چونکه حسین مکتب عملی در اسلام تآسیس کرد. حسین(ع) نمونه عملی قیامهای اصلاحی است. خواستند مکتب حسین زنده بماند، خواستند حسین سالی یک بار با آن نداهای شیرین و عالی و حماسه انگیزش ظهور پیدا کند، فریاد کند: «اَلا تَرَونَ اَنَّ الحَقَّ لا یُعمَلُ بِهِ وَ الْباطِلَ لا یُتَناهی عَنْهُ لِیَرغَبِ الْمؤمِنُ فی لِقاءِ اللهِ مُحِقاً»؛ (بحارالانوار 44/381) خواستند «اَلْمُوتُ اَوْلی مِنْ رُکوبِ الْعار؛(بحارالانوار 45/50) مرگ از زندگی ننگین بهتر است» برای همیشه زنده بماند. خواستند «لا اَرَی الْمَوتَ اِلّا سَعادَةَ وَ الْحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ اِلّا بَرَماً»؛ (بحارالانوار 45/381) برای همیشه زنده بماند. زندگی با ستمکاران برای من خستگی آور است؛ مرگ در نظر من جز سعادت چیزی نیست. خواستند آن جمله های دیگر حسین: «خُطَّ المَوتُ عَلی وُلدِ آدَمَ مَخَطَّ القَلادَةَ عَلی جِیدِ الفَتاةِ» زنده بماند، «هَیهاتَ مِنَّا الذِّّلَةُ» زنده بماند. مردی که می آید آنجا در مقابل یک دریا (انسان)، سی هزار نفر، می ایستد، آن طور مردانه، در حالی که در نهایت و شدت گرفتاری است از ناحیه شخص خودش، از ناحیه خاندان خودش، مرد و مردوار ـ که چنین مردی دنیا به خودش ندیده است ـ و می گوید: «اَلا و اِنَّ الدَعِیَ بنَ الدَّعِیِّ قَدرَ کَزَبینَ اثنَتَینِ بَینَ السِّلَّةِ و الذِّلَّةِ هَیهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ یَابی الله ذلکَ لَنا و رسولُهُ و حجورٌ طابَت و طَهُرت»؛ (لهوف/ص41) خواستند اینها زنده بماند، مکتب حسین زنده بماند، تربیت حسینی زنده بماند، پرتوی از روح حسینی در این ملت بتابد. فلسفه اش خیلی روشن است. گفتند نگذارید این حادثه فراموش بشود. حیات و زندگی شما بستگی به این حادثه دارد، انسانیت و شرف شما بستگی به این حادثه دارد، اسلام را با این وسیله می توانید خوب زنده نگه دارید.مجموعه آثار شهید مطهری ج 17ـ حماسه حسینی صفحه89 ـ 90،شهید مطهری
به نقل از سایت تبیان
به نقل از سایت تبیان