دیدگاه قرآن درباه قساوت و سنگدلی
خداوند متعال در قرآن در آیات زیر به عوامل قساوت و سنگدلی اشاره کرده است:
اوّل
در آیه 13 سوره سوره مائده می فرماید: «فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُم لَعَنّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُم قاسِیة» به علّت پیمان شکنی، آنان [یهود بنی اسرائیل ] را از خود دور کردیم و دل های آنان را سخت و سنگین نمودیم.
در این آیه یکی از عوامل قساوت و سنگدلی «پیمان شکنی» شناخته شده است؛ پیمان شکنی با خدا، پیمان شکنی با رسول خدا صلی الله علیه و آله، پیمان شکنی با فطرت انسانی و پیمان شکنی با بشریت. آری بنی اسرائیل هیچ یک از این پیمانها را حرمت نداشتند، گویی به پشتوانه قدرت نظامی، تنها با منافع مادّی خود پیمان بستند و به آن وفادار ماندند.
دوّم
خداوند باری تعالی در آیه 16 سوره حدید می فرماید:
«الَمْ یأنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا انْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُم لِذِکرِ اللّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لَایکونُوا کالَّذِینَ اوتُو الْکتابَ مِن قَبلُ فَطَالَ عَلَیهِمْ الْامَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کثِیرٌ مِّنْهُمْ فاسِقُونَ» آیا وقت آن نرسیده است که دل های مؤمنان در برابر یاد خدا و آن سخن حق که نازل شده است خاشع گردد و مانند کسانی نباشند که در گذشته به آنها کتاب آسمانی داده شد؛ سپس زمانی طولانی بر آنان گذشت و قلب هایشان قساوت پیدا کرد؛ بسیاری از آنها گناهکارند!
این آیه شریفه ابتدا با نهیب سخن حق، انسان غافل را از خواب غفلت بیدار می کند.
ای انسان، تا کی از دست رفتن عزیزانت را می بینی و مرگ را باور نمی کنی؟
تا کی شاهد ناپایداری مادّیات و بی وفایی دنیا هستی و همچنان بدان دل می بندی؟
سپس مؤمنان را بر حذر می دارد از این که مثل بنی اسرائیل شوند؛ زیرا که آنان بر اثر عمر طولانی خود و تصوّر بی مرگی و نیز تأخیر بعثت پیامبر بعدی بتدریج تعالیم پیامبرشان را از یاد بردند و به خاطر نبود عذاب الهی، از خدا نیز غافل شدند و قساوت قلب پیدا کردند و گنهکار شدند!
از این آیه شریفه دوّمین عامل قساوت قلب شناخته می شود «دور ماندن از تعالیم انبیا و اولیا و ادیان الهی». از این عوامل و بیان قرآن می توان نتیجه گرفت که:
برخی عذاب های الهی در زندگی دنیایی خود، نوعی الطاف خداوند است؛ زیرا که ممکن است سبب ساز توبه و دوری از گناه و بازگشت به سوی خداوند و در حقیقت بازدارنده از ابتلا به قساوت قلبی شود.[1]
خواهران و برادران گرامی! جوانان و نوجوانان را با جلسات دینی آشنا کنید و آنان را به مجالس مذهبی ببرید تا مبادا بر اثر دوری و جدایی از تعالیم دینی و فرهنگ و معارف اسلامی، قساوت قلب پیدا کنند و عواطف انسانی در آنان از بین برود.
قساوت در روایات اسلامی
در روایات معصومان علیهم السلام نیز عوامل متعدّدی در بیان علل مرگ عواطف و قساوت قلبی انسانها ذکر شده است که به چند عامل اشاره می شود:
اوّل
حضرت علی علیه السلام می فرماید: «ما جَفَّتِ الدُّمُوعُ الّا لِقَسْوَةِ الُقلُوبِ و مَا قَسَتِ الْقُلُوبُ الّا بِکثْرَةِ الذُّنُوبْ» چشمها خشک نمی شود و [اشک آن قطع نمی گردد] مگر به واسطه قساوت قلب، و قساوت قلب حاصل نمی شود مگر به واسطه زیادی گناه.[2]
اگر انسانی از مصائب زندگی متأثّر نمی شود و گریه و زاری نمی کند یا شوق عبادت و مناجات ندارد و یا عواطف و ترحّم و نوع دوستی در او پیدا نمی شود و تنها به خود می اندیشد و در پی تأمین خود است و نگران زیان و آسیب دیگران نیست، همه و همه در اثر فراوانی گناهان اوست.
در یکی از تشرفّها به خانه خدا زمانی در مسجد الحرام نشسته بودم، جوانی نزد من آمد و گفت: «اوّلین بار است که به سفر حج آمده ام و به این مکان مقدّس مشرّف شده ام؛ ولی هیچ احساس معنویت در من زنده نشد، شوق راز و نیاز با خدا و گریه و زاری به درگاه او را ندارم» علّت را از من طلبید. در پاسخ گفتم:
جوان! حتماً گناهان زیادی مرتکب شده ای! اوّل به درگاه خداوند از گناهانت توبه کن؛ سپس به زیارت و عبادت و مناجات بپرداز.
دوّم
یکی دیگر از عوامل قساوت قلب، آرزوهای طولانی است
در روایتی آمده است: «خداوند به حضرت موسی علیه السلام فرمود: «لا تُطَوِّلْ فِی الدُّنْیا امَلُک فَیقْسُوا قَلْبُک وَ القاسُ الْقَلْبِ مِنّی بَعیدٌ» ای موسی! در دنیا آرزوهای طولانی نداشته باشد که باعث سنگدلی می شود و انسان سنگدل از من دور است.[3]
سوّم
دنیاپرستی و غرق شدن در خواسته های مادّی، در انسان مجالی برای رشد و بروز عواطف انسانی و نزدیکی به خدا نمی گذارد؛ زیرا که اصلی ترین هدف انسان پرعاطفه، وصال حق است. بنابراین، سوّمین عامل قساوت قلب را دنیاپرستی و دور شدن از خدا می شناسد.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله می فرماید: «لا تَکثِرُو الکلامَ بِغَیرِ ذِکرِ اللّهِ فِانَّ کثرَة الکلامِ بِغَیرِ ذِکرِ اللّهِ تَقْسُو الْقَلْبَ» زیاد حرف زدن در صورتی که غیر از ذکر و یاد خدا باشد، قساوت قلب می آورد.[4]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به روشنی، زیاده گویی را از عوامل قساوت قلب دانسته است.
شایعه پراکنی، دروغ گویی، اتّهام ناروا، شوخی بیش از اندازه و دخالت در اموری که مربوط به شخص نیست، از مظاهر پر گویی و نشانه قساوت قلب انسان پر سخن است.
چهارم
در روایت دیگری از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است:
«ثَلاثٌ یقِسْنَ الْقَلْبَ، اسْتِماعُ اللَّهْوِ وَ طَلَبُ الصّیدِ وَ اتْیانُ بابِ السُّلطانِ»[5] سه چیز باعث قساوت قلب می شود: شنیدن موسیقی، شکارهای تفریحی و رفتن به خانه فرمانروای ستمگر.
گوش دادن به موسیقی حرام است و باعث سنگدلی می شود و در این مورد باید هوشیار بود و با استدلال هایی چون: موسیقی از بین برنده کسالت و خستگی روحی است، یا موسیقی تنها به منظور هوسرانی نیست، یا موسیقی سنّتی و محلّی رواست، نباید به دام شیطان گرفتار شد. شکار اگر به قصد فراهم کردن معیشت و تهیه روزی باشد اشکالی ندارد، ولی شکاری که به قصد تفریح و سرگرمی باشد، در دین اسلام حرام است و حتّی نماز کامل و روزه بر شکارچی در چنین سفرهایی واجب است. بیشتر پادشاهان و فرمانروایان شکارگاه های اختصاصی داشتند و در آن به قصد سرگرمی و تفریح شکار می کردند.
چگونه می تواند گرفتن جان یک مخلوق جاندار، سبب تفریح گردد؟
فرمانروایان آدمهای قسی القلب و ظالمی بودند و برای حفظ قدرت و موقعیت خود بدترین جنایتها را مرتکب می شدند و گاه نزدیکان، پدر و برادر خود را برای حفظ مقام خود می کشتند؛ مثلًا «مأمون» برادرش «امین» را فدای تخت و سلطنت کرد و یا در این اواخر یکی از سران کنونی یک کشور عربی پدرش را کشت تا موقعیت حکومتی اش مستحکم شود. اشخاصی که با این گونه آدمها ارتباط نزدیک و مداوم پیدا می کنند، قلبشان سخت می شود و چون زرق و برق زندگی آنان را می بینند از خدا دور می شوند. از خدا می خواهیم که قلبی پر عاطفه به ما عنایت کند. قلبی که چشمه جوشان عشق «او» باشد و با ذکر نامش، حلقه های اشک در چشمانمان ظاهر شود.
پنجم
حضرت علی علیه السلام می فرماید: «کثْرَةُ الْمالِ مُفْسِدَةِ لِلدّینِ وَ مَقاساةٌ لِلْقَلْبِ» ثروت و مال زیاد هم دین انسان را فاسد می کند و هم موجب قساوت و سنگدلی می شود.[6]
شکی نیست که مال و ثروت ابزار خوبی برای دستیابی به نیکیها و خوبی هاست و شاید به همین دلیل در قرآن مجید در آیه 180 سوره بقره آمده است: «…انْ تَرَک خَیراً الوَصیةُ» مفسّرین «خیر» را در این آیه به مال و ثروت تفسیر کرده اند؛ ولی کسانی که از اموال زیادشان استفاده خوبی و خیر بکنند کم هستند و نادر.[7] بیشتر مال داران و ثروتمندان مال و ثروتشان را در راه خیر مصرف نمی کنند و در نتیجه این فراوانی اموال سبب دوری آنها از خداوند و باعث قساوت قلب آنها می شود.
ششم
امام صادق علیه السلام در روایتی می فرمایند: «انْهاکمْ انْ تُطْرِحُوا التّرابَ عَلی ذَوِی الارْحامِ فَانَّ ذلک یورِثُ القِسْوَة وَ مَنْ قَسی قَلْبُهُ بَعُدَ مِنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ» شما را نهی می کنم از این که خاک بر روی مرده های نزدیک خود بریزید؛ چون این کار باعث سنگدلی می شود و کسی که سنگدل شود از خدا دور می گردد.[8]
اسلام برای تمامی امور مربوط به انسان برنامه تعیین کرده است حتّی در مسائل ظاهراً کم اهمّیت؛ مثلًا در مورد استقبال و بدرقه میهمان می گوید: هنگام استقبال به میهمان کمک کن تا اسباب و اثاثیه اش را به خانه بیاورد؛ ولی هنگام بدرقه در حمل لوازمش او را کمک نکن؛ چون معنای این کار این است که صاحب خانه علاقه مند به رفتن میهمان است و این باعث قساوت قلب می شود.
در این حدیث نیز یکی دیگر از این قوانین ظریف و دقیق اسلامی بیان شده است. از آنجایی که اقوام و بستگان عواطفشان به یکدیگر زیادتر است به همین جهت دستور داده شده است که به هنگام دفن میت مسلمان، نزدیکان و اقوامش بر روی او خاک نریزند؛ چون این کار به همان اندازه از عواطف آنان می کاهد و باعث قساوت قلب می شود و انسان سنگدل از خداوند دور است.
هفتم
حضرت علی علیه السلام می فرماید: «النَّظَرُ الی الْبَخیلِ یقسِی الْقَلْب» نگاه کردن به چهره انسان بخیل باعث قساوت قلب و سنگدلی می شود.[9]
انسان وقتی شخص بخیل را می بیند به یاد بخل او می افتد و بخل یادآور قساوت است و یادآوری قساوت کم کم در انسان اثر می کند.
پی نوشت ها:
[1] صراحت کلام خداوند در آیات 42 و 43 سوره مبارکه انعام مؤیّد این نتیجه گیرى است:« ما بر امّتهایى که پیش از تو بودند پیامبرانى فرستادیم [و چون با آنان به مخالفت و ستیز برخاستند] آنان را به سختىها و آفتها دچار کردیم تا شاید [به درگاه خداوند] گریه و زارى کنند [و لایق عفو و رحمت شوند] پس چرا هنگامى که عذاب ما به آنان رسید زارى نکردند؟ زیرا که دلهایشان را قساوت فرا گرفته بود و شیطان کردار زشت آنان را در نظرشان آراسته بود».
[2] علل الشّرایع، صفحه 81 و میزان الحکمة، باب 3402، حدیث 16699.
[3] میزان الحکمة، باب 3402، حدیث 16700.
[4] میزان الحکمة، باب 3402، حدیث 16702.
[5] میزان الحکمة، باب 3402، حدیث 16703.
[6] میزان الحکمة، باب 3402، حدیث 16707.
[7] همانند حضرت خدیجه علیها السلام که همه ثروت خود را براى تبلیغ اسلام در اختیار پیامبر صلى الله علیه و آله قرار داد.
[8] میزان الحکمة، باب 3402، حدیث 16709.
[9] میزان الحکمة، باب 3402، حدیث 16707.
منبع: حوزه نت