خانه » همه » مذهبی » درک لذت در عبادت

درک لذت در عبادت

درک لذت در عبادت

يکي از مسائل مهمي که سبب انس با نماز مي شود، لذت بردن از عباد ت است.کسي که از نماز لذت نمي برد، نمي تواند با نماز انس بگيرد. مکتب لذت گرايي يکي از مکتب هاي توصيفي اخلاقي است(1)که لذت گروي را غايت مطلوب هر کاري مي داند.(2) تمامي انسان ها در اين نکته يکسانند که لذت جو هستند، ولي مصاديق لذت در نزد انسان ها متفاوت است. برخي از انسان ها از غذا خوردن لذت مي برند و برخي از انسان ها از غذا نخوردن.(3) از اين جهت، لذت در تعيين مصداق آن نقشي اساسي

ea623f87 2832 48c1 99f6 ac4c9265d9e2 - درک لذت در عبادت
Mvf22 - درک لذت در عبادت
درک لذت در عبادت

يکي از مسائل مهمي که سبب انس با نماز مي شود، لذت بردن از عباد ت است.کسي که از نماز لذت نمي برد، نمي تواند با نماز انس بگيرد. مکتب لذت گرايي يکي از مکتب هاي توصيفي اخلاقي است(1)که لذت گروي را غايت مطلوب هر کاري مي داند.(2) تمامي انسان ها در اين نکته يکسانند که لذت جو هستند، ولي مصاديق لذت در نزد انسان ها متفاوت است. برخي از انسان ها از غذا خوردن لذت مي برند و برخي از انسان ها از غذا نخوردن.(3) از اين جهت، لذت در تعيين مصداق آن نقشي اساسي به عهده دارد.
برخي معتقدند بيشترين مقدار شادي را مي توان از طريق برخي تجربه هاي ديني به دست آورد(4) و گروهي شخصيت را مهم ترين عامل مؤثر بر شادي فرد مي دانند.(5) البته تأثير طبيعت، تربيت و ژن شادي نيز مورد توجه برخي است.(6)
شادي از طريق تسلط بر شرايط و تطبيق دنياي متغير بر نظام خواسته ها و آرزوهاي ما بسيار مشکل است، بلکه راز شادي در مهارت فرد، در آفرينش تجربه زندگي است(7). در واقع، آنچه در زندگي براي ما رخ مي دهد، آن قدر تعيين کننده شادي ما نيست، بلکه بيشتر نوع واکنش ما نسبت به آن رخدادهاست که نقش تعيين کننده دارد.(8) از منظر ديگر علت غمگيني انسان آن است که زندگي بدان گونه که او مي خواسته، پيش نرفته است.(9) از اين رو، شادي يکي از مهم ترين مؤلفه هاي لذت است که در تبيين لذت نقش مهمي را براي فرد ايفا مي کند.اهميت بحث لذت در مسايل اخلاقي به حدي است که مکتب لذت گرايي را به عنوان يکي از مکتب هاي مهم اخلاقي شکل داده است.(10)
اپيکوروس،(11) – فيلسوف يوناني- پايه گذار مکتب اخلاقي اپيکوري است که خير را همان لذت مي داند. هر چند او با اساس قرار دادن لذت هاي آني و موقتي موافق نبوده و براي تعيين شرايط رسيدن به سعادت ديرپا و بادوام، لذت روحي را بر لذت جسماني ترجيح مي دهد.(12) فلسفه اخلاق اپيکوروس اصولاً شامل پند و اندرز براي زيستن معتدلانه ولي لذت بخش است. در واقع فلسفه اپيکورس را مي توان شامل تعليماتي دانست که نه تنها به شخص توانايي کسب لذت مي دهد، بلکه او را قادر مي سازد که از درد و رنج احتراز نمايد. «لذت انگاري به عنوان يک نظريه فلسفي از لحاظ روان شناسي و اخلاقي هم قابل بررسي است.(13)

مفهوم لذت گرايي در اسلام(14)

آنچه از مباني اسلام استنباط مي شود آن است که لذت معنوي، لذتي اصيل و اساسي فرض مي شود؛ زيرا بعد معنوي و مقوم شخصيت آدمي است. بنابراين، در تزاحم لذات مادي و معنوي بايد لذات مادي را در چارچوب لذات معنوي مهار کرد؛ يعني اسلام، لذت گرايي را به معناي عام و روان شناختي آن مي پذيرد، ولي در تعيين مصداق لذت اصيل و حقيقي براي انسان و جهت گيري لذت ها با مکتب هاي لذت گرا تفاوت دارد.

