درچه مواقعي بايد صبور بود؟
درچه مواقعي بايد صبور بود؟
صبوري در مقابل وظايف
اين طوري نيست که فرمانبري از خدا، عبادتش و کارهايي که ميخواهد انجامشان دهيم خيلي راحت و مثل آب خوردن باشد. اينکه ما تصميم بگيريم سبک زندگيمان را براساس خواسته خدا تنظيم کنيم سختيهاي خودش را دارد. هر چند که تحمل اين سختيها به نتيجه و عواقبش ميارزد ولي به هر حال بيصبر و تحمل نميشود اجرايش کرد. اصلا همين صبر هم وسيله رسيدن به هدف است و هم اينکه هدف است. يعني هم قرار است در نهايت آدم صبوري بشويم و هم اينکه براي خوب بودن بايد صبوري کنيم.
تاب آوردن حرفهاي تيز
هميشه بايد خودمان را آماده اين مساله کنيم و با اين موضوع کنار بياييم که بالاخره با حرفهاي ديگران که به مذاقمان خوش نمي آيد وآزارمان مي دهد، روبهرو شويم. حرف حرف است! آدمها هم خيلي مواظبش نيستند و هم اينکه خواه ناخواه با آدمهايي روبهرو خواهيم شد که خواسته يا ناخواسته حرفي خلاف ميل ما ميزنند. اگر با اين مساله کنار بياييم و ذهنمان آماده شنيدن بديها هم باشد، ديگر اين حرفها خيلي برايمان سنگين تمام نميشود. اگر هم سنگين بودند به نفع خودمان است که تحملشان کنيم و تا جايي که امکان دارد بيجواب بگذاريمشان چرا که شايد با يک آن خويشتنداري و تحمل در برابر يک حرف بتوانيم آتش يک فتنه بزرگ را خاموش کنيم.
وقتي هيچکس به تو رأي نداد
از آنجايي که خيلي وقتها منافع آدمها با هم تناقض پيدا ميکند و اصلا نميشود که هميشه مطلوب همه بود و هر چه موضعت بر حقتر باشد مخالفهاي بيشتري پيدا ميکند، نميشود که با تکذيب و مخالفت بقيه روبهرو نشد. نميشود که هميشه همه برايمان هورا بکشند و تاييدمان کنند. فقط چيزي که در مواجهه با تکذيب و مخالفت ديگران مهم است، اين است که از کوره در نرويم و آستانه تحملمان را بالا ببريم. اين جور مواقع اگر کمي صبر و سکوت چاشني رفتارمان کنيم بيشتر از هرکاري به نفعمان ميشود.
جوابي به بديها
هميشه در زندگي هستند کساني که خواسته يا ناخواسته با تو بدي خواهند کرد و شري به تو ميرسانند. درست است که ما حق داريم بدي را جواب بدهيم ولي صورت انساني و عاقلانه تر آن اين است که قلب ما آن قدر بزرگ باشد که بدي را با خوبي و خوشي جواب بدهيم. نه اينکه کسي را به بدي کردن عادت بدهيم ولي خوبي تو در مقابل بدي ديگران از اين شري که ميتوانست دامنگير خيليها شود خير و خوشي ميسازد.
منبع:http://www.salamat.com