ر.ک: جناتي، محمد ابراهيم، ادوار فقه و کيفيت بيان، ص 67، به نقل از سايت حوزه.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد