طلسمات

خانه » همه » مذهبی » درباره موضوع «خاسرين» در قرآن به چه منابعي بايد رجوع كرد؟ آيا كافرين فاسقين و غافلين و امثال اين ها كه در قرآن شريف آمده، همان خاسرين هستند؟ كدام يك جزيي و كدام يك كلي مي باشد؟‌

درباره موضوع «خاسرين» در قرآن به چه منابعي بايد رجوع كرد؟ آيا كافرين فاسقين و غافلين و امثال اين ها كه در قرآن شريف آمده، همان خاسرين هستند؟ كدام يك جزيي و كدام يك كلي مي باشد؟‌

چينش قرآن شريف در انتخاب واژه گان بسيار دقيق و عميق است. هر واژه اي كد و كليد مخصوص و ويژه اي دارد كه با واژگان ديگر فرق دارد، از اين روي واژه ها در قرآن شريف معناي همسان و واحد ندارند. حتي دو واژه ي مترادف نيز كدها و كليدهاشان با هم فرق مي كند و معنايشان صد در صد همان نيست. از اين جهت، هر يك از واژگان مورد نظر سؤال، با هم فرق کرده و معنا و كد ويژه اي را به خود اختصاص مي دهند.
ا) واژه ي كافر با مشتقاتش فراوان در قرآن شريف و روايات به كار رفته، واژه ي كافر، از ريشة «كفر» به معناي پوشاندن است، از نظر اعتقادي ،‌كسي كه اصول يا ضروريات دين را انكار كند، كافر است!
2) واژه ي فاسق نيز با مشتقاتش، در قرآن شريف و روايات بسيار به كار آمده است.
ريشه فاسق از «فسق» مي باشد. فسق به معناي كذب و خروج از حق آمده است، به معناي سرپيچي كردن از اطاعت و خروج از حدود و شرع، چه به واسطه ي گناهان كوچك و چه به واسطه ي گناهان بزرگ[1] نيز آمده است.
از اين روي،‌ معناي فاسق عام تر از كافر است، چون كافر، اهل كتاب و مسلمان، همه را شامل مي شود. كافر،‌فاسق است. چون براي هميشه از شرع خارج شده و اهل كتاب يا مسلمان، فاسق مي شوند چون به نسبت گناهي كه مرتكب مي شوند به همان نسبت از شرع و حق،‌كنار گرفته اند.[2]3) غافل: اين واژه، بسيار فراوان در قرآن شريف و سنت به كار رفته و ريشة آن «غفله» مي باشد. غفلت بي توجهي، ‌بي خيالي، ‌بي خبري و فراموشي را مي گويند.[3] با اين معنا، واژة غفلت عام و كافر، ‌اهل كتاب، مسلمان و مومن همه را شامل مي شود. چيزي كه حاضر است و انسان به آن توجه نكند غافل است غفلت در مقابل بيداري و هوشياري است.[4]4) خاسرين: اين واژه هم در قرآن آمده و هم در روايات ريشة اين واژه «خسر» مي باشد كه به معناي كم شدن و كم كردن آمده است، يعني ضرر و زيان و خسارت، ممكن است مادي يا معنوي باشد. قرآن شريف مي فرمايد: «والعصر ان الانسان لفي خسر….؛[5]به عصر سوگند،‌كه انسان ها همه در زيانند، مگر كساني كه: 1. ايمان آورده 2. و اعمال صالح انجام داده اند 3. و يكديگر را به حقّ سفارش كرده 4. و يكديگر را به شكيبايي و استقامت توصّيه نموده اند.»
پس خسارت و زيان، ‌ممكن است مادي و يا معنوي باشد.[6] خسارت و زيان مادي ممكن است دامنگير همة بشريت و انسان ها باشد، ولي از خسارت معنوي عده اي از انسان ها مصون و در امان هستند. مؤمنان ،‌صالحان، حق گويان و حق جويان و صابران و توصيه كنندگان به صبر از ضرر و زيان و خسارت معنوي در امان هستند.
بنابر اين 1. كافران عده اي خاص از انسان ها هستند كه به طور جدّي مشكل عقيدتي دارد و اين ها هم غافل و هم فاسق هستندو هم خسارت ديده و تمام داراي خود را يك باره از دست مي دهند. 2. فاسقان نيز ممكن است كافر اهل كتاب و يا مسلمان باشند.منتهي كفار يك باره از حق بريده اند و براي هميشه از حق فاصله گرفته اند، ولي ديگران بخشي از باورشان را با ارتكاب گناه پايمال كرده اند و در برخي امور حق را ناديده انگاشته اند.3. غافلين هم زياد هستند هم كافر غافل است و هم فاسق غافل است و هم اهل كتاب غافل هستندو هم ممكن است مسلمان و مؤمن غافل باشند، منتهي مراتب درجات فسق و غفلت و خسارت نسبت به هم فرق مي كند. 4. در مورد خاسرين هم بايد گفت: همة انسان ها در معرض خسارت هستند مگر چهار گروه كه قرآن شريف در سورة عصر استثنا كرد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. رضا بابايي، فهرست موضوعي تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه.
2. نرم افزار رايانه اي صراط، مرکز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم.

پي  نوشت ها:
[1] . قرشي، سيد علي اكبر، تهران، دارالكتاب الاسلاميه، چاپ هشتم، ‌1361، ج 6، ص 122.
[2] . الطريحي، فخرالدين، مجمع البحرين، ‌بي جا، بي تا، ج 5، ص 228.
[3] . معين،‌ محمد، ‌فرهنگ فارسي، تهران، اميركبير، چاپ هشتم،‌1371، ج 2، ‌ص 2421.
[4] . قرشي، سيد علي اكبر ، ‌همان.
[5] . عصر/ 1-3.
[6] . الميزان، ج 20، بيروت، موسسة الاعلمي للمطبوعات،‌ چاپ دوم، 1394 هـ ، ق، ص 396.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد