عوامل پيدايش فساد در جامعه:
در مورد عوامل و منشأ فساد، در جامعه به چند عامل مي توان اشاره كرد؟ اول، نقش خانواده در تعليم و تربيت فرزندان است، اين واحد كوچك اجتماعي در واقع، به مثابه هسته اوليه جامعه شناخته شده و حالات فكري و رواني انسان در آن شكل ميگيرد. يك كودك از هنگام تولد تا سالياني چند در تماس تقريباً انحصاري با خانواده خود قرار دارد. در اين دوران او موجودي است كاملاً وابسته، انعطافپذير و آماده شكلگيري هر نوع شخصيت فردي كه والدين در قالب وي طرحريزي نمايند. بديهي است بسياري از مفاسد و رفتارهاي نابهنجار اجتماعي از قبيل بيحجابي، بيعفتي، اعتياد . … تا حدودي ريشهاش در ميان خانوادههاي سرد و بيعاطفه رشد نموده است و عامل خانواده در اين باره بي تاثير نبوده است . يعني فرزندان چنين خانوادههايي كه از بذل محبت و صميميت پدر و مادر بينصيب ماندهاند به طور طبيعي سعي خواهند كرد تا اين احساس سردي و عقده حقارت ناشي از كمبود محبت را با خودنمايي (به انواع مختلف) در محيط خارج از خانه جبران نمايند.
دومين عامل در شكلگيري شخصيت افراد، محيط آموزشي است. نقش محيط آموزشي در شكلگيري عادات وكيفيت معلومات و كسب ارزشها و معيارهاي زندگي بسيار حائز اهميت و حساس ميباشد. رعايت يا عدم رعايت ضوابط عاطفي، استفاده از لباس هاي نامناسب و مبتذل و احترام به اصول و ارزشهاي ديني تا حد زيادي تحت تأثير رفتار، بينش و طرز تفكر معلمان و مربيان قرار دارد.
از عوامل ديگر در شكلگيري شخصيت افراد ميتوان به نمونههاي زير اشاره كرد: تأثير گروهها و جريانهاي مختلف اجتماعي، وسايل ارتباط جمعي، رسانههاي گروهي، ماهوارهها، مطبوعات، سينما، فقر و محروميت و ….
سومين عامل وجود فساد در جامعه اسلامي ،وجود فقر و تبعيض در جامعه است. بديهي است مشكلات اقتصادي و وجود شكاف طبقاتي ، فقر و محروميت، بيكاري ،و عدم امكان ازدواج براي جوانان موجب پيدايش بسياري از مفاسد اجتماعي در جامعه خواهند شد. براي دستيابي به جامعه اي سالم ابتدا بايد اقتصاد سالمي بر آن جامعه حاكم باشد تا در كنار فرهنگ صحيح و ناب اسلام، بتوان جامعه اي سالم را پي ريزي نمود.بدون وجود اقتصاد سالم از يك سو و فرهنگ صحيح از سوي ديگر امكان سالم سازي فضاي جامعه وجود نخواهد داشت، در حقيقت براي دستيابي به جامعه اي كاملاً اسلامي و دور از مفاسد اجتماعي، وجود اقتصاد سالم و توجه به نيازهاي معيشتي مردم ضروري مي نمايد؛ از اين رو مبارزه با فقر و فساد و تبعيض از سوي مقام معظم رهبري بعنوان محورهاي اساسي اصلاحات واقعي مطرح شد.
عامل چهارم در ايجاد فساد و تباهي در جامعه، به ويژه در دوران معاصر، تهاجم فرهنگي بيگانه است، بدون شك يكي از عوامل مهم مفاسد در جوامع اسلامي، تهاجم فرهنگي است. تاريخ جمهوري اسلامي و تاريخ تمام ملل آزاد و مستقل جهان، مسلّم ساخت كه غارت و چپاول منافع و منابع مادي و معنوي ملل مختلف جهان ،خاصه جهان اسلام، بدون تحريف و مقابله با فرهنگ و ارزشهاي ملي و مذهبي آنهاو نيز تحميل عادات، تفكرات، و طرز زندگي غربي؛ ميسر نيست. از اين رو همّت و تلاش دشمنان بر اين نكته متمركز گرديد، تا با اشاعه فساد و تباهي و رواج بيبند و باري و تفاوت در بين مردم به ويژه بانوان تا حدّ بسياري در دستيابي به مقاصد خويش اميدوار گردند. ايجاد شبهات خطرناك، ارسال تصاوير مستهجن، فيلمها و سيديهاي مبتذل و انواع و اقسام تهاجمات فرهنگي به راحتي زمينه رشد فساد و بيبند و باري را در جامعهاي كه اكثريت ساكنان آن قشر نوجوان و جوان هستند فراهم ميكند. بنابراين بدون توجه به اين عوامل اساسي مفاسد اجتماعي، نبايد تمام نارسائي ها،كاستيها و معضلات موجود را ناشي از سوء عملكرد، كمكاري و بيتوجهي مسئولين و متصديان امر دانست. البته ما منكر وجود پاره اي نواقص و سستي هادر عملكرد برخي از مسئولان نظام نيستيم و بدون شك عملكرد نادرست برخي از مسئولان و بي توجهي مسئولان فرهنگي كشور در بوجود آمدن پاره اي از مشكلات بي تاثير نبوده است، اما اين بدان معنا نيست كه عوامل ديگري كه در پيدايش فساد در جامعه داراي نقش هستند را ناديده بگيريم.
اگر به سخناني كه رهبري در بين جوانان يا در مورد جوانان داشتهاند، توجه شود و توصيههاي ايشان به دولت محترم در طول ساليان گذشته در خصوص موارد مخلتف فساد اداري، اقتصادي و اجتماعي به ويژه در خصوص شبيخون فرهنگي، وجدان كاري، انضباط اجتماعي، تكريم مردم، پاسخگويي مسئولان و مديران در برابر جامعه، رفع معضلات بيكاري، فقر،گراني، اعتياد، بيبندوباري و بسياري موارد ديگر مطالعه شوند و نيز انديشهها و تفكرات رهبري مرور گردند، اطمينان حاصل مي شود كه قطعاً چنين وضعيتي كه الآن در جامعه ما وجود دارد خواست رهبري نبوده و نيست و ايشان از هيچ تلاشي در بر طرف ساختن اين مفاسد و تذكر به مسئولان، دريغ نكردهاند.[1]ايشان با محور قرار دادن رفع فساد، تبعيض و فقر در اصلاحات و تاكيد بر آن، روند و مسير صحيح دولت را در ايجاد تحول در جامعه به خوبي مشخص نمودند و اولويت كار نظام و مسئولان كشور را روشن ساختند. ايشان در بخشي از سخنانشان فرمودند:« آماج اين مبارزه، سه چيز است يكي فقر است يكي فساد است و يكي تبعيض اگر با فقر و فساد و تبعيض در كشور، مبارزه شود، اصلاحات به معناي حقيقي – اصلاحات انقلابي و اسلامي – تحقق پيدا خواهد كرد، مشكلات ما از اين سه پايه شوم و از اين سه عنصر مخرب است… اصلاحات واقعي در كشور مبارزه با فقر و فساد و تبعيض است… هيچ اصلاحي در كشور بدون پرداختن به اين سه مقوله اساسي و بنياني ممكن نيست صورت بگيرد، اينها مادر همه اصلاحات است[2].» بديهي است مبارزه با مفاسد در جامعه و دستيابي به جامعه اي كاملاً اسلامي در گرو اهتمام ويژه مسئولان نظام به اجراي قوانين اسلام و پايبندي به آن و حمايت مردم مي باشد.
پي نوشت ها:
[1] . رك به: منشور دولت اسلامي (بازخواني مواضع و انتظارات مقام معظم رهبري از قوه مجريه در 16 سال گذشته، دفتر جريان شناسي تاريخ معاصر، 1384.
[2] روزنامه كيهان، 5/6/81 «بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با اعضاي هئيت دولت».