آسيب شناسي منطق لذت در مورد نماز

رعايت آداب ظاهري و باطني نماز، برطرف کردن موانع حضور قلب قبل از ورود به نماز، تقويت بينش مذهبي و درک معناي نماز و توجه به زيبايي ها(15) و ظرافت هاي نماز و تقويت روحيه نيايش از مهم ترين عوامل لذت انسان در نماز هستند. ناديده گرفتن يا کم توجهي به اين عوامل بزرگ ترين آسيبي است که لذت در نماز را تهديد مي کند. در حقيقت، موانع حضور قلب و کاستي هاي معرفتي نسبت به نماز سبب مي شوند که نمازگزار از نمازش لذت نبرد.
دنيازدگي و گناه دو عامل مهم و اساسي از بين رفتن لذت در عبادت و نماز هستند؛ زيرا حقيقت عبادت فرادنيوي و امري اخروي است. انسان هر قدر به دنيا نزديک شود، از آخرت دور مي شود.(16) گناه نيز به عنوان يکي از مظاهر اصلي دنياگرايي آثار زيادي دارد که يکي از آثار غير ملموس آن از بين رفتن لذت عبادت است(17) و به تدريج چنان اثري در قلب انسان مي گذارد و او را از مسير حق دور مي کند که ناخودآگاه از عبادت و صحبت با معبود هيچ لذتي نمي برد. به طور کل، کليه موانع حضور قلب در نماز، در از بين رفتن لذت نمازگزاري نقشي مهم را ايفا مي کنند.(18)

نماز، لذت برتر

لذت هايي که انسان آن را درک مي کند و از درک آن احساس خوشايندي براي او حاصل مي شود، همه در يک سطح و از يک نوع نيستند، برخي لذت ها مقطعي هستند. برخي روحي و برخي جسمي هستند، برخي مادي و برخي معنوي هستند، برخي عميق و برخي سطحي هستند، اما لذت برتر، لذتي است که عميق تر، پايدارتر، اصيل تر و طولاني تر باشد و رنج و کسالتي به دنبال نداشته باشد.
با اين توصيف ها بايد گفت لذتي که از نمازگزاردن در انسان ايجاد مي شود، لذت برتر است؛ زيرا لذتي است که ناشي از ارتباط با آفريدگار جهان و در راستاي تأمين زندگي مطلوب و جاودانه است، لذتي که از نماز و ارتباط با درياي بي کران هستي در وجود انسان حاصل مي شود، پايدار و عميق است و هيچ گونه رنجي را به دنبال ندارد، مگر درد وصال که عاشقان نزديکي به خداوند در آن غوطه ورند؛ يعني آنان که پس از درک اين لذت خواهان شکستن حصارهاي مادي و گذر از اين جهان محدود مي شوند، با درک اين لذت، از لذت هاي برتر و والاتري آگاه مي شوند که به جز در جوار حضرت حق دست يافتني نيست و روابط محدود دنيايي ظرفيت و گنجايش ايجاد آن لذت ها را ندارد. اين درد، حاصل افزايش درک و فهم است که با لذات نماز و ارتباط با خدا به عنوان لذت برتر و متعالي درهم تنيده شده است.

درک زيبايي هاي نماز

انسان مي تواند با ديد زيبايي شناسانه به موجودات و رويدادها نگاه کند و از اين دريچه به تماشاي جهان بنشيند.(19) لذت رويکرد زيبايي شناسانه مي تواند انواع اشياي طبيعي و ساخته انسان را که به وسيله حواس پنج گانه ادراک مي شوند، دربرگيرد.(20) فراتر از اين مي توان گفت واژه زيبا نه تنها در مورد طبيعت و آثار هنري، بلکه مي تواند براي درک و لذتي زيبايي شناسانه از وقايع عالم و روابط پنهان و آشکار انسان، به کار رود.(21)
انسان نسبت به مقوله عبادت نيز مي تواند با ديدي زيبايي شناسانه بنگرد و فراتر از يک نگرش شخصي عبادت کند.
عرفان و زيبايي شناسي ارتباطي ظريف دارند. و. ت. استيس مي گويد: «پيوندي نهاني بين عرفان و زيبايي شناسي هست که در حال حاضر مبهم و مجمل باقي مانده است.»(22)
اين ارتباط در حدي است که يکي از مکتب هاي عرفان اسلامي، مکتب جمال نام دارد.(23) اين در حالي است که نماز و عبادت يکي از مهم ترين و عمده ترين موضوعات عرفاني و سير و سلوک است. قبل از پرداختن به نکات زيبايي شناسي نماز، چند نکته بنيادين را در مورد زيبايي شناسي از نظر اسلام به اختصار مطرح مي کنيم.
«منشأ اصلي زيبايي شناسي در اسلام عبارت است از خداوند سبحان که خود زيباست و زيبايي را دوست دارد.»(24) نخستين درسي که از زيباشناسي قرآن مجيد مي آموزيم، اين است که خداوند بالاترين مرتبه زيبايي است و همه زيبايي ها در او خلاصه مي شود. در نتيجه بهترين راهي که ما را به سوي آن معبود رهنمون مي سازد، مسير زيبايي هاست.(25) همه هستي و آفرينش زيباست.(26) قرآن زيبايي هاي هستي را به دو نوع مطلق و نسبي(27) و از جهت ديگر به مادي و معنوي تقسيم مي کند.(28) قرآن به انسان به عنوان يکي از زيباترين جلوه هاي الهي اهميت فوق العاده داده است.(29) عشق الهي و دوست داشتن خداوند به رسميت شناخته شده و احاديث دوطرفه(30) بودن آن را بيان کرده است.(31) همان طور که عشق ورزي به جمال مطلق الهي، شايسته و بايسته مي باشد، عشق ورزي به جلوه هاي آن زيبايي در جهان نيز شايسته است.(32) در زيبايي شناسي اسلامي به زيبايي صوري و ظاهري انسان نيز توجه شده است(33) و علاوه بر آن، به زيبايي شناسي رنگ ها نيز توجه شده است.(34) از نظر زيبايي شناسي اسلامي انسان بايد به سوي زيبايي ها برود.

