در قرآن متـجـاوز از سيصد آيه است كه كلمه نفس و روح در آنها ذكر شده است و از همه آيات تـنها يك معنا و آن نفس ناطقه و روح انسانى استفاده نمى شود, بلكه در معانى متعددى بـكار رفته, گاهى بـه معناى ناطقه(چنانكه در آيه 93 سوره انعام و… و بـه معناى تإكيدى چنانكه در آيه 12 سوره انعام و سوره آل عمران آيه 28 و … ). گاهى بـه معناى شخص انسانى مركب از جسم و روح(چنانكه در آيه 189 سوره اعراف و آيه 32 سـوره مائده)و غير اينها از معانى كه سابقا به برخى از آنها اشاره شد.
حال نكته قابل ذكر در اينجا اين است كه در همه اين آيات, همه جوانب و مسائل مربوط بـه نفس مورد گفتگو واقع شده است كه اجمالا بـه بـرخى از آنها در اينجـا اشاره مى كنيم و سپـس در اين سلسله مقالات به بحث و بررسى آنها خواهيم پرداخت:
يك مسإله اين است كه آيا اصولا موجودى مجـرد از ماده و آثـار آن بـه نام نفس و روح موجـود است يا معدوم؟ واقعيت دارد يا نه؟
ممكن است بـرخى بـگويند موجـود نيست چـنانكه ما بـا ماديون و منكران ماورإ طبيعت در اين مورد اختلاف داريم.
از مجموع آيات مربـوط بـه نفس استفاده مى شود كه نظر اسلام اين است كه نفس مجرد از ماده موجود است.
چنانكه خواهيم ديد مثل آيه:
(…ثـم سـواه و نفخ فيه من روحـه…)(سـوره سـجـده: آيه 9).
يعنى: ((سپس آن نطفه بي جان را نيكو بـياراست و از روح خود در آن دميد)) . و غير اين آيه از آيات كه بحث آنها در آينده انشإالله خواهد آمد.
مسإله دوم: اين كه اگر موجـود اسـت, اين وجـود را كى بـه او داده است؟ آيا ممكن است خود بـخود موجود بـاشد؟ آيا اين, امكان دارد يا نه؟ آيا اتفاق مى تواند چيزى را موجود كند؟ آيات متعددى دال بـر اين كه شى خـودبـخـود موجـود نمى شود و عقل نيز مويد آن مى بـاشد پـس ناچار موجدى دارد و آن موجد كيست؟ خدا است, طبـيعت است و …؟ پس منشإ پيدايش نفس و روح كيست و چيست؟
مسإله سوم اين كه; حـال كه نفس و روح موجـود است, حـقيقت آن چيست؟ آيا از جنس موجودات محسوس است؟ از قبيل جوهر است يا عرض؟
مادى يا غير مادى و.. .؟ آيا اصولا مى توان او را شناخت و به كنه و حقيقت آن پى برد و شناخت آن بـراى عقل و فكر انسانى ممكن است يا نه؟ اگر ممكن است, تا چه حدى؟ و اگر ممكن نيست, چرا و به چه علت؟
اصولا ميزان علم بشر به ماورإ طبيعت چه مقدار است؟ مى توان تا اعماق ماورإ طبيعت نفوذ كرد؟
مسإله چهارم: اين كه سرنوشت و آينده اين موجـود چـگونه است؟
آيا بـعـد از اين بـرهه از زمان كه موجـود بـوده و دنيا ناميده مى شود, ديگر بـقائى ندارد يا بـقإ دارد؟ و اگر بـقائى دارد چه سرنوشتـى دارد؟ اينجا است كه مسإله عالم مثال و تـجسم اعمال و غير آن مطرح مى گردد آيا متنعم است يا متـخلد در جهنم و آتـش؟ و اصولا زندگى در عالم مثـال چـگونه است؟ و انسانها در عالم مثـال چـگونه زندگى مى كنند؟, مسـإله موت و حـيات نفس از ديدگاه قرآن چـگـونه اسـت؟ موت بـه معـناى فـنا اسـت يا خـلع و لبـس و …؟
مسإله پنجم: اين كه علم نفس به خود و به خدا و ساير موجودات از نفوس و عقول و…چگونه؟ و به چه مقدار؟ و در چه مواردى است؟
علم نفس بـه اعمال گذشته و آنچه پـيش مىآيد و تكليف نفس و مكلف بودن و رابطه آن با علم نفس و آزمايش انسان بـا شر و خير و غير اينها از مسائل وسيع و فراوان كه در قرآن بـحث هائى از آنها بـه ميان آمده است.
