یکم.
پیشوایان دین و اولیاى خداوند، بر اساس ادله فراوان نقلى و عقلى،داراى مقام عصمت بوده و از هر نوع صفت ناپسند اخلاقى و رذایل نفسانى مبرّا و پیراسته اند. اعتقاد به این امر، موجب مى گردد این گونه تعبیرات، در سخنان و دعاهاى آنان، حمل بر خودبینى و خودستایى نشود؛ چون وجود و اراده ایشان، فانى در خدا و اراده حق است و در برابر عظمت حق و صفات و اسماى کمالات او، براى خود وجود و استقلال و کمالى نمى بینند تا در مورد آنان چنین گمانى رود محمدى رى شهرى، ماه خدا، ترجمه جواد محدثى، ص 377..
دوم.
چه کسانى – جز خود آنان مى توانند، بیانگر کمالات، عظمت و جایگاه والاى ایشان باشند؟ معرفى امامان معصوم علیهم السلام و اوج بزرگى و مقام رفیع و بى بدیل آنان، تنها از کسانى بر مى آید که با کمالات ایشان، داراى سنخیت و مشابهت بوده و بر مقام و رتبه آنان احاطه و اشراف داشته باشند. این ویژگى، تنها در خود اهل بیت علیهم السلام یافت مى شود و دیگران از احاطه به این معرفت و عظمت، فاصله اى دور دارند: «موالى لا احصى ثنائکم و لا ابلغ من المدح کنهکم و من الوصف قدرکم و انتم نورالاخیار و هدایة الابرار و حجج الجبار»؛ شیخ عباس قمى، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره. ؛ «سروران من! مدح و ستایش شما از توان من بیرون و نیل به نهایت مدح و تمجید شما از دسترس من خارج است. چون شما نور برگزیدگان و خوبان و راهنماى نیکان و حجت هاى خداوند عزیز و قدرتمند هستید».
اگر نبود دعاها و احادیثى که مقام امامان معصوم علیهم السلام و کمالات و فضایل آنان را براى ما بیان کرده اند؛ ما هرگز از شناخت در خور توجّه و شایسته آن انوار پاک بهره مند نبودیم و بر ساحل دریاى عظمت و بزرگى کمالات آنها، تا ابد تشنه و منتظر، باقى مى ماندیم و از سر سفره معارف و آموزه هاى عمیق و علوم ملکوتى و آسمانى ایشان، بى بهره برمى خاستیم.
سوم.
تعابیرى که بیانگر عظمت و کمال و قرب و ویژگى منحصر به فرد ائمه علیهم السلام است، در واقع بیانگر مقامات معنوى و روحانى و شخصیت آنان است؛ نه شخص آنها. تبلور این کمالات در اولیاى الهى، بهترین دلیل بر کمالات خداوند و نشانه کبریایى و بزرگى او است. آنان خود را بندگان خدا و آینه داران صفات جلال و جمال حق مى دانند و بهتر از هر کس دیگر، علوّ و بزرگى حق را نشان مى دهند و به همین دلیل امیرمؤمنان علیه السلام مى فرماید: «مالله آیة اکبر منى»؛ مناقب آل ابى طالب، ابن شهر آشوب، ج 2، ص 294.؛ «براى خداوند، نشانه اى بالاتر از من نیست».
پیشوایان معصوم علیهم السلام، پرچم داران دین، ترجمان قرآن، رکن توحید، جانشینان خداوند، درهاى ایمان، امینان پروردگار، وارثان پیامبر، جایگاه شناخت خدا، کانون برکت و حکمت، حافظان اسرار الهى ر.ک: زیارت جامعه کبیره و اصول کافى، باب الجنة. و در یک کلام آینه تمام نماى حق مى باشند و معرفى مقامات و جایگاه والاى آنان، در حقیقت معرفى و شناساندن دین حق و شریعت الهى است. شخصى از امام حسن عسکرى علیه السلام درخواست مى کند که چگونگى صلوات و درود بر معصومین علیهم السلام را به او بیاموزد. آن حضرت علیه السلام چگونگى آن را به او مى آموزد و هنگامى که به نام پاک خود مى رسد، سکوت مى کند. راوى نحوه صلوات بر خود آن حضرت و امام بعد از ایشان را نیز درخواست مى کند؛ حضرت عسگرى علیه السلام مى فرماید: اگر نه این بود که این کار (صلوات بر خودم و بیان فضایل و کمالاتم)، از معالم و معارف دین است و خداوند به ما امر فرموده تا آن را به اهلش برسانیم؛ دوست داشتم ساکت باشم و چیزى در این مورد نگویم مفاتیح الجنان، صلوات بر حجج طاهره علیهم السلام..
دعاى افتتاح، در شب هاى ماه مبارک رمضان خوانده مى شود و دربردارنده چندین بخش است:
بخش نخست
درباره حمد و ثناى الهى و بیان کمالات و صفاتِ جمال و جلال حق و لطف و احسان او به بندگانش است. به چند قسمت از این بخش اشاره مى شود:
1-1. «اللهم إنّى افتتح الثناء بحمدک و انت مسدّد للصواب بمنّک و ایقنت انّک ارحم الراحمین فى موضع العفو و الرحمة و اشدّ المعاقبین فى موضع النکال و النقمة و اعظم المتجبّرین فى موضع الکبریاء و العظمة»؛ دعاى افتتاح.
؛ «خدایا! من مدح و ثناى ذات پاکت را با حمد و ستایش تو آغاز مى کنم و تو با لطف و کرمت، کار درست و نیک را استوار ساخته و استحکام مى بخشى، و من یقین دارم که تو در جایگاه گذشت و رحمت از همه مهربان تر و در هنگام کیفر و انتقام از همه سخت گیرتر و در بزرگى و عظمت از همه سرآمدى».
1-2. «الحمد لله الفاشى فى الخلق امره و حمده، الظاهر بالکرم مجده، الباسط بالجود یده الذى لاتنقص خزائنه ولا تزیده کثرة العطاء الاّ جوداً و کرماً انّه هو العزیز الوهاب»؛ «ستایش از آنِ خداوندى است که فرمان و ستایشش، در میان آفریدگان گسترده و عظمت و بزرگى اش با لطف و کرمش هویدا گشته است. خدایى که گنجینه هایش بى پایان است و فزونى بخشش و عطاى او، بر سخاوت و لطفش مى افزاید. بى تردید او قدرتمند و بسیار بخشنده است».
1-3. «فکم یا الهى! من کربة قد فرّجتها و هموم قد کشفتها و عثرة قد اقلتها و رحمة قد نشرتها و حلقة بلاء قد فککتها»؛ «خداى من! چه بسیار ابرهاى غم و اندوه که از آسمان دلم پراکندى و ناراحتى هایى که از من زدودى و لغزش هایى که بر من بخشیدى و رحمتى که بر من گستردى و زنجیر بلایى که آن را گسستى».
1-4. «یا ربّ انک تدعونى فاُوَلّى عنک و تتحبّب إلىّ فاتبغض الیک و تتوددّ إلىّ فلا اقبل منک کانّ لى التطول علیک فلم یمنعک ذلک من الرحمة لى و الاحسان إلىّ و التفضّل علىّ»؛ «پروردگار من! تو مرا به خود مى خوانى، ولى من از تو رو مى گردانم! تو با من محبت مى کنى و من با تو دشمنى مى ورزم! تو با من مهربانى و دوستى مى کنى؛ ولى من از تو نمى پذیرم! گویى من بر تو منت دارم؛ ولى این گستاخى ها و نادانى ها، لطف و رحمت تو را از من باز نداشت و مرا از فضل و عطایت بى بهره نساخت».
بخش دوم
درود و صلوات بر پیامبرصلى الله علیه وآله و خاندان پاکش و بیان جایگاه والا و فضایل و کمالات آنان است. در قسمتى از این بخش دعا آمده است: «اللهم صلّ على محمد عبدک و رسولک و امینک و صفیّک و حبیبک و خیرتک من خلقک و حافظ سرّک و مبلغ رسالاتک افضل و احسن و اَجْمَلَ و اکمل و ازکى و انمى و اطیب و اطهر و اسنى و اکثر ما صلّیت و بارکت و ترحّمت و تحنّنت و سلّمت على احد من عبادک و انبیائک و رسلک و صفوتک و اهل الکرامة علیک من خلقک»؛ «خدایا! هم سنگِ برترین، نیکوترین، زیباترین، کامل ترین، پاکیزه ترین، بالنده ترین، بهترین، پاک ترین و والاترین درود و برکت و رحمت و عطوفتى که نسبت به بنده اى و پیامبرى و فرستاده اى و انسان برگزیده و شایسته لطف و کرامتى داشته اى، بر محمدصلى الله علیه وآله – که بنده و فرستاده و امانتدار و برگزیده و محبوب تو و اختیار شده تو از میان آفریدگانت و نگهبان راز و رساننده پیام هاى تو است درود و رحمت فرست».
بخش سوم
درباره حضرت ولى عصر(عج) و شکوه از غیبت و دعا براى تعجیل در ظهور و آرزوى استقرار دولت حق و حکومت عدل آن بزرگوار و خدمت گزارى در دولت کریمه است. چند نمونه از این بخش را بیان مى کنیم:
3-1. «اللهم اَعِزَّه و اَعْزِزْ به و انصُرُه و انتصر به و انصره نصراً عزیزاً و افتح له فتحاً یسیراً و اجعل له من لدنک سلطاناً نصیراً»؛ «خدایا! او را (امام عصرعلیه السلام) عزیز گردان و به واسطه او مؤمنان را. او را یارى فرما و با او دیگران را. او را با اقتدار و سربلندى پیروز گردان و گشایشى آسان بهره اش ساز و از جانب خود سلطنتى چیره، برایش قرار ده».
3-2. «اللهم إنا نرغب الیک فى دولة کریمة تُعِزّ بها الاسلام و اهله و تذلّ بها النفاق و اهله و تجعلنا فیها من الدعاة إلى طاعتک و القادة إلى سبیلک و ترزقنا بها کرامة الدنیا و الآخرة»؛ «خداوندا! از تو حکومت شایسته و بزرگوارانه اى درخواست مى کنیم که در سایه آن، اسلام و مسلمانان را عزیز و سربلند گردانى و نفاق و اهلش را خوار و زبون کنى و ما را در آن حکومت، از دعوت کنندگان به پیروى ات و پیشوایان راهت قرار دهى».
3-3. «اللهم المم به شعثنا و اشعب به صدعنا و ارتق به فتقنا و کثّر به قلّتنا و اعزز به ذلّتنا و اغن به عائلنا و اقض به عن مغرمنا و اجبر به فقرنا و سُدَّ به خلّتنا و یسّر به عسرنا و بیّض به وجوهنا و فکّ به اسرنا و انجح به طلبتنا و انجز به مواعیدنا و استجب به دعوتنا و اعطنا به سؤلنا و بلّغنا به من الدنیا و الاخرة آمالنا و اعطنا به فوق رغبتنا»؛ «خدایا! به وسیله آن امام، ما را از پراکندگى به جمعیت برسان. رخنه میان ما را پر کن و جدایى ما را به وصل بدل ساز. تعداد کم ما را افزون گردان. ما را از خوارى به سربلندى نایل ساز. نیاز ما را به بى نیازى تغییر ده. بدهى مان را ادا و ندارى مان را جبران کن. راه تهى دستى مان را ببند و سختى مان را آسان گردان. به ما آبرو ببخش و از اسارت آزادمان کن. خواسته هایمان را برآورده کن. وعده هایمان را عملى و دعایمان را برآورده ساز. درخواست مان را عطا فرما. به آرزوهاى دنیا و آخرت مان برسان و به واسطه او افزون بر میل و خواهش مان به ما ببخش».