پي نوشت ها

1- فلسفه اخلاق، ص 67تا 73، موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني.
2- ويليام . کي، فرانکنا، فلسفه اخلاق، ترجمه: هادي صادقي، مؤسسه طه، ص179.
3- عبدالله جوادي آملي، مبادي اخلاق در قرآن، ص247.
4- مايکل آيزنک، روان شناسي شادي، ترجمه: مهرداد فيروزبخت، خشايار بيگي، ص26.
5- همان، ص55و43.
6- همان، ص47و49.
7- جي. آر، کن کايز. عشق علي رغم همه مشکلات، ترجمه: فريبا مقدم، ص 17و 22.
8- راز شاد زيستن، اندرو متيوس، ترجمه وحيد افضلي راد، ص52.
9- راز شاد زيستن، ص 54.
10- پل ادواردز، فلسفه اخلاق، ترجمه: انشاءالله رحمتي، موسسه فرهنگي انتشاراتي تبيان، ص257.
11- البته قبل از اپيکوروس، آريستيپوس، مکتب لذت گرايي شخصي را مطرح کرده بود. در اين مکتب، لذت در لذات جسماني خلاصه مي شود. براي کسب اطلاعات بيشتر نک: «فلسفه اخلاق»، ص67، موسسه آموزشي- پژوهشي امام خميني».
12- تاريخ فلسفه غرب، ص49 تا 51 لارنس سي. بکر، ترجمه گروهي از مترجمان، انتشارات موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني.
13- ريچارد پاپکين، آوروم استرول، کليات فلسفه، سيد جلال الدين مجتبوي، ص21.
14- همان، ص 51و52.
15- درک و دريافت زيبايي همواره موجب احساس لذت است. (هنر و زيبايي، محمدتقي جعفري، ص 185).
16- نهج البلاغه، حکمت 37، 103و251.
17- مهدي نراقي، جامع السعادات، ج3، ص84؛ استاد مظاهري، شرح و تفسير دعاي کميل، ص23.
18- اين عوامل در بحث عوامل انس با نماز، حضور قلب بيان شد.
19- البته طريق نگاه زيبايي شناسانه به جهان معمولاً با بيشترين نحو با سه نگرش علمي، شناختي و ادراکي و شخصي در تقابل است. نک: تاريخ و مسايل زيبايي شناسي، ص 81و83.
20- آن شپرو، مباني فلسفه هنر، ترجمه: علي رامين، ص 97، شرکت انتشارات علمي و فرهنگي، تهران.
21- همان.
22- استيس والترترنيس، عرفان و فلسفه، ترجمه: بهاءالدين خرمشاهي، ص 76، تهران، انتشارات سروش.
23- نک:کتاب «زيبايي پرستي در عرفان اسلامي».
24- نماز و جامعه شناسي، ص139.
25- زيبايي پرستي در عرفان اسلامي، ص55.
26- همان، ص 56.
27- همان، ص 58.
28- همان، ص59.
29- همان، ص61.
30- يعني هم خدا انسان را دوست دارد و هم انسان بايد خدا را دوست داشته باشد.
31- همان، ص 63، نک: شيخ حر عاملي، جواهر السنيه في الاحاديث القدسيه، ص 131؛ الهجويري، کشف المحجوب، ص 326؛ طرئق الحقايق، ج1، ص206؛ عبهر العاشقين، ص 9و10؛ تمهيدات، عين القضاه، ص 112.
32- زيبايي پرستي در عرفان اسلامي، ص65.
33- همان، ص68.
34- همان، ص71.

منبع:از نمازگزاري تا انس با نماز (1)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد