خانه » همه » مذهبی » درس بندگي از کلاس نماز

درس بندگي از کلاس نماز

درس بندگي از کلاس نماز

يکي از اسرار، بلکه مهمترين فلسفه ي نماز، درس عبوديت و بندگي است، و به طور کلي اگر عبادات هيچ فلسفه اي نداشته باشد، ولي درس عبوديت را مي آموزند و انسان را به عنوان عبد و بنده ي خدا پرورش مي دهند، و چه فلسفه و فايده اي بالاتر از مقام بندگي!
در دستور نماز، شرايط بسيار و وظائف متعددي وجود دارد، مانند وضو، مباح بودن لباس و مکان، پاک بودن لباس و بدن، رکوع، سجده، آهسته خواندن، بلند خواندن،

8d5c924c 6fd1 4b6b 9eca 99ade13d0ec9 - درس بندگي از کلاس نماز
mvl03 - درس بندگي از کلاس نماز
درس بندگي از کلاس نماز

 

 

نويسنده:محمد محمدي اشتهاردي
يکي از اسرار، بلکه مهمترين فلسفه ي نماز، درس عبوديت و بندگي است، و به طور کلي اگر عبادات هيچ فلسفه اي نداشته باشد، ولي درس عبوديت را مي آموزند و انسان را به عنوان عبد و بنده ي خدا پرورش مي دهند، و چه فلسفه و فايده اي بالاتر از مقام بندگي!
در دستور نماز، شرايط بسيار و وظائف متعددي وجود دارد، مانند وضو، مباح بودن لباس و مکان، پاک بودن لباس و بدن، رکوع، سجده، آهسته خواندن، بلند خواندن، رو به قبله و…
يک انسان مسلمان هر روز پنج نوبت خود را مسئول و موظف مي داند که همه ي اين دستورهارا انجام دهد، و فرمان الهي را با کمال تسليم و تواضع، اجرا نمايد، همين مراقبت، درس بندگي را به انسان مي آموزد، و او را در ساير امور نيز بنده مي کند، شايد بر همين اساس است که اگر نماز، قبول شود ساير اعمال نيز قبول مي گردد، و نخستين چيزي که در دادگاه قيامت از انسان مي پرسند، نماز است.
چرا که نمازف خشت نخستين و پايه ي اساسي بندگي و بنده پروري است، و روح عبادت نيز همان بندگي مي باشد.
رکوع و سجده هاي نماز، و تسبيح و تهليل در نماز، و گواهي به عبد بودن محمد (صلي الله عليه و آله)، همه و همه درس بندگي مي آموزند، تا انجا که در مکتب نماز مي آموزيم، بزرگترين انسان روي زمين حضرت محمد(صلي الله عليه و آله)، بنده ي خدا بود، و گواهي به بندگي او را قبل از رسالتش مي دهيم و مي گوئيم.
و اشهد ان محمداً عبده و رسوله.
«گواهي مي دهم که محمد(صلي الله عليه و آله) بنده ي خدا و رسول اوست».
در قرآن در آيه ي 9و10سوره ي علق مي خوانيم:
ارأيت الذي ينهي- عبداً اذا صلي.
«به من خبر بده، آيا کسي که نهي مي کند، بنده اي را که مشغول نماز است» (آيا مستحق عذاب نيست).
در ذيل اين آيه روايت شده، منطور از «عبد» (بنده) حضرت محمد(صلي الله عليه و آله) است، که در آغاز بعثت در مکه نماز مي خواند و بندگي خود را به جاي آوردن نماز و سجده هاي نماز، آشکار مي کرد، و منظور از نهي کننده، «ابوجهل» است که از نماز آن حضرت جلوگيري مي نمود.
روزي ابوجهل از اطرافيان خود پرسيد: «آيا محمد(صلي الله عليه و آله) در ميان شما (براي سجده) صورت برخاک مي نهد؟»
گفتند: آري.
ابوجهل گفت: سوگند به آنچه که ما به آن سوگند ياد مي کنيم، اگر محمد(صلي الله عليه و آله) را در چنين حالي بنگرم، با پاي خودم گردن او را فشار مي دهم (به گردنش لگد مي زنم) تا اينکه محمد(صلي الله عليه و آله) را در حال نماز ديدند، به ابوجهل خبر دادند، ابوجهل به طرف آن حضرت حرکت کرد، تا گردن آن بزرگوار را با پاي خود فشار دهد (و با لگد زدن توهين نمايد) ولي هنگامي که نزديک آمد، هراسان به عقب برگشت، و دستش را که گوئي چيزي را از خود دور مي سازد، حرکت مي داد.
به او گفتند: اين چه وضعي است که از تو مشاهده مي کنيم.
ابوجهل در پاسخ گفت: «وقتي به سوي محمد(صلي الله عليه و آله) رفتم، ناگهان در ميان خودم و او خندقي از آتش ديدم و منظره اي وحشتناک و همچنين بال و پرهائي را مشاهده نمودم!»
در اينجا بود که پيامبر(صلي الله عليه و آله) فرمود: «سوگند به کسي که جانم در دست او است اگر ابوجهل به من نزديک مي شد، فرشتگان خدا، او را قطعه قطعه مي کردند، و عضوعضو بدن او را مي ربودند».
در اين هنگام آيات فوق تا آيه 14 سوره ي علق نازل گرديد.(1)
اين فراز تاريخي، ترسيم کننده ي سيماي زندگي پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله) است که به صورت نماز، آشکار مي شد، ولي طاغوتهائي مانند ابوجهل مي خواستند از نماز که مظهر بندگي است، جلوگيري نمايند.
آري! بايد بدانيم که طرفدار نماز چه کسي است، و مخالف آن چه ناکسي؟!!

پي نوشت:

1- مجمع البيان، ج10، ص515.

منبع: کتاب نماز از ديدگاه قرآن و عترت

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد