پروفسور موريس بوکاي، دانشمند معروف فرانسوي است. چيزي که باعث شده او معروف شود، دانش او نيست، بلکه شهرت او به خاطر کشف حقيقت است. زندگي او داراي درس هاي زيادي است که مي تواند براي همه ما آموزنده باشد. او در سال 1920 به دنيا آمد و تا شصت سالگي، مثل تمام انسان هاي ديگر زيست و سرش به کار خودش بود و سعي مي کرد راه هاي تازه اي در علم جراحي به دست بياورد تا اين که در سال 1981، رييس جمهور فرانسه از مصر تقاضا کرد جسد موميايي شده فرعون را براي برخي آزمايش ها به فرانسه منتقل کند.هنگامي که هواپيماي حامل جسد فرعون وارد فرانسه شد، بيش تر مسئولان کشور فرانسه به استقبال آن رفتند. جسد فرعون به مکاني با شرايط خاص در مرکز آثار ملي فرانسه منتقل شد تا بزرگ ترين دانشمندان باستان شناس به همراه بهترين جراحان و کالبدشکافان فرانسه، آزمايش هاي خود را روي اين جسد و کشف اسرار متعلق به آن، شروع کنند.
رييس گروه تحقيق و ترميم جسد، يکي از بزرگ ترين دانشمندان مسيحي فرانسه، به نام پروفسور موريس بوکاي بود که برخلاف سايرين که قصد ترميم جسد را داشتند، مي خواست راز و چگونگي مرگ فرعون را کشف کند. تحقيقات پروفسور بوکاي هم چنان ادامه داشت تا اين که در ساعات پاياني شب، نتايج نهايي را به دست آورد.
بعد از ساعت ها بررسي دريافتند او در دريا غرق شده و پس از خارج کردن جسد او از دريا براي حفظ جسد، آن را موميايي کردند، اما چيزي که باعث تعجب پروفسور شده بود، اين مسئله بود که چگونه اين جسد سالم تر از ساير اجساد فرعون هاي مومياي شده است، در حالي که اين جسد از دريا بيرون کشيده شده بود و بايد نابود مي شد.
پروفسور موريس بوکاي در حال آماده کردن گزارش نهايي در مورد کشف جديد( مرگ فرعون به وسيله غرق شدن در دريا و موميايي جسد او بلافاصله پس از بيرون کشيدن از دريا) بود که يکي از دانشمندان به او يادآور شد براي انتشار نتيجه تحقيق عجله نکند، چرا که نتيجه تحقيق نظر مسلمانان را تأييد مي کند، ولي موريس بوکاي به شدت اين موضوع را رد کرد و آن را بعيد دانست. او گفت ما بعد از سال ها تحقيق با بهترين ابزار به سختي فهميديم فرعون در دريا غرق شد. اسلام چه طوري توانسته اين موضوع را 1400 سال قبل فهميده باشد، در حالي که اصلاً آن ها به جسد فرعون دسترسي نداشتند.

در جواب او يکي از حاضران گفت که قرآن از غرق شدن فرعون و سالم ماندن جسد او بعد از مرگ خبر داده است. حيرت و تعجب پروفسور دو برابر شد و از خودش سؤال کرد، چه طور چنين چيزي ممکن است؟ اين موميايي در سال 1898 و تقريباً دويست سال قبل کشف شده، در حالي که قرآن، 1400 سال پيش نازل شده است؟موريس بوکاي، تمام شب به جسد موميايي شده زل زده بود و به سخن دوستش فکر مي کرد که چگونه قرآن در مورد نجات جسد بعد از غرق شدن، سخن گفته، در حالي که کتاب مقدس آن ها از غرق شدن فرعون، هنگام دنبال کردن موسي سخن مي گويد، اما از نجات جسد هيچ سخني به ميان نمي آورد. او با خود گفت: آيا امکان دارد اين موميايي همان فرعوني باشد که موسي را دنبال مي کرد؟ آيا ممکن است محمد(ص) هزار سال قبل از اين قضيه خبر داشته باشد؟
او در همان شب، تورات و انجيل را بررسي کرد، اما هيچ مطلبي درباره سالم ماندن جسد فرعون نبود. پس از اتمام تحقيق و ترميم جسد فرعون، آن را به مصر باز گرداندند. موريس بوکاي آرام نگرفت تا اين که تصميم گرفت به کشورهاي اسلامي برود تا به واقعيت پي ببرد. او وقتي موضوع را نزد عالمي مطرح کرد، اين آيه را برايش خواندند:« امروز فقط بدن تو را نجات مي دهيم تا براي افراد پس از خودت درسي باشد. هر چند خيلي از مردم از آيات ما غافل اند».( يونس: 92)
اين آيه او را تحت تأثير قرار داد و لرزه بر اندام او انداخت و با صداي بلند فرياد زد: من به اسلام و به اين قرآن ايمان آوردم. بوکاي حقيقت را کشف کرد و مسلمان شد. او متوجه شد بسياري از علوم جديد در قرآن بيان شده است. حاصل سال ها تحقيق اين دانشمند فرانسوي، چند کتاب با نام هاي مقايسه اي ميان تورات، انجيل، قرآن و علم؛ منشأ بشر چيست؟ موسي و فرعون؛ يهوديان در مصر و تأملي بر قرآن است.
منبع:نشريه انتظار نوجوان، شماره 59
/ن