ديدگاه وهابيت:
وهابيان برگزاري مراسم جشن و شادي در ايام ميلاد پيامبر اکرم | و ائمه ^، قرائت قرآن، مدح رسول گرامي اسلام، و ائمه توسط شعرا و مداحان، اطعام و پخش غذا و پذيرايي از مردم در اين گونه مراسم ها را به جشن و شادي يهود و نصارا تشبيه مي کنند و آن را بدعت و حرام مي دانند.
ابن تيميه حراني حنبلي برگزاري چنين مراسمي را بي پايه و اساس و بدون سابقه و ريشه تاريخي دانسته و آن را به مراسم جشن يهود و نصارا تشبيه کرده و مي نويسد:
ان اتخاذ هذا اليوم عيدا محدث لا اصل له، فلم يکن في السلف لا من اهل البيت و لا من غيرهم من اتخذ ذلک اليوم عيدا حتي يحدث فيه اعمالا و انما يفعل مثل هذا النصاراي الذين اتخذون امثال ايام حوادث عيسي اعيادا او اليهود… و لو کان هذا خيرا محضا او راجحا لکان السلف احق به منا فانهم کانوا اشد محبة لرسول الله و تعظيما له منا و هم علي الخير احرص.(1)
در همين راستا و به دنبال اظهار نظر ابن تيميه، ساير علماي سلف نيز از او تبعيت کرده و سخناني شبيه به او زده اند؛ مثلا عبد الرحمن بن حسن بن محمد بن عبد الوهاب متوفاي 1285 ه ق برگزاري مراسم جشن و شادي در ايام ميلاد پيامبر اکرم | و ائمه ^ را عبادت و پرستش پيامبر و ائمه دانسته و برگزار کنندگان اين مراسم را نيز مشرک خوانده و مي نويسد:
قد احدث هولاء المشرکون اعيادا عند القبور التي تعبد من دون الله و يسمونها عيدا کمولد البدوي بمصر و غيره… .(2)
بن باز هم در پاسخ به استفتائي درباره حکم پخش مراسم و مجالس جشن و سرور ميلاد پيامبر اکرم از تلويزيون عربستان مي نويسد:
ان الاحتفال بالموالد من البدع المحدثة في الدين و من التشبه باعداء الله من اليهود و النصاري و غيرهم، فالواجب علي اهل الاسلام ترک ذلک و الحذر منه و انکاره علي من فعله و عدم نشر او بثّ ما يشجع علي ذلک او يوهم اباحته في الاذاعة او الصحافة او التلفاز.(3)
با مطالعه سخنان وهابيون و استدلال آنان، مهم ترين ادله ايشان براي تحريم برگزاري مراسم جشن و سرور در ولادت ها را مي توان چنين بيان نمود:
الف: روايت نبوي: لا تتخذوا قبري عيدا.
ب: برگزاري اين گونه مراسم ها نوعي تعظيم و عبادت غير خدا محسوب مي شود.
ج: در چنين مراسم هايي گناهان زيادي از قبيل شرب خمر و استماع غنا و رقص و… توسط شرکت کنندگان انجام مي گيرد.(4)
د: برگزاري چنين مراسم هايي باعث زنده شدن سنت هاي جاهلي و به فراموشي سپرده شدن سنت هاي اسلامي است.
ه: برگزاري جشن در مولد النبي ريشه و سابقه تاريخي ندارد و قرآن و عقل و روايات نيز اين گونه مراسم ها را تاييد نمي نمايند.
و: صحابه و تابعين با وجود داشتن محبت بيشتر نسبت به پيامبر چنين مراسمي را برگزار نمي کردند.
ز: برگزاري مراسم جشن و سرور در مولد النبي مشابهت با يهود و نصارا است و…
نقد ديدگاه وهابيت:
پس از آشنايي با مهم ترين ادله وهابيت براي تحريم برگزاري مراسم جشن و سرور در ايام ولادت پيامبر اکرم | و ائمه اطهار ^، در پاسخ به اين ادله بايد گفت:
اولا: برگزاري مراسم جشن و سرور در ايام ولادت پيامبر اکرم | و ائمه ^، تکريم و بزرگداشت بزرگان است و بين تکريم و بزرگداشت با پرستش و عبادت فرق است. زيرا در عبادت و پرستش، اعتقاد به الوهيت(خدايي) يا ربوبيت يا واگذار شدن يکي از افعال خداوند به معبود شرط است. لذا اگر انسان در عبادتي که براي خداون انجام مي دهد به الوهييت يا ربوبيت خداوند اعتقاد نداشته باشد، خداوند را عبادت و پرستش نکرده است.
تکريم و بزرگداشت بزرگان نيز با توجه به آيات قرآن کريم و روايات نبوي جايز بوده و هيچ اشکالي ندارد؛ زيرا تکريم و بزرگداشت بزرگان، عمل کردن به يکي از اصول اعتقادي دعوت شده در قرآن کريم و روايات است. چرا که خداوند متعال در قران کريم مسلمانان را به محبت و دوست داشتن پيامبر اکرم | دعوت کرده و ياد آوري مي کند که پيامبر اکرم | بايد نزد مسلمانان از پدران، فرزندان، برادران، همسران، اقوام و اموالشان محبوب تر باشد(5) ضمن اين که چند تن از صحابه پيامبر نيز تاکيد رسول گرامي اسلام | را بر اين اصل مهم با الفاظ مختلف از زبان آن حضرت نقل کرده اند. به چند نمونه توجه کنيد:
انس بن مالک از پيامبر اکرم چنين نقل مي کند که: سه چيز است که هر کس دارا باشد شيريني ايمان را مي يابد و از جمله آن ها اين است که خدا و رسولش نزد او دوست داشتني تر باشند از چيزهاي ديگر.(6)
از ابي هريره نيز نقل شده که رسول خدا فرمودند: قسم به کسي که جانم در دست اوست هيچ يک از شما ايمان ندارد مگر اين که من نزد او دوست داشتني تر باشم از پدر و فرزندش.(7)
عبد الرحمن بن ابي ليلي نيز از پدرش ابي ليلي و او از پيامبر اکرم | چنين نقل مي کند که: لا يومن عبد حتي اکون احب اليه من نفسه و يکون عترتي احب اليه من عترته و يکون اهلي احب اليه من اهله و يکون ذاتي احب اليه من ذاته.(8)
ابن کثير دمشقي با استناد به اين اخبار و اخبار ديگري با همين مضامين معتقد است که مسلمانان بايد پيامبر اکرم را بيشتر از فرزندان، اموال و جانشان دوست بدارند و مي نويسد: بل حب رسول الله مقدم علي الاولاد و الاموال و النفوس… .(9)
حال با توجه به مطالب ذکر شده بايد گفت: برگزاري مراسم جشن و سرور در ايام ميلاد پيامبر اکرم | و ائمه اطهار ^ نه تنها مصداق عبادت و پرستش پيامبر و ائمه نيست(10) بلکه مسلمانان با برگزاري اين گونه مراسم ها، مديحه سرايي و نقل فضل فضائل و مناقب آنان، به مدح و ستايش پيامبر اکرم و اهل بيت آن حضرت پرداخته و محبت و ارادت خود را به نبي مکرم اسلام و ائمه اظهار مي دارند.
ثانيا: اصل در عادات مردم جواز است، مگر اين که شارع مقدس آن را منع کرده باشد. ابن تيميه نيز اين اصل را در عادات مردم پذيرفته و مي نويسد:
و اما العادات فهي ما اعتاده الناس في دنياهم مما يحتاجون اليه و الاصل فيه عدم الحظر، فلا يحظر منه الا ما حظره الله؛ «و اما عادات يعني چيزهايي که مردم طبق عادت آن را در امر دنياي خويش انجام مي دهند، از اموري که بدان ها نيازمندند، اصل در اين عادات عدم منع و جواز آن هاست پس از اين عادات منع نمي شود مگر اين که خداوند متعال از آن ها منع و نهي کرده باشد.»
بر طبق اين اصل، اگر برگزاري مراسم جشن و سرور در ايام تولد نبي مکرم اسلام | و ائمه اطهار ^ جزء عادات مردم و مسلمانان محسوب شود، برگزاري اين مراسم ها جايز بوده و هيچ اشکالي بر آن ها مترتب نخواهد بود. و اگر برگزاري جشن و سرور را جزء عبادات بدانيم، بايد اين را هم قبول کنيم که در عبادات علاوه بر عدم نهي شارع، امر شارع نيز لازم خواهد بود. به هر حال با توجه به اصل قرآني و روايي(وجوب مهر و محبت نبي مکرم اسلام و اهل بيت آن حضرت)(11) خواست و اراده و امر عمومي شارع نسبت به برگزاري مراسم جشن و سرور در ايام ولادت پيامبر و ائمه وجود دارد.
لازم به ذکر است که برخي از علماي اهل سنت نيز بر اساس مباني و اعتقادات اهل سنت با تشبيه و مقايسه برگزاري مراسم جشن و سرور، به مساله روزه عاشورا و عقيقه کردن مجدد پيامبر اکرم از طرف خودش پس از گذشت چهل سال از زمان تولد، از طريق قياس جواز مشروعيت برگزاري مراسم جشن و سرور در ولادت نبي مکرم اسلام را اثبات کرده اند.(12)
ثالثا: هر چند درباره جواز برگزاري مراسم جشن و سرور در و لادت ها، از طرف پيامبر اکرم و ائمه روايتي نقل نشده(13) اما با توجه به اصل مهم قرآني و روايي که سابقا ذکر شد يعني وجوب محبت و دوست داشتن پيامبر اکرم و اهل بيت آن حضرت، مشروعيت و جواز برگزاري اين مراسم را مي توان اثبات کرد. با توجه به همين اصل، معتقديم کساني که با برگزاري اين مراسم مخالفت کرده و به تحريم آن مي پردازند، با اظهار محبت مسلمانان نسبت به پيامبر اکرم و اهل بيت آن حضرت مخالف بوده بلکه کينه و بغض دروني خود را نسبت به نبي مکرم اسلام و اهل بيت آن حضرت نشان مي دهند.
رابعا: از کساني که رفتار و اعمال سلف را معيار و مقياس قرار داده و با استناد به رفتار و اعمال آنان، برگزاري مراسم جشن و سرور در ولادت ها را تحريم مي کنند، بايد پرسيد: آيا رفتار و اعمال سلف معيار و ملاک است يا قرآن و سنت نبوي؟!
خامسا: ادعاي جشن نگرفتن و برگزار نکردن مراسم جشن و سرور، در ايام ولادت نبي اکرم از سوي سلف (گذشتگان از صحابه) دروغي بيش نيست زيرا نصوص تاريخي، بر خلاف اين مطلب را گواهي مي دهد:
مثلا ابن کثير در حوادث سال 630 ه ق مي نويسد: يکي از کساني که در اين سال از دنيا رفت، ملک مظفر ابوسعيد کوکبري است. او پادشاهي بخشنده، بزرگوار، شجاع، قهرمان، عاقل، عالم و عادل بود. دوران حکومت وي نيز طولاني بود. ملک مظفر هر سال در ماه ربيع الاول به مناسبت ميلاد پيامبر اکرم مجالس جشن و شادي باشکوهي برگزار مي کرد… .(14)
ذهبي در شرح حال ابوالقاسم محمد بن احمد بن محمد بن احمد معروف به عزفي متوفاي 677 ه ق مي نويسد: عزفي در سال 633 ه ق پس از پدرش به حکومت سبتة رسيد و حدود چهل سال حکومت کرد. عزفي در ايام ولادت نبي مکرم اسلام در سبتة مراسم جشن و شادي برگزار مي کرد… .(15)
سادسا: ارتکاب برخي از معاصي توسط بعضي از برگزار کنندگان يا شرکت کنندگان نمي تواند دليل حرمت اصل برگزاري و شرکت در اين مراسم ها باشد. آيا انجام برخي از گناهان توسط عده اي از شرکت کنندگان در نماز تراويح باعث تحريم اصل آن نماز مي شود؟ ضمن اين که در برگزاري مراسم جشن ميلاد پيامبر اکرم و ائمه در بلاد شيعه نه تنها معصيتي رخ نمي دهد بلکه برنامه اين مجالس قرائت قرآن، سلام و صلوات بر نبي اکرم و اهل بيتش، مديحه سرايي و بيان مناقب و فضائل خاندان رسالت است و نه چيز ديگر.
نقد و بررسي حديث (لا تجعلوا قبري عيدا):
چنانچه سابقا گذشت وهابيان براي تحريم برگزاري مراسم جشن و سرور در ايام تولد پيامبر اکرم | و ائمه ^ به روايت نبوي (لا تتخذوا قبري عيدا و لا تجعلوا بيوتکم قبورا و حيثما کنتم فصلوا عليّ فان صلاتکم تبلغني) و روايات مشابه و هم مضمون آن تمسک کرده اند، استدلال وهابيان با چند اشکال مواجه است.
اشکال اول:
احمد بن حنبل در جاي ديگر همين روايت را با عبارت (لا تجعلوا قبري وثنا) نقل کرده است و وثن به معناي بت است، لذا احتمال دارد ناقلين روايت سابق، در نقل آن اشتباه کرده باشند و آن چه از نبي اکرم صادر شده عبارت (لا تجعلوا قبري وثنا) بوده و نه عبارت (لا تجعلوا قبري عيدا). به هر حال طبق نقل احمد، رسول اکرم از بت قرار دادن، سجده کردن براي قبر و قبله قرار دادن و نماز خواندن به سوي قبر شريفشان نهي کرده اند و نه از جمع شدن مسلمانان در کنار قبر و اظهار شادي و سرور به مناسبت ولادت آن حضرت.
اشکال دوم:
عيد وصف زمان است و نه مکان. عيد را مي توان به زمان نسبت داد و براي زمان خبر قرار داد و گفت: روز جمعه عيد است. يا روز غدير خم عيد است. اما نسبت دادن عيد به مکان و خبر قرار دادن آن براي مکان درست نيست. لذا نسبت دادن عيد به قبر پيامبر اکرم در روايت صحيح نيست. زيرا قبر پيامبر اکرم مکان است و نه زمان و عيد وصف زمان است و نه مکان.
اشکال سوم:
سند حديث بنا به هر دو نقل آن (عيدا و وثنا) ضعيف است. زيرا مطابق نقل (عيدا) در سند آن عبد الله بن نافع قرار دارد و طبق نقل (وثنا) در سند روايت سهيل بن ابي صالح قرار دارد. و هر دو راوي توسط علماي رجال جرح شده اند و رواياتشان مورد قبول نيست.
خلاصه اين که وهابيت با برداشتهاي ناصحيح خود از قرآن و روايات، بدعت هاي بزرگي را در دين به وجود آورده اند و بسياري از امور مشروع و جايز را مصداق شرک و کفر تلقي مي نمايند؛ حال آن که خود ايشان بيش از ديگران در گرداب شرک و کفر فرو رفته اند.