ج1) «یا دنیا الیک عنی ابی تعرضت ام الی تشوقت؟ لا حان حینک، هیهات غری غیری لا حاجة لی فیک طلقتک ثلاثاً لا رجعة فیها…»1 ضراربن ضباتی از یاران امام علی (ع) به شام رفت، بر معاویه وارد شد، معاویه از او خواست از حالات امام علی بن ابیطالب بگوید، گفت: «علی (ع) را در حالی دیدم که شب پرده های خود را بر شهر افکنده و تاریکی بر همه جا متولی گشته بود، و علی (ع) در محراب عبادت ایستاده و محاسن شریفش را بدست گرفته و چون انسان مارگزیده بخود می پیچید، و محزون میگریست، و می گفت: ای دنیا، ای دنیای حرام، از من دور شود، آیا برای من خودنمایی می کنی؟ یا شیفتة من شده ای تا روزی در دل من جای گیری؟ هرگز مباد، برو غیر مرا فریب ده که مرا در تو هیچ نیازی نیست ترا سه طلاقه کرده ام تا بازگشتی نباشد، دوران زندگی تو کوتاه، ارزش تو اندک و آرزوی تو پست است، آه از توشة اندک و درازی راه و طول آن و دوری منزل و عظمت روز قیامت!!حضرت علی (ع) در این جملة عارفانه و پرهیز از جلوه های فریبنده دنیا به همه هشدار داده و خود را هم منزه از آن دانسته اند، و دنیا را سه طلاقه فرمودند که دیگر قابل رجوع نیست، این مطلب اشاره به یک مسأله فقهی در مورد زن و شوهر مطرح می شود به این معنا که اگر مردی دو مرتبه همسر خود را طلاق داد و سپس پشیمان شد، و متوجه اشتباه خود گردید، می تواند رجوع کرده و با همسرش زندگی نماید، اما اگر دفعه سوم طلاق داد، دیگر حق رجوع به همسری که سه مرتبه او را مطلقه کرده است ندارد، مگر محلِل که بعد از ازدواج با شخص دیگر که محلِل نامیده می شود. و اگر محلل این زن را طلاق داد، همسر اول حق دارد برای دفعة بعد با آن زن با خواندن عقد ازدواج، ازدواج نماید.
– علی (ع) که دنیا را طلاق داده اند یعنی چه؟ بهتر است از زبان خودشان که یک ابرمرد تاریخ است و زاهد شب و شیر بیشة شجاعت بشنویم.
در مسافرتی که حضرت علی (ع) برای جنگ با اصحاب جمل به بصره رفته بودند، در سرزمینی بنام زبده فرود آمدند و این مکان درست همان جایی بود که حجاج مکه فرود آمده بودند، آنان نزدیکی خیمة امام (ع) اجتماع کرده تا از سخنان گوهربارش استفاده کنند، ولی حضرت از خیمه بیرون نیامدند، ابن عباس برای اطلاع دادن از اجتماع مردم و بیرون آوردن حضرت علی (ع) وارد خیمه شد دید که حضرت مشغول وصلة کردن کفشهای خود هستند به عرض رساند که مردم منتظرند برای سخنرانی، حضرت (ع) صحبتی نفرمودند تا کفش اصلاح شد و آنگاه دو لنگه کفش را در کنار یکدیگر گذارده فرمودند «این کفش مرا قیمت کن» گفتم خیلی کهنه شده و قیمتی ندارد، فرمودند مع الوصف چقدر ارزش دارد؟ گفتم یک درهم یا نصف آن!! امام علی بن ابی طالب (ع) فرمودند «به خدا سوگند که این جفت کفش در نزد من محبوبتر از حکومت و امارت بر شماست، مگر اینکه بتوانم اقامة و احقاق حق و یا دفع باطلی بنمایم»2 توجه دارید که چرا علی (ع) دنیا را مطلقه کردند؟ آن پیشوای عرافان و امام وارستگان و زاهدان به همه صاحب منصبان و حاکمان به خصوص پیروان خویش می آموزند که حکومت طعمه ای نیست که در اختیار آنان قرار گرفته است بلکه وسیله برای اقامه حق و ابطال باطل و دفاع از مظلوم و تاختن بر ظالم و خلاصه آزمونی است تا معلوم شود که چگونه ادعای خود را مبنی بر خدمت بندگان به اثبات می رسانند. پس حکومت و امارت چیزی جز مسؤولیت نیست و خوشا به حال وارستگان و حاکمان و مسؤولین که در خدمت انقلاب، خانواده شهدا و جانبازان و ملت شهید پرور ایران هستند.
ج3) من دنیا را سه طلاقه کرده ام؟ یعنی: حضرت (ع) نامه ای به عثمان بن حنیف به شکل گلایه نوشتند، او فرماندار بصره بود و به یک میهمانی مجلل شرکت نموده، «اما بعد، ای پسر حنیف، شنیده ام که یکی از جوانان بصره اطعام عروسی خوانده است و تو شتابان آن را پذیرفته است و غذاهای رنگارنگ با ظروف مخصوص برای آورده اند، من گمان نداشتم که به مهمانی بروی که نیازمندان و فقرا حضور نداشته باشند و فقط ثروتمندان دعوت شده باشند پس بنگر به آنچه می خوری، اگر شبهه ناک است صرف نظر کن و از آنچه یقین به حلیت آن داری استفاده کن.
بدان که هر کسی پیشوایی دارد که از او پیروی نموده و از نور دانش او بهره می گیرد، بدان که پیشوای شما (خود حضرت امیر مراد است) از دنیای خود به دو کهنه جامه و از خوراکش به دو قرص نان اکتفا کرده است، البته شما نمی توانید چنین راهی را بپیمایید، ولی با تقوی و کوشش و پاکدامنی و درستکاری مرا یاری کنید، من به خدا قسم که از دنیای شما طلا و زری نیندوخته و مال چندانی گرد نکرده ام و با جامه کهنه ای که در بر دارم لباس دیگری هر چند کهنه فراهم نکرده ام… برای چه می خواهم، در حالی که فردا جایگاه انسان در قبر و گور است که بدست گورکن آن را کنده است … من اگر بخواهم از عسل مصفی و مغز گندم و لباسهای حریر و ابریشم استفاده کنم می توانم، ولی هیهات که هوای نفس بر من غالب شود و به چنین طعامی روی آورم، در حالی که شاید در اطراف حجاز و یمامه کسی باشد که گرسنه سر بر بالین بگذارد و هرگز غذای سیری نخورده باشد … آیا به همین اکتفا کنم که اسم من امیرالمؤمنین و پیشوای مسلمین باشد ولی در اندوه و پریشانی آنان شریک نباشم؟»3
و دهها و صدها سخنرانی و نامه و کلمات حکمت آمیز درباره تقوی، پرهیز از دنیاپرستی و دنیا دوستی، و دوری از اسراف و مصرف زدگی، و سفارش به قناعت، و کمک به دیگران و در فکر مستضعفین بودن از شاخصه های آن حضرت است و سفارش می شود شما که آغاز نوجوانیاتان است و در خط اسلام و ولایت هستید و در عنفوان شباب در جستجوی امامت و دقت در کلمات آن حضرت هستید، یک دوره نهجالبلاغه که بنظم مرحوم محمد دشتی «ره» ترجمه و فهرست موضوعی شده است بدقت مطالعه و کتب زیادی که درباره این شخصیت بینظیر تاریخ که جانشین پیامبر و خدا در زمین است، و بدون ولایت او نه نماز قبول است و نه اعمال دیگر، قیم النار و الجنة است باید تا آخر عمر دربارة عصاره خقت فکر کرد، مطالعه نمود و هر چند تا آخر عمر از مناقب و فضائل آن امام رئوف، مطالعه و تحقیق کنیم، هرچند مرغ فکر و اندیشهمان بلندپرواز باشد بر قله های رفیع مقام آن بزرگوار نخواهد رسید. ـ موفق باشید ـ
مطالعه کتب ذیل ضروریست:
1. نهج البلاغه
2. فروغ ولایت، نوشته جعفر سبحانی، زندگی مولا علی (ع) است.
3.علی کیست؟
4. داروهای معنوی، ابراهیم خامه زرین
5. فریادگر توحید، زندگی آیت الله بهجت
6. پژوهشی دقیق از زندگی امام رضا (ع)
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی
– علی (ع) که دنیا را طلاق داده اند یعنی چه؟ بهتر است از زبان خودشان که یک ابرمرد تاریخ است و زاهد شب و شیر بیشة شجاعت بشنویم.
در مسافرتی که حضرت علی (ع) برای جنگ با اصحاب جمل به بصره رفته بودند، در سرزمینی بنام زبده فرود آمدند و این مکان درست همان جایی بود که حجاج مکه فرود آمده بودند، آنان نزدیکی خیمة امام (ع) اجتماع کرده تا از سخنان گوهربارش استفاده کنند، ولی حضرت از خیمه بیرون نیامدند، ابن عباس برای اطلاع دادن از اجتماع مردم و بیرون آوردن حضرت علی (ع) وارد خیمه شد دید که حضرت مشغول وصلة کردن کفشهای خود هستند به عرض رساند که مردم منتظرند برای سخنرانی، حضرت (ع) صحبتی نفرمودند تا کفش اصلاح شد و آنگاه دو لنگه کفش را در کنار یکدیگر گذارده فرمودند «این کفش مرا قیمت کن» گفتم خیلی کهنه شده و قیمتی ندارد، فرمودند مع الوصف چقدر ارزش دارد؟ گفتم یک درهم یا نصف آن!! امام علی بن ابی طالب (ع) فرمودند «به خدا سوگند که این جفت کفش در نزد من محبوبتر از حکومت و امارت بر شماست، مگر اینکه بتوانم اقامة و احقاق حق و یا دفع باطلی بنمایم»2 توجه دارید که چرا علی (ع) دنیا را مطلقه کردند؟ آن پیشوای عرافان و امام وارستگان و زاهدان به همه صاحب منصبان و حاکمان به خصوص پیروان خویش می آموزند که حکومت طعمه ای نیست که در اختیار آنان قرار گرفته است بلکه وسیله برای اقامه حق و ابطال باطل و دفاع از مظلوم و تاختن بر ظالم و خلاصه آزمونی است تا معلوم شود که چگونه ادعای خود را مبنی بر خدمت بندگان به اثبات می رسانند. پس حکومت و امارت چیزی جز مسؤولیت نیست و خوشا به حال وارستگان و حاکمان و مسؤولین که در خدمت انقلاب، خانواده شهدا و جانبازان و ملت شهید پرور ایران هستند.
ج3) من دنیا را سه طلاقه کرده ام؟ یعنی: حضرت (ع) نامه ای به عثمان بن حنیف به شکل گلایه نوشتند، او فرماندار بصره بود و به یک میهمانی مجلل شرکت نموده، «اما بعد، ای پسر حنیف، شنیده ام که یکی از جوانان بصره اطعام عروسی خوانده است و تو شتابان آن را پذیرفته است و غذاهای رنگارنگ با ظروف مخصوص برای آورده اند، من گمان نداشتم که به مهمانی بروی که نیازمندان و فقرا حضور نداشته باشند و فقط ثروتمندان دعوت شده باشند پس بنگر به آنچه می خوری، اگر شبهه ناک است صرف نظر کن و از آنچه یقین به حلیت آن داری استفاده کن.
بدان که هر کسی پیشوایی دارد که از او پیروی نموده و از نور دانش او بهره می گیرد، بدان که پیشوای شما (خود حضرت امیر مراد است) از دنیای خود به دو کهنه جامه و از خوراکش به دو قرص نان اکتفا کرده است، البته شما نمی توانید چنین راهی را بپیمایید، ولی با تقوی و کوشش و پاکدامنی و درستکاری مرا یاری کنید، من به خدا قسم که از دنیای شما طلا و زری نیندوخته و مال چندانی گرد نکرده ام و با جامه کهنه ای که در بر دارم لباس دیگری هر چند کهنه فراهم نکرده ام… برای چه می خواهم، در حالی که فردا جایگاه انسان در قبر و گور است که بدست گورکن آن را کنده است … من اگر بخواهم از عسل مصفی و مغز گندم و لباسهای حریر و ابریشم استفاده کنم می توانم، ولی هیهات که هوای نفس بر من غالب شود و به چنین طعامی روی آورم، در حالی که شاید در اطراف حجاز و یمامه کسی باشد که گرسنه سر بر بالین بگذارد و هرگز غذای سیری نخورده باشد … آیا به همین اکتفا کنم که اسم من امیرالمؤمنین و پیشوای مسلمین باشد ولی در اندوه و پریشانی آنان شریک نباشم؟»3
و دهها و صدها سخنرانی و نامه و کلمات حکمت آمیز درباره تقوی، پرهیز از دنیاپرستی و دنیا دوستی، و دوری از اسراف و مصرف زدگی، و سفارش به قناعت، و کمک به دیگران و در فکر مستضعفین بودن از شاخصه های آن حضرت است و سفارش می شود شما که آغاز نوجوانیاتان است و در خط اسلام و ولایت هستید و در عنفوان شباب در جستجوی امامت و دقت در کلمات آن حضرت هستید، یک دوره نهجالبلاغه که بنظم مرحوم محمد دشتی «ره» ترجمه و فهرست موضوعی شده است بدقت مطالعه و کتب زیادی که درباره این شخصیت بینظیر تاریخ که جانشین پیامبر و خدا در زمین است، و بدون ولایت او نه نماز قبول است و نه اعمال دیگر، قیم النار و الجنة است باید تا آخر عمر دربارة عصاره خقت فکر کرد، مطالعه نمود و هر چند تا آخر عمر از مناقب و فضائل آن امام رئوف، مطالعه و تحقیق کنیم، هرچند مرغ فکر و اندیشهمان بلندپرواز باشد بر قله های رفیع مقام آن بزرگوار نخواهد رسید. ـ موفق باشید ـ
مطالعه کتب ذیل ضروریست:
1. نهج البلاغه
2. فروغ ولایت، نوشته جعفر سبحانی، زندگی مولا علی (ع) است.
3.علی کیست؟
4. داروهای معنوی، ابراهیم خامه زرین
5. فریادگر توحید، زندگی آیت الله بهجت
6. پژوهشی دقیق از زندگی امام رضا (ع)
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی