درس نظم و انضباط از مکتب نماز
درس نظم و انضباط از مکتب نماز
و با توجه به اينکه به فرموده ي اميرمؤمنان علي عليه السلام: «نماز را در وقتش بخوان، هنگام فراغت شتاب مکن که آن را زودتر از وقتش بخواني و هنگام اشتغال، آن را از وقتش، تأخير نينداز.»(1)
امام علي عليه السلام در يکي از گفتارش، يک انسان بصير و متعهد را در مورد نظم، به نخ و تسبيح، تشبيه مي کند، که نظم مهره هار ا حفظ کرده و به همه ي ارتباط مي دهد، که اگر آن نخ کشيده شود، مهره هاي آن، پراکنده شده و هر کدام در جايي خواهد افتاد.(2)
در فرازي از آيه 103 سوره ي نساء مي خوانيم:
ان الصلاة کانت علي المؤمنين کتاباً موقوتاً.
«همانا نماز- در وقت هاي معين- وظيفه ثابت، براي مؤمنان است.»
ممکن است کسي سؤال کند: آيا بهتر نبود که انجام فريضه ي نماز به وقت معيني، مقيّد نمي شد، بلکه دستور داده مي شد که آن را در فرصت مناسب و هنگام آمادگي روحي انجام دهند، تا اثر بيشتري داشته باشد؟
پاسخ اينکه: از نظر علم و تجربه، قطعي است که هرگاه مسائل تربيتي در تحت شرائط و انضباط خاصي قرار نگيرد، کم کم به دست فراموشي سپرده مي شود، و به بهانه اينکه هنوز فرصت و آمادگي روحي بدست نيامده، تعطيل مي گردد و يا موجب هرج و مرج مي شود، ولي به عکس، وقت بندي و انجام نماز در قوت معين، بخصوص در نماز جماعت و شکوه آن، اثر قابل ملاحظه اي خواهد داشت، و نماز در پرتو نظم و انضباطي که دارد، موجب تشکيل کلاس بزرگ انسان سازي خواهد شد.
درس نظم و انضباط از روش امام خميني(ره)
حضرت امام خميني، بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، آن چنان به نظم و انضباط در زندگي، مقيد بود که گويا از فرائض و واجبات ديني است، در آن هنگام که در نجف اشرف بود، نظم او در امور به قدري چشمگير و مورد قبول بود، که بعضي از طلاب، ساعت خود را با رفت و آمد ايشان به درس، و تشرّف به حرم مطهر، تنظيم مي نمودند، وقت شناسي، وقت بندي، و نظم در امور، از ويژگيهاي معروف آن بزرگ مرد، بود.
در حالات او نوشته اند: مرحوم آيت الله العظمي سيدابوالحسن رفيعي که از حکما و مرجع تقليد بود، مدتي که در تهران بودند در مسجد جمعه تهران براي نماز مغرب و عشاء اقامه ي جماعت مي نمودند (و اين قضيه تقريباً مربوط به بيش از پنجاه سال قبل است).
آيت الله رفيعي به طور منظم به نماز جماعت نمي آمدند، امام خميني(ره) در آن وقت در تهران بود، و در نماز جماعت آيت الله رفيعي شرکت مي نمود، شبي آيت الله رفيعي دير کرد، امام خميني در ميان جمعيت برخاست و خطاب به مردم، چنين گفت:
«اي مردم! بياييد با هم به آقا بگوئيم به طور منظم و مرتب، سروقت، تشريف بياوريد، اين گونه که ايشان مي آيند، وقت بسياري از مردم، تضييع مي گردد، همه ي ما با هم به آقا اعتراض کنيم.»
طولي نکشيد که آيت الله رفيعي آمد، يک نفر به آقا گفت: «يک سيد جواني (يعني امام خميني) مي گفت: به آقا بگوييم مرتب بيايند، تقريباً به بي نظمي شما درآمدن، اعتراض داشت!»
آيت الله رفيعي فرمود: آن سيّد کي بود؟
در آن وقت امام خميني (ره) در يک طرف در چند قدمي مشغول نماز بودند، آن شخص امام را نشان داد، همين که چشم آقاي رفيعي به امام افتاد، فرمود:
«ايشان حاج آقا روح الله هستند، مرد بسيار فاضل و وارسته و بسيار باتقوا و منظم مي باشند، اگر يک وقت دير آمدم، ايشان را جلو ببريد تا به جاي من نماز بخواند، حقّ با ايشان است.»(3)
آري! نماز، يک برنامه ي منظمي است که روح انضباط را در انسان، تقويت مي کند، و اوقات آن بر اساس حرکت منظم خورشيد، و سفيده ي سحر قرار گرفته و شرائط و اجزاء آن همچون مهره هاي تسبيح است که نماز و ارتباط با خدا، نخ آن مهره ها است، به اين ترتيب روح سست و سهل انگار و يا سرکش انسان از کلاس نماز، تعديل و تنظيم مي شود و از کندروي و تندروي، محفوظ مي ماند.
پي نوشت:
1- نهج البلاغه، نامه 27.
2- نهج البلاغه، خطبه 146.
3- مجله ي حوزه، شماره 32، ص90.
منبع: کتاب نماز از ديدگاه قرآن و عترت
/خ