نظرى پژوهشگرانه به مسائل روح و نفس در قرآن
مطالعه و بررسى و تحقيق در قرآن در مسائل مربوط به روح و نفس ما را بـه حـقائق شـگفـت انگيزى راهنمائى مى نمايد 1 و آن اين كه عناوين و مسائل مربـوط بـه روح و روان در سـراسـر آيات قرآن در سوره هاى گوناگون آن بدين قرار است:
1 – مسإله اخراج روح يعنى جـدا شدن روح و نفس از بـدن انسان به وسيله مرگ آيه 42 سوره :39
«الله يتوفى الانفس حين موتها و التى لم تـمت فى منامها فيمسك التـى قضى عليها الموت و يرسل الاخـرى الى إجـل مسمى ان فى ذلك لايات لقوم يتفكرون»
يعنى: ((خداوند, جانها را به هنگام مردنشان مى گيرد و نيز جان كسانى را كه در خواب نمرده اند, جانهائى را كه حكم مرگ بـر آنها رانده شده, نگه مى دارد و ديگران را تا زمانى كه معين است, بـاز مى فرستـد در اين, عبـرتـها اسـت بـراى آنهائى كه مى انديشند)) . كليه برداشت هاى تفسيرى در آيه بالا بدين قرار است:
1 – محدود و مشخص بودن عمر انسان.
2 – تفكر صحيح, وسيله درك آيات الهى.
3 – مرگ انسان تحت مشيت الهى.
4 – جدائى نسبى و موقت روح از بدن.
5 – جدا شدن روح و نفس از بدن به وسيله مرگ.
6 – آيات و نشـانـه هاى تـوحـيد در حـيات و مـرگ, خـواب و …
2 – وضعيت ارواح شـهدا در عالم بـرزخ آيه 155 سـوره دوم:(و لا تقولوا لمن يقتـل فى سبـيل الله إمواتـا بـل إحيإ عند ربـهم يرزقـون)يعـنى: ((آنان را كه در راه خـدا كشـتـه مى شـوند, مرده مخوانيد, آنها زنده اند و شما در نمى يابيد)) .
برداشت هاى تفسيرى از اين آيه به قرار زير است:
((مرگ شهيد حـيات – شعور محـدود عالم ماده – حـيات شهدإ نزد خداوند ناشناخته بـراى انسان و مرموز – بـقإ نفس – عالم غيب – حيات داشتـن شهيد در راه خدا – اثر گفتـار در روحيه – زندگى در عوالم غير مادى.
3 – علم مطلق الهى, پـشـتـوانه امكان معاد و اعاده ارواح بـه بدنها(سوره يس آيه 79):(قل يحييها الذى إنشإها إول مره و هو بـكل خـلق عليم)يعنى: ((بـگو كسـى كه آنها را زنده مى كند كه در آغاز بيافريده است و او به هر آفرينشى دانا است)) .
بـرداشت هاى تفسيرى از آيه بـالا يعنى آيه 79 سوره / 36 يس بـه قرار زير است:
الف: آفرينش انسان از نطفه, دليل روشن امكان معاد.
ب: علم مطلق, پشتوانه امكان معاد و اعاده ارواح…
ج: آفرينش انسان از نطفه, برهان قدرت خدا بر معاد.
د: همه چيز در محدوده علم مطلق الهى.
و همچنين آيات زير بر علم مطلق الهى و اعاده ارواح به بـدنها دلالت دارند:
آيه 80, 81, 82, 83 و 84 از سوره 36 و آيه 1 تا 102 سوره 37.
4 – عملكرد ملائكه و روح تـحـت اذن الهى آيه 4 سوره :97(تـنزل الملائكه و الروح فيها بـاذن ربـهم من كل إمر سلام هى حتـى مطلع الفجـر)(سـوره قدر)يعنى: ((در شب قدر فرشتـگان و روح بـه فرمان پـروردگار بـراى انجام دادن كارها نازل مى شوند, آن شب تـا طلوع بامداد ادامه داشت)).
5 – مرگ, تحويل گرفتـن روح و حيات انسان آيات 50, 51, 52, 53 و 54 از سوره هشتم(سوره انفال):(و لو ترى اذ يتوفى الذين كفروا الملائكه تضربـون وجوههم و إدبـارهم و ذوقوا عذاب الحريق…)تا آخـر آيات پـنجـگانه ذكر شده. يعنى: ((اگر بـينى آن زمان را كه فرشتـگان(مرگ)جـان كافران را مى ستـانند و بـر صورت و پـشت آنان مى زنند(و مى گويند): بـچشيد عذاب سوزنده را(بـه حال آنان تـإسف خواهى خورد)!و …)) .
6 – روح وسيله ارتباط وجودى موجودات به خدا بـه آيات 85, 86, 87, 88 و 89 از سوره 17 مراجعه كنيد.
بـرداشت ها از آيات بـالا: اطلاع محدود و ناچـيز انسان از حقايق جهان – عوالم گوناگون جـهان آفرينش – روح از عالم امر – روح از عالم مجردات – ناچيز بـودن عالم ماده نسبـت بـه عالم مجـردات – رابطه ربوبيت و حيات موجودات – روح وسيله ارتباط وجودى موجودات به خدا – پرسش از پيامبر در مورد روح – سوال يهود از پيامبر(ص) در مورد روح.
مسائل مربـوط بـه افعال گوناگون انسانها آيات: 4 و 5 از سوره 97(سوره قدر)و 11 آيه از سوره عاديات(سوره صدم)و از آيه يكم تا آيه 11 سوره 101(سوره قارعه)و هشت آيه اول سوره تكاثر و سه آيه اول سوره عصر(سوره 103)و نه آيه اول سوره همزه(سوره 104)و آيات 1 تا 4 از سوره فيل(سـوره 105)و چـهار آيه از سـوره يونس(سـوره 10)و شش آيه از سوره ناس.
موضوعات انتقال روح يعنى مرگ و تحويل گرفتـن روح و غير آن در آيات زير مورد بحث قرار گرفته است:
آيات 1 تا 75 سوره انفال(سوره هشتم)و آيات 1 تـا 129 از سوره توبـه(سوره نهم) و آيات 1 تـا 109 سوره يونس(سوره دهم)و آيات 1 تـا 123 سوره هود(سوره يازدهم)و آيات 1 تـا 111 سوره يوسف(سوره دوازدهم)و آيات 1 تا 34 سوره رعد(سوره 13)و آيات 1 تـا 52 سوره ابـراهيم(سوره 14)و آيات 1 تا 99 سوره حجر(سوره 15 و آيات 1 تا 128 سوره نحل(سوره 16)و آيات 1 تا 111 سـوره اسـرإ(سـوره 17)و آيات 1 تا 109 سوره كهف(سوره 18)و آيات 1 تا 98 سوره مريم(سوره 19)و آيات 1 تـا 135 سـوره طه(سـوره 20)و آيات 1 تـا 112 سـوره انبـيإ(سوره 21)و آيات 1 تـا 78 سوره حج(سوره 22)و آيات 1 تـا 118 سوره مومنون(سوره 23).
مسإله اهميت روح آيه 85 سوره اسرإ(سوره 17)و مسـإله بـقاى روح بـعـد از مـرگ انسـان آيه 154 سـوره بـقـره و آيه 27 سـوره محمد(ص)(سوره 47)و آيه 4 از سوره طارق(سوره 86)سوال يهوديان از پـيامبـر در مورد روح آيه 85 سوره اسرإ(سوره 17) مسإله تـجرد روح آيه 11 سوره سجده(سوره 32)و مسإله تـمثـل ملائكه و روح بـه صورت بشر هنگام اعطاى عيسى(ع)بـه مريم آيه 17 سـوره مريم(سـوره 19)و مسإله حـقيقت روح و اين كه روح از عالم امر اسـت, آيه 85 سوره اسرإ, مسإله اين كه روح چه بـسا از سنخ فرشتـگان موجـودى مستقل مى باشد, آيه 12 سوره نحل(سوره 16).
كليه موضوعات مربوط به روح القدس در قرآن
جبـرئيل روح القدس آيه: (و إيدناه بـروح القدس…)و آيه 110 سوره پنجـم(مائده)و آيه 153 از سـوره بـقره و آيه 102 از سـوره نحل.
تإييد عيسى با روح القدس آيه 110 سوره مائده(سوره 5)ظهور روح انسانى جهشى در حركت تكاملى حقيقت انسان آيه 14 سوره مومنون(سوره 23)روح به معناى بهشت و پاداش مقربـان الهى آيه 82 سوره واقعه – روح خدا آيه 87 سوره بقره – عيسى روح خدا آيه 171 سوره نسإ- عيسى مسيح(ع)پيامبـر و روح و كلمه خدا آيه 171 سوره نسـإ روح نفس خـدا آيه 12(سـوره انعـام)خـداوند داراى نفس آيه 54(سوره نسإ)- نفخ روح خدائى در انسان آيه 29 سوره حجر – تولد حضرت عيسى(ع)در اثـر نفخ روح الهى آيه 91 سوره انبـيا. – افاضه روح الهى بـه انسان, پايه قدرت و سمع و ديد و ادراك آيه 9 سوره سجده. نفخه روح الهى در آدم آيه 72 سوره ص – پيدايش عيسى(ع) با نفخ روح الهى در مريم آيه 12 سوره تحريم – روح خدا و عيسى, روح خدا در شكل بشر براى افاضه عيسى(ع)بـه مريم آيه 17 سوره مريم و آيه 38 سوره نبـإ – حـضور روح و ملائكه در عرصه قيامت بـا صف و نظم آيه 38 سوره نبإ – برگشت روحها بـه بـدنها در قيامت آيه 7 سوره اعلى.
نویسنده: حسين حقاني زنجاني
- 1. منبـع اين تـحقيق و بـررسى بـرنامه نرم افزارى مفيد و جالب مربوط به قرآن است به نام ((تبيان / 3)) كه توسط دفتر تبـليغات اسلامى مركز فرهنگ قرآن انجام گرفته است.
فصلنامه مكتب اسلام ، خرداد 1379 سال 40 ، شماره 3