طلسمات

خانه » همه » مذهبی » در نگاه امامان و پیامبر اسلام(ص)چه عوامل و کارهایی باعث عزت انسان‌ها می‌شود؟

در نگاه امامان و پیامبر اسلام(ص)چه عوامل و کارهایی باعث عزت انسان‌ها می‌شود؟

«عزت»، مصدر است و به معنای بزرگى و والایى می‌باشد. عزت نفس به معنای حمایت از نفس و بزرگ و گرامی داشتن نفس است.[1] در مقابل عزت نفس، ذلت نفس قرار دارد که به معنای خواری، زبونی و پست نمودن نفس است.[2]

پروردگار حکیم در قرآن کریم می‌فرماید: «مَن کاَنَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَللهِ‏َِّ الْعِزَّةُ جَمِیعًا»؛[3] کسى که خواهان عزّت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت براى خدا است.

موجبات عزت نفس از نگاه پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع)

1. ایمان و اسلام

امام صادق(ع) می‌فرماید: «خداوند مؤمن را به ایمان و اسلام عزیز نموده است. مگر نشنیدی کلام خداوند عز و جل را که فرموده است: «لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ»،[4] پس مؤمن باید عزیز باشد نه ذلیل.[5]

2. قناعت نمودن

امام صادق(ع) در باره قناعت فرمود: «بی‌نیازی جستن از چیزی که در دست دیگران است موجب عزت مؤمن در دینش می‌شود».[6]

انسانی که قناعت نکند گاهی از روی نیاز و گاهی به جهت طمع در مال و دارایی دیگران، دست به سوی آنان دراز می‌نماید و در برابرشان تملق نموده و دست بر سینه نهاده و به خاطر لقمه‌ای نان بر در خانه این و آن می‌رود و در نظر دیگران، پست و بی ارزش جلوه می‌کند. اما انسانی که قناعت پیشه کند با مال اندک خویش بسازد از احتیاج به مردم خلاص می‌شود، در برابر دیگران تملق نمی‌گوید و در نزد خالق و مخلوق عزیز می‌گردد.

علاوه بر این، کسی که قناعت نداشته باشد و دست نیاز به سوی دیگران دراز کند، در حقیقت نسبت به روزی دهی خداوند اعتماد نداشته و مردم را تأمین کننده روزی خویش پنداشته، چنین شخصی نزد خداوند متعال نیز پست و ذلیل است. اما شخص قانع فقط به خدا چشم دوخته و از غیر او بی‌نیازی جسته و مورد عنایت و لطف پروردگار قرار می‌گیرد و نزد او عزیز خواهد بود.[7]

بدین جهت در روایت دیگری آمده است: «ثمره و میوه قناعت، عزت و بزرگی است».[8]

3. عفو و بخشیدن دیگران

خداوند متعال می‌فرماید: «طریقه عفو و بخشش را نگهدار و عذر پذیر باش و مردم را به کارهای نیک دعوت کن».[9]

رسول اکرم(ص) می‌فرماید: «شما را سفارش به عفو می‌کنم، عفو کردن موجب عزت می‌شود، پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند شما را عزیز کند».[10]

کسی که عفو نکند و در صدد انتقام بر آید؛ مثلاً اگر شخصی به او فحش داد یا غیبت او را نمود، او نیز مثل آنچه را دیگری با او کرده یا بیشتر از آن‌را انجام دهد، در این صورت نزد مردم همانند او جلوه می‌کند و همان‌گونه که فحش دهنده و غیبت کننده نزد دیگران بی‌آبرو و زشت کردار محسوب می‌شود، انتقام گیرنده و مقابله به مثل کننده علاوه بر این که از سوی طرف مقابل خود تحقیر شده، نزد دیگران نیز حقیر و زشت کردار جلوه می‌نماید و عزت و احترام خود را از دست خواهد داد. اما اگر عفو کند، هم نزد دیگران عزیز و مکرم می‌شود هم شاید آن شخص، از سکوت و عفو او شرمسار و تأدیب گردد و دیگر چنین کاری نکند.[11]

البته بدیهی است اگر استفاده از گزینۀ رحمانی عفو و بخشش بدان بیانجامد که مجرمان در ادامۀ رفتار ناشایست خود تشویق شوند، باید گزینه های شدیدتری را در برابر آنان مورد بررسی قرار داد. 

4. فرو نشاندن خشم(کظم غیظ)

امام صادق(ع) می‌فرماید: «هر بنده‌ای خشمش را هنگام عصبانیت فرو ببرد، خداوند در دنیا و آخرت بر عزت او می‌افزاید».[12] زیرا انسانی که خشمگین و غضب‌ناک می‌شود چهره‌اش متغیّر و قبیح و اعضای بدنش دارای ارتعاش و متحرک و کردار و گفتارش خلاف عقل و منطق می‌شود و چنین شخصی در نزد دیگران نادان و کم خرد جلوه می‌کند و از دیده احترام ساقط می‌شود. اما کسی که هنگام عصبانیت و خشم، حلم و بردباری پیشه کند و بر خشم خود غالب آید، نزد دیگران، انسان با خرد و عاقل و مسلط بر نفس شمرده می‌شود و مورد احترام و دارای عزت خواهد بود.[13] از این رو، امام باقر(ع) می‌فرماید: «هیچ عزتی بالاتر از حلم و بردباری نیست».[14]

5. تواضع و فروتنی[15]

در روایت آمده است: «بزرگ‌ترین مردم از جهت مقام و مرتبه کسی است که نفس خود را بشکند و تواضع نماید».[16]

کسی که دارای فروتنی و تواضع باشد همیشه دیگران را بالاتر و برتر از خود می‌بیند و در گفتار و کردار خویش طوری عمل می‌کند که دلالت بر تعظیم و تکریم دیگران نماید و بی‌شک دیگران نیز برای او تواضع نموده و او را عزیز و گرامی می‌دارند.[17]  

6. صداقت و راست‌گویی

خداوند متعال می‌فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‏‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با راست‌گویان باشید».[18]

امام صادق می‌فرماید: «راست‌گویی عزت است».[19] زیرا دروغ‌گویی سبب رسوایی و فضیحت و باز ماندن انسان از هدف می‌شود و از جمله اسباب رسوایی دروغ‌گو آن است که خداوند حکیم فراموشی را بر او مسلط می‌کند و شخص دروغ‌گو خلاف آنچه را که قبلاً گفته بود بر زبان می‌آورد، دروغش آشکار و نزد مردم خوار و ذلیل می‌گردد و دیگر کسی به او و حرف‌هایش اعتماد و اعتنا نمی‌کند. اما انسان راست‌گو دارای نیت پاک است؛ گفتار و کردارش همیشه مطابق با حقیقت خواهد بود و چنین شخصی مورد اعتماد و اعتنای مردم و نزدشان دارای عزت و احترام خواهد بود.[20]

جهت اطلاع بیشتر از موجبات عزّت نفس و دیگر مصادیق آن به کتاب «تصنیف غرر الحکم و درر الکلم» مراجعه شود.[21]

 


[1]. مهیار، رضا، فرهنگ ابجدى عربى- فارسى، ص 608.

[2]. همان، ص 37.

[3]. فاطر، 10.

[4]. «عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است ولى منافقان نمى‏دانند»، منافقون، 8.   

[5]. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، محقق، غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، ج 5، ص 63، دار الکتب الإسلامیة، تهران‏، چاپ چهارم، 1407 ق.

[6]. همان، ج ‏2، ص 148- 149.

[7]. نراقی، ملّا احمد، معراج السّعادة، ص 306 -0307، هما، بی جا، تکراری، بی تا.

[8]. لیثى واسطى، على، عیون الحکم و المواعظ، محقق، مصحح، حسنى بیرجندى، حسین، ص 208، دار الحدیث، قم، چاپ اول، 1376 ش.

[9]. «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ…»، اعراف، 199.

[10]. الکافی، ج ‏2، ص 108.

[11]. ر. ک: معراج السّعادة، ص 184 – 185.

[12]. همان، ص 110.

[13]. ر. ک: معراج السّعادة، ص 178 – 184.

[14]. همان، ج ‏8، ص 18.

[15]. علامه مصطفوى، حسن، مصباح الشریعة ،ص 245،‏ انجمن اسلامى حکمت و فلسفه ایران، تهران‏، چاپ اول‏،1360 ش.

[16]. تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، رجائى، سید مهدى، ص 204، دار الکتاب الإسلامی، قم، چاپ دوّم، 1410 ق.‏

[17]. معراج السّعاده، ص 227.

[18]. «یَأَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ کُونُواْ مَعَ الصَّادِقِین»، توبه، 119.

[19]. کلینى، ابو جعفر، محمد بن یعقوب‌، الکافی، محقق، مصحح، پژوهشگران مرکز تحقیقات دار الحدیث‌ ،ج 1، ص 61،‌ دار الحدیث للطباعة و النشر، قم، چاپ اول‌، 1429‍ ق.

[20]. معراج السّعاده، ص 443 – 446.

[21]. تمیمى آمدى، عبد الواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم،‏ محقق، مصحح، درایتى، مصطفى، ص 243 -260،‏ دفتر تبلیغات، قم، چاپ اول، 1366 ش.

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد